گفتوگوی «قاب کوچک» با عوامل سریال جدید سیما که روایتگر تلاش جنگلبانان است
سرخدار؛ قصه مافیای چوب
جنگلها ریههای زمین هستند و حفاظت از آنها نه یک لطف، بلکه وظیفهای مهم و حیاتی است؛ همچون جنگل هیرکانی که بهعنوان یک میراث طبیعی مهم، حیات کرهزمین را تضمین میکند و پناهگاه گیاهان و حیوانات ارزشمند بسیاری است که میتوانند بهعنوان یک جاذبه گردشگری مهم و بااصالت مطرح شوند.
جاذبههایی که قصههای بسیار و داستانهای جدیدی برای روایت دارد. یکی از این داستانها در دل سریال «سرخدار» نهفته که بهتازگی تصویربرداری آن به پایان رسیده و روایت تلاشهای جنگلبانان جنگلهای هیرکانی است. این مجموعه به تولید مرکز مازندران و به سفارش اداره کل سیمای استانها تولید میشود. در این گزارش با مسعود فرخنده تهیهکننده و کارگردان، سلمان خطی، علیرضا اوسیوند و میلاد میرزایی بازیگران این سریال گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
داستانی از دل جنگلهای هیرکانی
مسعود فرخنده، تهیهکننده و کارگردان سریال سرخدار درباره نویسندگی و قسمتهای این مجموعه میگوید: چون از ابتدا با این کار بودم، در بخش نویسندگی با اکبر روح و سارا رشیدی، نویسندگان سریال همکاری داشتم و کار نگارش را بر عهده گرفتیم. این سریال برای 26قسمت طراحی شده بود و ما درهر قسمت تا 43سکانس داشتیم. از آنجا که ریتم اثر جذاب و از یک جاهایی پلیسی ــ خانوادگی میشود و پرریتم است، در مونتاژ باهمان ریتم و ضرباهنگ تند و جذابش تقریبا به 33 قسمت رسید.وی قصه سریال را اینگونه تعریف میکند: قصه این مجموعه درباره جنگلبانی شریف به نام مازیار (که نقش آن را عمار تفتی بازی میکند) است. مازیار در مواجهه با جنگلخواری، زمینخواری و مسائل جنگل خیلی سفت، محکم و سخت است اما در ادامه با توجه به اینکه برادر بزرگترش فرهاد (که سلمان خطی نقش او را ایفا میکند و وارد کار قاچاق چوب شده) با مشکلات و چالشهای بسیاری مواجه میشود. نقش اصلی داستان، مازیار، در شرایط خاصی قرار میگیرد که گره و چالش اصلی قصه را رقم میزند؛ بهطوریکه باید بین تمکین به قانون و حمایت و همراهی از برادرش یکی را انتخاب کند. این موضوع، محور اصلی داستان را تشکیل میدهد و باعث میشود مازیار ناخواسته وارد درگیری با قاچاقچیان چوب شود. در نتیجه، بهطور اتفاقی یکی از جنگلبانان شهید و ماجرا وارد مرحلهای جدید میشود ... .
فرخنده ادامه میدهد: قصه پرشخصیت بود و ما نقشهای زیادی در قصه داشتیم. 14نفر بازیگر اصلی قصه بودند و 50 بازیگر دیگر نقشهای 2 و 3 را بر عهده داشتند. تقریبا میشود گفت در انتخاب بازیگران اصلی سعی کردیم که هنرمندان ملی باشند. درعینحال از هنرمندانی همچون سلمانی خطی (که در «پایتخت» هم بازی کرده) بهره بردیم که خودش اصالتا مازندرانی است یا هادی اصغری یا آقای سالاری، دوستان مازندرانی هستند که در نقشهای خوب و اصلی قصه حضور دارند. هنرمندانی هم که نقشهای 2 و 3 را بازی میکنند غالبا از بازیگران بومی انتخاب شدهاند و از هنرمندان کل مازندران از شرق تا غرب در سریال استفاده کردیم. تصویربرداری هم در جنگلهای هیرکانی میگذرد؛ جنگلهای مازندران، قائمشهر، بابل، شیرگاه، بابلکنار و ... .
تهیهکننده و کارگردان سرخدار درباره اینکه در این مجموعه چه جاذبههایی را به مردم معرفی میکند، میافزاید: وقتی ما به سمت فضای بومی میرویم جاذبههای بومی خودبهخود در قاب شما قرار میگیرد، از نوع زندگی آدمها، از معماری شهرها، رنگ و فرم لباس، سبک زندگی و شرایطی که دارند همه در قصه است. ما در روستاها، جنگل و فضای شهری کار کردیم و کوشیدیم بخشهایی که زیباتر و چشمنوازتر است را انتخاب کنیم و در قصه از آن بهره ببریم. در این سریال از تهلهجه شمالی بهره بردیم و سلمان خطی (در نقش فرهاد) بهعنوان مشاور لهجه در کنار ما بود. ما به لباس و پوشش مردم، معماری، فضا، نوع زندگی، غذا و هرآنچه که میتوانست زادبوم مازندران را به تصویر بکشد توجه کردیم و کوشیدیم تا حد ممکن از آنها در داستان استفاده کنیم. فرخنده درخصوص اینکه انتخاب هنرمندان بر چه اساس و معیاری است میگوید: وقتی یک قصه را مینویسیم ویژگیهایی برای بازیگران در آن تعریف میکنیم. مثلا وقتی ازمازیار صحبت میکنیم این فرد باید آدم سخت، جدی، پرتلاش و خانوادهدوست باشد و... .این ویژگیها باعث میشود که برخی از هنرمندان به ذهن برسند. از دیگر معیارها میتوان به بودجه و توانمندی پروژه اشاره کرد. همچنین بر مبنای ویژگیهای قصه سراغ هنرمندان باتجربه رفتیم.
در چنگال مافیای چوب
سلمان خطی، یکی از هنرمندان باسابقه و خوب مازندرانی است که سالها در حوزه بازیگری در رادیو، تلویزیون و تئاتر فعالیت میکند و این روزها در نقش «تقی»سریال پایتخت به ایفای نقش پرداخته است. او درخصوص نقشی که بر عهده دارد، میگوید: در این سریال نقش فرهاد، برادربزرگتر مازیارکه جنگلبان است را برعهده دارم.فرهاد یک آدم شکستخورده است که از همه جا رانده شده و به درهای بسته خورده و دست به هرکاری که میزند به مشکل برمیخورد و... .فرهاد از برادرش مازیار که جنگلبان است، میخواهد به او کمک کند اما از آنجا که مازیار آدم قانونمندی است، این امکان برایش میسر نیست. فرهاد که از اینجا رانده و از آنجا مانده بهناچار به سمت جلال (مافیای چوب) پناه میبرد و وارد کار خلاف که همان قاچاق چوب است، میشود.وی درباره ویژگیهایی که باعث شده ایفای نقش فرهاد در این سریال را بپذیرد، میگوید: نقش فرهاد در این سریال با فرازونشیبهای بسیاری روبهروست که خیلی آن را دوست دارم. در این کار مشاور لهجه هستم. البته در هفته اول فیلمبرداری بهدلیل بیماری حضور نداشتم.
لباس پلیس را پوشیدم
علیرضا اوسیوند، یکی دیگر از بازیگران سریال سرخدار؛ درباره قصه فیلمنامه اینگونه توضیح میدهد: از آنجا که این سریال مدافع محیطزیست است، فیلمنامه را خیلی دوست دارم. در قصه این مجموعه قاچاقچیان چوب به محیطزیست ضربه میزنند و مراتع و درختان را نابود میکنند. درحالیکه باید جلوی این کار گرفته شود. وقتی طبیعت را نابود کنید، طبیعت هم برمیگردد شما را نابود میکند.وی در پاسخ به این پرسش که نقشش در این سریال چیست، میگوید: نقش یک پلیس را بازی میکنم. در این مجموعه، قتلی رخ میدهد که من و همکارم درپی حل آن هستیم.اولین همکاری من بامسعود فرخنده، تهیهکننده و کارگردان است و نسبت به او ارادت خاصی دارم. از آدمهای تحصیلکرده در این رشته است. بهدلیل ویژگیهای شخصیت کارآگاه این نقش را پذیرفتم و دوست داشتم. طبیعت را خیلی دوست دارم و واقعا از ته قلبم میخواهم که از دست آدمهایی که مثل راهزنها به جان طبیعت و مراتع افتادهاند مصون باشد که حتی بهخاطر آن قتل انجام میدهند.
ایفای نقش پسر کارخانهدار
میلاد میرزایی، یکی دیگر ازچهرههای این سریال است که خودش در شهر بابل به دنیا آمده؛ درباره نقشی که ایفا میکند، میگوید: در این مجموعه، نقش پسر یک کارخانهدار را بازی میکنم که زندگی مرفهی دارد، اما خانوادهاش خلافکار هستند و در قاچاق چوب، جعل سند و زمینخواری به ثروتاندوزی مشغولند. آنها درواقع هرکاری را که به کسب پول مرتبط باشد انجام میدهند و تصور میکنند بسیار قدرتمند هستند.میرزایی درباره ویژگیهای نقشی که ایفا میکند، اینگونه میگوید: خودم بچه شمال هستم و آنجا بزرگ شدم و سرزمین مادریام است. عرق شدیدی به جنگل و مازندران دارم. خیلی دوست داشتم که سریالی از این جنس بازی کنم. ابتدا دوست داشتم که نقش جنگلبان را بازی کنم اما وقتی نقش منفی پیشنهاد شد و فیلمنامه را خواندم و متوجه شدم میتوانم در این نقش گوشهای از کار را بگیرم آن را قبول کردم. این شخصیت ابعاد مختلفی دارد؛ عاشق خانواده است و پدرش را دوست دارد، اگرچه شخصیتی منفی است.بازیگر سریال سرخدار در پاسخ به این پرسش که ایفای نقش منفی چه سختیها و دشواریهایی دارد، عنوان میکند: همیشه بازخورد مردم مهم است. تجربه ثابت کرده مردم با نقش مثبت ارتباط بیشتری برقرار میکنند یا اینکه اگر نقش منفی قهرمان باشد را میپسندند. اولش میترسیدم این نقش را بازی کنم اما از یک جایی دوست داشتم که در انتخاب نقشهایم یک بالانسی باشد.به نظرم نقش منفی تلاش خاصی میخواهدکه شخصیت واقعی از آب درآید. باید موشکافانه کار کرد. دوست داشتم یک نقش منفی اینگونه در کارهایم باشد.
مریم کریمی - خبرنگار