printlogo


گفت‌وگو با مهدی فقیه درباره حضورش در سریال‌های ماندگار سیما
هنوز برای مردم بابا عقیل هستم
مهدی فقیه خیلی دیر به تلویزیون آمد اما با بازی در سریال‌های خاطره‌انگیز وجذابی از جمله عیاران، هتل، کت جادویی، در چشم باد، مریم مقدس، سرزمین مادری، لیلی با من است و شوق پرواز توانست کارنامه‌ای قابل قبول ارائه دهد.

فقیه همچنین در سینما نیز چند نقش‌آفرینی ماندگار از خود به یادگار گذاشته است که بازی در فیلم‌های هور در آتش و ملک سلیمان از جمله شاخص‌ترین آنها به‌شمار می‌رود. بازی این هنرمند پیشکسوت درفیلم هوردرآتش ودرقالب شخصیت بابا عقیل که به دنبال پسرش رحمت بود، هنوز در یاد و خاطره مخاطبان مانده است. فقیه که اخیرا نقشی کوتاه در سریال سلمان فارسی ایفا کرده است، از بیکاری و خانه‌نشینی چندساله اخیرش گلایه دارد. او که ساکن شهر شیراز است تجمیع امکانات و فعالیت‌های هنری در تهران را باعث عدم پیشرفت هنرمندان شهرستانی عنوان می‌کند.

این روزها را چگونه می‌گذرانید؟
هیچ کاری نمی‌کنم و خانه‌نشین هستم. تمام عمرم کارهایی را انجام داده‌ام که در شان مردم باشد. بسیاری از کارهایم دفاع مقدسی و معناگرا بوده است. حتی کارهای قرآنی مثل مریم مقدس و ملک سلیمان کرده‌ام که اتفاقا جایزه سیمرغ را هم برای همین آثار قرآنی گرفته‌ام. متاسفانه باوجود تحصیلات، تجربه و با این سن‌و‌سال باید خانه‌نشین باشم.

بازی‌تان در سریال سلمان‌فارسی به پایان رسیده است؟ 
من فقط برای چهار روز و در چند سکانس کوتاه حضور داشتم. نمی‌دانم چرا اسمم را به عنوان بازیگر سریال سلمان فارسی رسانه‌ای کرده‌اند، در حالی‌که نقش خیلی‌خیلی کوتاهی دارم. 

اهل تماشای تلویزیون هستید؟
همین الان شبکه خبر را تماشا می‌کردم. گاهی اوقات برنامه‌های دیگر تلویزیون را هم دنبال می‌کنم. امیدوارم تعداد برنامه‌ها و سریال‌های تاریخی درباره ایران بیشتر شود. همچنین کارشناسان تاریخ می‌توانند درباره تاریخچه فلسطین صحبت کنند و برای مردم شفاف‌سازی کنند که چطور انگلیس و فرانسه تاریخ این سرزمین را نابود کرده‌اند.
 
شما ازسال۱۳۴۷وارد عرصه بازیگری شدید اما کار در تلویزیون را از سال ۱۳۷۳ و با سریال عیاران آغاز کردید. دلیل این فاصله چندساله چه بود؟
آن سال‌ها تئاتر کار می‌کردم و بعد هم رفتم به فرانسه و تحصیلاتم را کامل کردم. از طرف دیگر، همیشه دوست داشتم در سریال‌هایی بازی کنم که در شأن مردم باشد. وظیفه هنر، انتقال مفاهیم انسانی به مردم است. باید به سوی کارهای فرهنگی معناگرا برویم. 
 
و در تمام سال‌های فعالیت‌تان در عرصه‌های مختلف هنری در شیراز ساکن بودید؟
بله، همیشه در شیراز بودم و هیچ‌وقت دلم نخواست به تهران بیایم. حتی زمانی که در دانشگاه تهران استاد راهنما بودم، باز هم ساکن نشدم و خودم را با هواپیما و اتوبوس به تهران می‌رساندم. این‌طور هم نیست که شهرستان‌ها کاملا از امکانات بی‌بهره باشند و همه چیز به تهران ختم شود.اما بسیاری از امکانات و فعالیت‌های هنری در تهران متمرکز شده است. 
 
همین دوری از تهران باعث نشد پیشنهادات و فرصت‌های مناسب در بازیگری را از دست بدهید؟ 
بله.همیشه هم گفته‌ایم که از این بابت افسوس می‌خوریم اما کو گوش شنوا! کسی نیست که به داد بازیگران فعال در شهرستان‌ها برسد.
 
غیر از بازیگری شغل دیگری دارید؟
یک‌زمانی کار گرافیکی می‌کردم که الان دیگر خریدار ندارد. زندگی‌ام به شکل مستقیم از بازیگری می‌گذرد که در‌حال‌حاضر امرار‌معاش واقعا سخت شده و در این سه، چهار سال اخیر بدترین دوران زندگی‌ام را به لحاظ مالی گذرانده‌‌ام.

شما بازی در فیلم‌ها و سریال‌های جذاب و خاطره‌انگیز بسیاری مانند هور در آتش، لیلی با من‌ است، مریم‌مقدس، کت جادویی، شوق پرواز، در چشم باد و..‌.را در کارنامه خود دارید. خودتان کدام‌یک از این آثار نمایشی را بیشتر دوست دارید؟ 
بعید می‌دانم دوباره کارهایی مثل هور درآتش، لیلی با من است و مریم‌مقدس ساخته شود. این کارها به لحاظ مفاهیم و کارگردانی واقعا غنی بودند. برای من همه کارهایم مثل فرزندانم هستند و نمی‌توانم تبعیضی میان‌شان قائل شوم اما هر فیلم و سریالی را مردم بپسندند به دل من هم می‌نشیند.

مردم شما را بیشتر با کدام نقش‌تان به یاد می‌آورند؟
باباعقیل فیلم هور در آتش. کار اگر خوب باشد برای همیشه ماندگار می‌شود و در ذهن مردم می‌ماند. مردم ما درک خیلی‌بالایی دارند. آقای حمیدنژاد برای فیلم هور در آتش دنبال بازیگر بود. من برای تست به تهران آمدم و انتخاب شدم. نقش بابا‌عقیل شعاری نبود. امام‌خمینی می‌فرمودند که این رزمندگان یک‌شبه ره صدساله را پیموده‌اند.

بسیاری از نقش‌آفرینی‌های شما در قالب یک پدر دلسوز و مهربان است. دوست نداشتید نقش‌های متفاوت‌تری را بازی کنید؟
بسیاری از نقش‌هایی که عنوان می‌کنید، به‌‌نوعی ادامه همان نقش باباعقیل فیلم هور درآتش بود.البته نقش‌های متفاوت هم بازی کرده‌ام. مثلا در فیلم ملک سلیمان، نقش یک جادوگر را بازی می‌کردم که کاملا سیاه و منفی بودوبه‌خاطر همین نقش هم ازجشنواره فیلم فجر، سیمرغ گرفتم. شنیدم داوران جشنواره پرسیده بودندکه پس فقیه کجاست؟! یعنی مرا در قالب جادوگر نشناخته بودند. با این‌حال، به دلیل چهره‌ام بیشتر نقش‌های مثبت پیشنهاد می‌شود.

خودتان نقش مثبت را ترجیح می‌دهید یا منفی را؟
هیچ فرقی نمی‌کند. چیزی که اهمیت دارد تاثیرگذاری نقش است و این‌که موردتایید کارگردان باشد.

آیا در طول این سال‌ها نقشی بوده که نپذیرفته باشید و بعد پشیمان شده باشید؟
نه اصلا. همه نقش‌های خوب را پذیرفته‌ام و بازی کرده‌ام.
 
شما در شیراز کار نقالی هم انجام داده‌اید. چرا بعدها ادامه ندادید؟ 
من در شیراز کار تئاتر می‌کردم. اتفاقا آقایان عزت‌ا...‌انتظامی و علی‌نصیریان هم در سال‌های ۴۷ و ۴۸ با ما کار می‌کردند. نقالی هم موجب می‌شد تا کارم را در میان عشایر و روستاهای دورافتاده استان فارس ببرم. یادم هست برای عشایر در حال‌کوچ کاری نوشته بودم و به همراه مرحوم مجید افشاریان و آقای حبیب دهقان‌نسب کار می‌کردیم.

دوست ندارید به آن دوران بازگردید و این تجربه‌ها را تکرار کنید؟
آن‌زمان مدیران، عشایر و مردم روستا دنبال این کارها بودند و استقبال می‌کردند.

یک تجربه موفق و متفاوت هم با کمال تبریزی در فیلم لیلی با من است داشتید.
آقای تبریزی بسیار عالی و کاربلد هستند. فیلم لیلی با من است یک کار معنوی در ژانر کمدی و طنز بود. مردم هم خیلی از این فیلم استقبال کردند.

از مسیری که تا به امروز در بازیگری آمده‌اید راضی هستید؟
آن‌زمان فکر می‌کردم هنر بخوانم همه‌چیزگل وبلبل می‌شودوعالی است ولی درحال‌حاضر می‌بینم این‌گونه نیست.برای هنرارزشی قائل نیستند و این روزها وضع هنرمندان خیلی‌بد است.متاسفانه حتی با موضوعاتی مثل دفاع‌مقدس هم شوخی می‌کنند. فقط می‌خواهند مردم را به هر قیمتی بخندانند.

زهرا صلواتی‌ - خبر‌نگار