من همیشه با خواندن داستان‌های شاهنامه احساس غرور می‌کنم. پدرم می‌گوید که کتاب اصلی به شعر است و فردوسی برای نوشتن آن 30سال زحمت کشیده است. این مجموعه را آقای حسین فتاحی نوشته و نقاشی‌های هر صفحه را محمدرضا دادگر کشیده و انتشارات قدیانی هم آنها را چاپ کرده است. 
یکی از این کتاب‌ها، همین کتاب «زال و سیمرغ» است. نقاشی روی جلد این کتاب خیلی قشنگ است. تصویر یک سیمرغ با بال‌های رنگارنگ که به طرف یک نوزاد کوچک پرواز می‌کند. این نوزاد که همه موها و ابروها و مژه‌هایش سفید است، زال نام دارد. زال پسر یکی از پهلوانان زابلستان است. در همین کتاب نوشته شده که زابلستان همان شهر سیستان است. سام و زنش بعد از چند سال بچه‌دار می‌شوند اما بچه‌ای که به دنیا می‌آید یک پسر است و با بقیه بچه‌ها خیلی فرق دارد. آنها با دیدن بچه خیلی غمگین و ناراحت می‌شوند. پسری که همه موها و تنش مثل نقره سفید است. سام که فرمانروای شهر سیستان است از این‌که مردم پسرش را ببینند و آبرویش برود، خشمگین می‌شود و می‌ترسد. او خیال می‌کند که بچه‌اش آدمیزاد نیست و یک دیو‌زاده است. به همین علت تصمیم می‌گیرد که بچه را شبانه از شهر بیرون ببرد. او به کوه البرز می‌رسد و زال را روی تخته‌سنگی می‌گذارد و به شهرش برمی‌گردد. بچه بیچاره دو روز گرسنه می‌ماند اما روز سوم یک اتفاقی می‌افتد.سیمرغ از لانه‌اش بیرون می‌آید و پسر‌بچه را می‌بیند و آن‌ را به لانه‌اش می‌برد. بچه‌های سیمرغ که گرسنه هستند خیال می‌کنند که مادرشان برای آنها غذا آورده است.  اما سیمرغ کار دیگری می‌کند. شما چه فکر می‌کنید؟ به‌نظر شما برای زال چه اتفاقی می‌افتد؟ زنده می‌ماند یا جان سالم به‌در نمی‌برد؟ حتما این مجموعه 12جلدی را بخرید و داستان‌هایش را بخوانید.
آقای حسین فتاحی(متولد ۱۳۳۶ یزد) ازنویسندگان ایرانی است که حدود چهار دهه از عمر خود را صرف تألیف آثاری در حوزه کودک و نوجوانان کرده‌است و حدود ۲۰۰ عنوان کتاب در کارنامه خود دارد. او دررشته‌های تألیف، ترجمه، بازنویسی آثار کلاسیک فارسی و داستان‌های دینی - تاریخی برای کودکان و نوجوانان آثار متعددی منتشر کرده‌است.