کرسی حرفهای شما
ازآنجایی که بحث درمورد نسل جدید داغ شده و نوجوانهایها دائماسراغ من رامیگیرندتا به سؤالهایشان پاسخ دهم؛اکنون من، عقل کل نوجوانه،اینجا هستم تا«حرف شما»را بشنوم.
دختری 14ساله که نامش رادرپیام ننوشته، از لرستان پیام داده: «سلام بر عقل کل. وقتتون بهخیر، میخواستم بدونم من دقیقا چطور میتونم حرفم رو به کرسی بنشونم؟»
برای این مورد راهحلهای متعددی است. در ابتدا باید بپرسم که دقیقا کرسی چه اندازه است؟
اگر کرسی آنقدری باشدکه حرف شما رویش جاشود،خب منطقی است اماگاهی اوقات میبینید کرسی کوچک است وحرفشما بزرگ.
مورد بعدی اینکه کرسی داغ است، شما باید حواستان باشد که حرفتان نسوزد. البته من خودم برای پخته شدن حرفهایم آنها را میگذارم زیر کرسی که الحمدا... میبینید نتیجه گرفتهام و شدهام عقل کل.
ثالثا این کرسیها به کسی وفا نکرده است. شاید بگویید که جناب عقل کل ما متوجه منظور شما نمیشویم، درست است! چون من هم متوجه منظور نشدم اما شما صرفا بدانید که این کرسیها به کسی وفا نکرده است. نه این کرسیها و نه آن کرسیها.
امیر17ساله از تهران پیام داده است : «سلام. مدتی هست که کولر ما جواب نمیدهد و هوا گرم است. چطور میتوانم آن را به حرف بیاورم؟»
این سؤال بسیار پیچیده است وجواب هم ممکن است پیچیده باشد. امیرجان، شما باید بررسی کنید شاید دلیل جواب ندادن کولرتان این باشد که بیچاره سؤال دارد. همیشه که نمیشود جواب بدهد، گاهی اوقات برایش سؤال پیش میآید و شما مسئول پاسخگویی به سوالات کولر هستید، همانطور که او سه ماه تابستان جواب شما را میدهد. درضمن شما باید آب را بریزید آنجایی از کولر که دارد میسوزد.
سعید 15ساله از تبریزایمیل زده است:«پدرومادرمن حرف زورمیزنند.میخواهند من رامجبورکنند که دررشته تجربی درس بخوانم. این موضوع در کت من نمیرود، چطور حرف آنها را نپذیرم؟»
سعید جان شما یکجور بدون سلام کردن، اعتراضت را شروع کردهای که انگار قرارست بیخداحافظی بروی. اول از همه به من بگو تا آخرش میمانی یا ادامه ندهم؟
درثانی، این موضوع چیزی نیست که بخواهد در کت شما برود، اگر بخواهید؛ میتواند در پاچهتان هم برود و اتفاقی نیفتد!
ثالثا مادر و پدر هرچه میگویند درست است، شما بروتجربی ودرکنارش هنر را ادامه بده. شاید بگویی من هنری ندارم؛ پس چه بهتر! همین که بروی تجربی برای خانواده بس است.
رابعا، برای موفقیت در کنکور تجربی، میتوانی پکیجهای کنکوری من را تهیه کنی. قول میدهم تجربی را جوری درس بدهم که اصلا دردت نیاید.
سارا 14.5ساله از فیروزکوه پیام داده است: «سلام. من میخواهم صدای دانشآموزان باشم. چطور صدایم را به گوش آموزش و پرورش برسانم؟»
سارا جان اولین مشکل شما، رُند نبودن است.شما اگر صبرکنی تا سن و سالت رند شود و15تمام بشوی،نیمی ازمشکلاتت حل میشود. اصلا این 14.5سالگی خیلی سخت و پیچیده است.
مشکل دیگر شما در منطقه است. به طور کلی هیچ چیز شامل فیروزکوه نمیشود و اصلا وزارت آموزش و پرورش با فیروزکوه و دماوند خصومت شخصی دارد. عجیب است که از تعطیلیهای اخیر این را متوجه نشدهای. آب و هوا بهانه است، همهاش خصومت شخصی است.همینطوربایدعرض کنم که سارا جان،آموزش وپرورش مدتی استکه دچارمشکل شنوایی شده وطبق دانستهها، هرچقدر بعضی صدا میکنند، او سر برنمیگرداند. مثلا میگویند این وضع تقلبها درست نیست، اما نمیشنود؛ حتی در مواقعی نشنیده ولی انکار میکند. به هرحال، پیشنهاد من به شما این است که به جای اینکه بخواهی صدای دانشآموز باشی، برای سلامتی این وزارت خسته پرکار، دعا بخوانی و برای اهداف شوم خودت، طلب استغفار کنی.
ابلفضل 13ساله از اهواز پیام داده است:«ما در اهواز مشکل آب داریم. میخواستم بدانم چطور میتوانم حرفم را به گوش مسئولان برسانم؟»
ابلفضل جان،بگذاربگویم که مشکل آب،جهانی است واصلا مربوط به اهواز نمیشود.درهمین تهران خودمان وهمین ویلاهای اطراف، هستند استخرهایی که متاسفانه هیچوقت آبهایشان به اندازه کافی پر نیست. هرچقدر هم ما میگوییم هر روز آب استخر را عوض کنید، میگویند آب کم است.حالا شاید بگویید مشکل ما آب شرب است اما چنین نیست و اینها همه بهانه است. شما اگر آب میخواهید باید به رنگ قهوهای آن هم احترام بگذارید و تفاوت میان سفید و سیاه قائل نباشید. تبعیضهای نژادی خیلی وقت است که در قاموسما جایی ندارد.
مورد دیگر اینکه به هرحال حرفهایی که به گوش مسئولان میرسد، زیاد است و ممکن است گوشهایشان چرک کند، پس کمی مراعات کن تا حرف شما یواش یواش از اهواز تا گوش مسئولان برسد. به هرحال راه زیاد است و حرفها زیادتر.
مورد آخر اینکه شما میتوانی حرفهایت را در نامهای بنویسی و به مسئولان پست کنی، مطمئن باش که در اسرع وقت مطالعه میکنند و جوابت را میدهند. انشاءا... که تا رسیدن جواب پیامت، همچنان زندهای و فسیل نشدهای!