آغاز و پایان
آغاز و پایان! آغازی برای پایان و پایانی برای آغاز. در این زمانه کمتر کسی را سراغ دارم که فراتر از آغازها و پایانها کمی هم توجه خود را معطوف کند به مسیر رسیدن از ابتدا به انتها.
درک بودن و شدن چیزی فراتر از تنها نتیجه است.در مواجهه با هرگونه نتیجهای، آنچه کنجکاوی مرا بیش از هرچیز برمیانگیزد روند چگونگی است؛ چگونگی حرکت، تبدیل و رسیدن.شاید جالب است بدانید کسی که امروز هستیم حاصل جریانی چندین ساله از انتخابهای کوچک و بزرگی است که اکنون بسیاری از آنان را حتی بهخاطر نمیآوریم چه برسد به اینکه در چرایی و چگونگی آنها قدری تفکر کنیم. اگر یک پاسخ منفی تبدیل به مثبت میشد، آینده چقدر میتوانست متفاوت شکل بگیرد؟ اگر ماندن به رفتن ترجیح داده میشد امروز کجا ایستاده بودی؟
مسأله این است که اغلب آنچه که ما میبینیم، نتیجه است، درحالیکه روند میتواند بسیار مهمتر از نتیجه باشد. چگونه میشود روندی خوب را پشتسر گذاشت و در نهایت گفت نتیجه بد است؟ چرا که در بدترین حالت ممکن نیز همچنان تمامی تجاربی را که طی مسیر بهدست آوردهایم همواره همراه خود داریم و قرار بر ازدست دادن آنچه که با تجربه آموختهایم، نیست. پس هرچند که این نظر نامحبوب باشد باز هم دیدگاه من در جدل میان فرآیندی بد با پایانی خوب و فرآیندی خوب با پایانی بد بر آن است که یک فرآیند خوب در حقیقت خلاصهای از هزاران هزار برد کوچک و بزرگ است و کسی که آنها را از سرگذرانده تا همیشه تمام آنچه را که بهدست آورده، همراه خود خواهد داشت؛ بهگونهایکه هرگز توان خلاصه شدن در یک واژه یا جمله را پیدا نخواهد کرد.
آروشا شیرزاد - خوزستان