printlogo


نگاهی به کتاب «دکتر عروسک‌ها» به قلم ناهید رحیمی
جدی‌گرفتن خیالات کودکی
همیشه یک راه برای حل مشکلات وجود دارد. شاید ما برای حل مشکلات تلاش نکنیم و از بزرگ‌ترهایمان کمک بخواهیم، ولی بالاخره باید حل‌کردن مشکلات را یاد بگیریم، چون وقتی که بزرگ شویم باید یاد بگیریم روی پای خودمان بایستیم. با خواندن کتاب «دکتر عروسک‌ها» نوشته ناهید رحیمی یاد گرفتم با استفاده از ذهنم کارهایم را پیش ببرم.

بعضی ازبزرگ‌ترهاحرف‌هاودنیای بچه‌هایشان را باورنمی‌کنند.ولی خیلی از بچه‌ها خیالات خودشان رادارند.حتی بعضی ازآنها موجودات خیالی‌ای دارند که با آنها دوست هستند.مثلا بعضی وقت‌ها عروسک‌هایشان را درخیال‌شان زنده می‌بینند.دقیقا مثل علی، پسر قصه کتاب «دکتر عروسک‌ها» که یک روزمثل همیشه مادر و پدرش کار داشتند وعلی تنها بود و حوصله‌اش سر رفته بود تا این‌که به نظرش رسید صدایی می‌شنود. او اول فکرکرد صدا از آشپزخانه یا از تلویزیون است، اما کمی که بیشتر دقت کرد فهمید صدا از طرف اتاقش می‌آید. صدا از کف زمین اتاقش بود. او شنید و دید که سرباز عروسکی‌اش که پایش افتاده بود بغل صندلی دارد گریه می‌کند. علی تصمیم گرفت که خیالاتش را باور کند و پای سرباز بیچاره را مثل دکترها عمل کند. برای این کار اومجبور شد اول اتاقش را مرتب کند. کم‌کم دید خیلی ازاسباب‌بازی‌های دیگرش هم خراب هستند.اومثل یک دکتر اسباب‌بازی‌هایش رادرست کرد.حتی یکی ازماشین‌هایش را تبدیل به آمبولانس کرد.من هم همیشه درتخیلاتم عروسک‌هایم رازنده می‌بینم.حتی آنها رابا خودم به پارک می‌برم یاباآنها تلویزیون می‌بینم. این‌طوری دیگر تنها نیستم.درتمام تابستان فکر کردم که آنها شاگردهایم هستند ومن معلمم و باآنها جدول‌ضرب حفظ کردیم.حتی روی تخته جمع‌وتفریق‌های فرآیندی می‌نویسم و با آنها حل می‌کنیم.کتاب«دکتر عروسک‌ها»ازنشر براق منتشرشده است و نقاشی‌های قشنگی دارد.

آرنیکا عمادی - نوجوان کتابخوان