printlogo


گپ‌وگفت «قاب کوچک» با محمدمهدی شادبهر، کوهنوردی از اهالی صدا
اهتزاز پرچم رادیو بر فراز قله دماوند
هر پیروزی و هر موفقیتی بی‌شک نتیجه زحمات و تلاش‌های بسیاری است که برای تمام هموطنان‌مان قابل احترام و مایه غرور و افتخار است.

محمدمهدی شادبهر، یکی از همکاران معاونت صدای رسانه‌ملی است که توانسته برای سومین بار به قله دماوند صعود کند. او از سال 1386 با تولید برنامه‌های ایرانصدا کارش را در معاونت صدا شروع کرده و درحال‌حاضر هم مسئول نظارت رادیوتهران است. به بهانه صعود مجددش به قله دماوند گفت‌وگویی با او داشتیم.
 
خواستن، توانستن است

شادبهر در ابتدای صحبت‌هایش، درباره انتخاب این رشته ورزشی می‌گوید: چهار سال پیش در مسابقه فوتبال از ناحیه پا آسیب دیدم و دکتر گفت که باید ورزش را کنار بگذارم، همین انگیزه‌ای شد که به خودم ثابت کنم هنوز می‌توانم و کار من تمام نشده است. اوایل کار سخت بود، اما به مرور به کوهنوردی علاقه‌مند شدم و توانستم ادامه دهم. درحال‌حاضر هم می‌توانم ادعا کنم که می‌توانم حتی راهنمای گروه باشم.کوهنورد رادیوتهران توانسته موفقیت‌های بسیاری کسب کند و این‌بار نیز با توجه به شرایط نامساعد آب‌وهوایی توانسته به قله دماوند، جبهه جنوبی، صعود کند. وقتی از او درباره این موفقیت می‌پرسیم، می‌گوید: امسال هم مانند سال‌های گذشته در ماه مرداد که بهترین شرایط از لحاظ آب‌وهوایی برای صعود به دماوند است، تصمیم گرفتم از جبهه جنوبی، صعود به قله را تجربه کنم. خدا را شاکرم با این‌که هوای قله، مناسب نبود و دمای منفی 12 تا 14 به همراه مه سنگین و باد شدیدی داشت با موفقیت صعود خود را انجام دهم و این افتخار را به همه همکارانم در معاونت صدا، به‌ویژه به همکارانم در رادیوتهران تقدیم می‌کنم. این مهم به دست نمی‌آمد جز با مساعدت و همکاری مدیر شبکه آقای حمیدرضا صحراگرد و دیگر دوستان.
 
آب‌وهوا مناسب صعود نبود

شادبهر در ادامه گفت‌وگو ،داستان صعودش به قله دماوند را این‌گونه تعریف می‌کند: همراه چهار نفر از دوستانم، شنبه 27 مردادماه از ساعت 3 صبح با وسیله شخصی از تهران برای صعود به جبهه جنوبی دماوند حرکت کردیم.در جاده هراز پس از تابلوی پلور به سمت خروجی سد لار تغییر مسیر دادیم و پس از طی 15 کیلومتر به پارکینگ جبهه جنوبی رسیدیم و با جیپ‌هایی که در پارکینگ بودند به سمت گوسفندسرا حرکت کردیم. حدود نیم ساعت مسیر را با وسیله رفتیم تا به محل مورد نظر رسیدیم.پس از بجا آوردن نماز صبح در مسجد صاحب‌الزمان(عج)، به راه ادامه دادیم. طی مسیر بسیاری از کوهنوردانی که از صعود جا مانده و در مسیر بازگشت بودند ما را از صعود نهی می‌کردند؛ دلیل‌شان هم روشن بود، آب‌وهوای قله اصلا مناسب صعود نبود. باد شدید، مه سنگین و سرمای زیاد در این فصل ‌سابقه نداشت.وی ادامه می‌دهد: زمانی که ساعت 13 به بارگاه سوم رسیدیم، قله زیبای دماوند در پوششی سنگین از مه بود و در خود پناهگاه هم دمای هوا منفی 2 درجه را نشان می‌داد و بارندگی خفیفی هم وجود داشت. این شرایط باعث شد که تصمیم بگیریم از صعود منصرف شده و به تهران برگردیم اما حدود ساعت 22 اوضاع به شکل معجزه‌آسایی تغییر کرد و با وزش باد هوا صاف شد و توانستیم در زیر نور مهتاب قله زیبای دماوند را مشاهده و خود را برای صعود آماده کنیم. روز دوم، یکشنبه 28 مرداد، ساعت 3:30 حرکت به سمت قله را آغاز کردیم. در شروع مسیر دو نفر از دوستان‌مان دچار حالت تهوع و سردرد شدید( عوارض شایع ارتفاع‌زدگی) شدند و به پناهگاه بازگشتند. مسیر صعود از جبهه جنوبی دارای پاکوب‌های مشخصی است که صعود به سمت قله حتی در مه و آب‌وهوای نامناسب را ممکن می‌کرد.
 
بر فراز قله

شادبهر که با آب‌وتابی وصف‌نشدنی درباره صعودش به قله دماوند سخن می‌گوید، داستانش را این‌گونه تکمیل می‌کند: در ارتفاع 5200 تا 5300 به تپه گوگردی رسیدیم. تپه گوگردی هنوز پس از قرن‌ها فعال است و گاز گوگرد شدیدی کل مسیر تا قله را پر می‌کند که تنفس را به‌شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد، انگار هنوز زنده‌بودن آتشفشان خاموش دماوند را گوشزد می‌کند. حدود ساعت 11 و پس از عبور از شیب‌های تند تپه گوگردی به قله دماوند رسیدیم. دمای احساسی قله بین منفی 12 تا منفی 14 درجه بود و مه دیشب هم که برطرف شده بود دوباره تشکیل شد. بیشتر از نیم ساعت در قله توقف نکردیم و پس از گرفتن عکس‌های یادگاری و اهتزاز پرچم رادیوتهران بر فراز بام ایران، به سمت بارگاه سوم بازگشتیم. حدود ساعت 16 به پناهگاه رسیدیم و پس از اندکی استراحت به سمت گوسفندسرا و پارکینگ جبهه جنوبی و تهران حرکت کردیم.
 
​​​​​​​دماوند هم از شر زباله در امان نیست

شادبهر با این‌که از صعود به قله و این موفقیت خوشحال است، اما خاطرش هم آزرده است. او عنوان می‌کند: به علت این‌که کوهنوردان بسیاری این جبهه را برای صعود به قله انتخاب می‌کنند، متاسفانه جای‌جای مسیر مملو از زباله، شیشه‌های خالی و پلاستیک بود که بسیار آزاردهنده و ناراحت‌کننده است.

مریم کریمی - از اهالی رادیو