printlogo


نگاهی به «جزیره سرگردانی»
استدلالی بر هویت جامعه داستانی دانشور
سیمین دانشور به‌عنوان یکی ازشاخص‌ترین چهره‌های داستان‌پردازی که باخلق اثر فناناپذیر «سووشون» در بلندای ادبیات معاصر فارسی چون آفتابی درخشید،باردیگرخاطره‌ بلندای حضورش را درآغازین سال‌های دهه70شمسی با داستان بلند«جزیره سرگردانی» تجدید می‌کند.

جزیره سرگردانی روشنگر زوایای از زندگی اجتماعی جامعه ایران است که با تاریخ این ملت عجین شده و درقالبی کلاسیک شکل گرفته است.دانشور درجزیره سرگردانی، واقعیات اجتماعی_ سیاسی سال‌های ملتهب انقلاب را از دید یک زن به تصویر می‌کشد.تاریخی که زن دهه ۳۰ و تلفیق رویای «خانم نوریان» با اتفاقات و جریانات آن برهه‌ تاریخی گره خورده است. در داستان با نثری گویا و به دور از ایهام و فرافکنی متنی، کاراکترهای تیپیک و ملموس را خلق می‌کند که اوج خلاقیت هنری در تاریخ را می‌توان حس کرد.داستان و رمان از زمانی که به حیطه داوری در باب باورهای دینی و فرهنگ و رفتارهای اجتماعی وارد شد، باعث ایجاد مضمون‌های متنوع گردید. معمولا دیدگاه صاحب اثر، برآیند تأثیر و تأثر و تعامل اثر هنری با نظریات ادبی است.رمان جزیره سرگردانی در کنار مضامین و جزئیات گوناگون، با برخی از واقعیات تاریخی و اجتماعی ایران وجهان، با آرای فلسفی وعلمی و با دیدگاه تلفیقی هنری و مذهبی دانشور مواجهیم که تصویری ازوقایع اجتماعی ایران است.سیمین دانشور دردهه60 شمسی ایستاده وبه جامعه ایران دربین سال‌های 1322 تا1357نگریسته و از بریده‌های جراید و تفسیرهای خود، داستانی تاریخی با حفظ آرمان شخصی‌‌اش ساخته است.از نظر دانشور، ایران بعد از مصدق مانند دختری یتیم است، این سخن تاویلی است از این‌که پدر ایران در راه مصدق کشته می‌شود. او که با مادربزرگش زندگی می‌کند، شبی در عالم رویا خود را در باغ سوخته‌ای می‌یابد. دنبال رسنی می‌گردد که از چاهی آب بکشد و دری بسته را بگشاید. صدایی می‌شنود که: «آنها که ریسمان دست‌شان بود، آنها که کلید داشتند، همه‌‌شان گم و گور شدند.»
دانشور،ایران برهه مذکور دررمان راباتعمد دراشاره به مسائل اجتماعی گوناگون مانند زن غربی،اعتقادات مذهبی،سنگینی سایه ساواک برجامعه ایران،فقدان بهداشت و...جامعه‌ای آماده انقلاب می‌داندکه همه این مصائب تلخ راباپرتویی ازآینده متحول درجامعه برانداز می‌کند.

امیررضا فخری‌ - منتقد