printlogo


گذری بر «بهترین داستان‌های کوتاه آنتوان چخوف» با ترجمه احمد گلشیری
همه مسائل هم غم‌انگیزند هم مضحک!
ولادیمیر ناباکف،نویسنده و منتقد روسی،معتقد است که چخوف هرگزنتوانسته یک رمان بلند خوب بنویسد. از قرار معلوم او نمی‌توانست طرح داستانی را که با نبوغش از جهان درک می‌کرد مدتی طولانی پیش چشمش نگاه دارد؛ بلکه قدرت وی در آن بود که وضوح تکه‌تکه آن را فقط تا آن جایی حفظ کند که داستان کوتاهی را بیافریند؛ اما این وضوح به اندازه‌ای روشن و دقیق باقی نمی‌ماند که بتوان آن را تبدیل به رمانی بلند و یکدست کرد. انگار که چخوف قهرمان دوی سرعت بود نه استقامت.

شخصیت‌های داستان‌های کوتاه چخوف، شخصیت‌های رقت انگیزی هستند که به راحتی نمی‌توان از آنها عبور کرد. انسان‌هایی که به هیچ عنوان در پی انتقال درس یا موعظه ای نیستند. آنها آدم‌های زنده‌ای هستند که قدرت مقاومت در برابر وسوسه ایجاد توازن تراژیک را دارند. آدم‌های بی‌عرضه و جذابی که بی‌اغراق فراموش نشدنی‌اند. زنان و مردان رقت‌انگیزی که دقیقا می‌دانند خوب چیست و چه چیزی به زندگی ارزش می‌بخشد، اما هر روز در باتلاق هستی روزمره فروتر می‌روند، در عشق شکست می‌خورند، کاری از دست‌شان برنمی‌آید و بی‌کفایتی‌شان عیان می‌شود. قهرمان‌های دست و پاچلفتی و بی‌عرضه چخوف نه تروریست هستند، نه بلشویک و نه هیچ یک از اعضای بی‌شمار احزاب انقلابی روسیه. نکته حائز اهمیت آن است که این آرمانگراهای خاص چخوفی حامل بداقبال یک حقیقت انسانی مبهم اما زیبا هستند. در تمام داستان‌های چخوف آدم‌ها مدام سکندری می‌خورند. انسان‌های مهربانی که چشم‌شان به تماشای آسمان خیره مانده و خوشبخت نیستند. چخوف نخستین نویسنده‌ای بود که تا این اندازه از جریان‌های پنهان القایی برای انتقال معنایی مشخص سود می‌برد. در تمام داستان‌های وی ملال با سویه‌های طنز درآمیخته است. طنز داستان‌های چخوف غمناک است. به عقیده او همه مسائل همزمان هم غم‌انگیزند هم مضحک، اما اگر متوجه مضحک بودن‌شان نمی‌شویم یا غم‌انگیز بودن‌شان را درک نمی‌کنیم، بدین جهت است که این دو به هم پیوسته و جدایی ناپذیرند. از این رو طنز داستان‌های چخوف، طنزی ناب است. وی هرگز دنبال بازی‌های زبانی و تکنیک‌های کلامی در داستان‌هایش نبود. او بی‌باکانه و بدون هیچ نگرانی داستان‌هایش را روایت می‌کرد و غایت هنرمندی‌اش آنجا بود که با همان زبان ساده و حضور شخصیت‌های عامی، موفق می‌شد جلوه‌ای از زیبایی هنرمندانه را منتقل کند و از نویسندگان بسیاری که گمان می‌کردند اصول نثری غنی و زیبا را می‌دانند بسی فراتر می‌رفت. 

سعیده اسداللهی‌ - منتقد ادبی