برای کتاب «ورود ممنوع» نوشته سولماز خواجهوند
فیلم مناسب سن خودتان را ببینید!
خیلی وقتها میشنویم که بزرگترها میگویند شما بچهها نباید فیلمی که مناسب سنتان نیست، ببینید.ولی مابچهها اغلب کنجکاو میشویم و دوست داریم آن فیلم را ببینیم و حتی نمیتوانیم جلوی خودمان را بگیریم و گاهی یواشکی فیلم را میبینیم. داستان این کتاب درمورد همین موضوع است که باشخصیتهای میوهای و تصویرگریهای بامزه قصه را میگوید.
تربچه و خیار دو کودک هستند که حوصلهشان سر رفته و تصمیم میگیرند به دیدن فیلمی بروند که خانم آفتابگردان در شهر میوهها تبلیغ میکند. ولی آنها را به سینما راه نمیدهند، چون فیلم ترسناک است و مناسب سن آنها نیست. ولی آن دو با هزار کلک و ترفند میخواهند بلیت سینما را بخرند، ولی هر بار خانم آفتابگردان متوجه میشود و نمیگذارد. آخرین بار آنها با لباس مبدل وارد سینما میشوند و خیلی هم خوشحالاند. اما کمکم فیلم که شروع میشود آنها خیلی میترسند. حتی سرشان را زیر جعبه ذرت بو داده میکنند، ولی باز هم صداهای ترسناکی میشنوند. آنها فرار میکنند و به خانهشان میروند. ولی شب در رختخواب خوابهای ترسناک میبینند و آرزو میکنند کاش به دیدن فیلم نرفته بودند.من هروقت میخواهم فیلمی ببینم از پدر و مادرم اجازه میگیرم و اگر فیلم مناسب من نباشد مامانم میگوید برو توی اتاقت و نگاه نکن. در بعضی از فیلمها و سریالها اولش مینویسند که مناسب سن بچهها هست یا نه. من همیشه به آن توجه میکنم. چون دوست ندارم شبها خواب بد ببینم. البته الان بزرگتر شدهام و میفهمم کدام فیلم واقعی است یا نه، با اینحال مراقب هستم تصویر و فیلم ترسناک نبینم.
آرنیکا عمادی - نوجوان کتابخوان