داله‌های داوود به جانش بسته‌اند. داله، دو شاخه چوبی به هم چسبیده شبیه حرف دال است که برای ساختن تیرکمان دستی استفاده می‌شوند و داوود عاشق داشتن بهترین تیرکمان است و به‌همین دلیل به دنبال بهترین داله‌ها می‌گردد. داله، برای داوود ارزشی بسیار بالاتر از یک تکه چوب دارد و بخشی از داستان حول داله‌های گوناگون داوود و قصه و ماجرای هرکدام می‌گذرد. داوود به درخت‌ها براساس داله‌هایشان مخصوصا داله طلایی که تنها یک عدد در هر درخت است، نگاه می‌کند.
داله کشکرک، داله مرگ و داله لیلا تنها بخشی از داله‌های او هستند. لیلا دختری است که همراه خانواده‌اش در همسایگی داوود و پدر و مادرش زندگی می‌کنند و داوود وقت دیدن لیلا، قلبش تندتر از دیگر زمان‌ها می‌تپد!
دست آخر داوود از بین داله‌هایی که هرکدام را با زحمتی خاص به دست آورده است، داله مرگ را برای ساخت اسلحه خاصش انتخاب می‌کند و داوود تبدیل به سلطان محله می‌شود. دیگر او به هرچیزی که می‌خواسته، دست یافته است. اما بازگشت پدر داوود از جبهه، تصمیم خانواده لیلا برای سفر به دبی و اتفاقاتی دیگر، به‌ناگاه اوضاع را عوض می‌کنند و داوود که تا پیش از این، تمام هدف و کارش پیدا‌کردن داله و ساختن تیرکمان بود، حال باید دست به انتخاب بزند. انتخابی که درست است نمی‌تواند زمان را به عقب ببرد و از وقوع برخی اتفاقات جلوگیری کند، اما می‌تواند آینده داوود را متفاوت کند.در این اثر درخشان، شخصیت‌پردازی‌ها به خوبی انجام شده‌اند و روایت داستان و ضربه نهایی‌اش، هیجان را در مخاطب برمی‌انگیزد و اثرگذاری بالایی دارد. 
در بخش‌هایی از داستان طنز خوبی نیز وجود دارد که مطالعه کتاب را جذاب‌تر کرده است. داستان در کنار محتوای اصلی، به موضوع دفاع مقدس و سقوط هواپیمای ایرباس ایرانی توسط ناو آمریکایی نیز اشاره دارد؛ ناوی که خودش به داله مرگی تبدیل شده است. این کتاب در 118صفحه، اثری جذاب برای نوجوانان و حتی برای بزرگسالان است.

محمدرضا خراسانی‌زاده‌ - نویسنده