نگاه کوتاهی به رمان «جنایت و مکافات» اثر فئودور داستایوفسکی و ترجمه مهری آهی
سرنوشت ناگزیر تبهکاران
بیشک داستایوفسکی، نویسنده بزرگ روسی، یکی از بزرگترین نویسندگان روانشناختی رئالیست در ادبیات جهان است. ناباکوف معتقد است که دلبستگی پر شور داستایوفسکی به این مفهوم انسانی که رنج جسمانی و تحقیر شدن مایه تعالی انسان اخلاقمدار میشود، احتمالا ریشه در زندگی شخصی پر رنج او دارد.
به احتمال زیاد وی احساس میکرده که انسان درونش که موجودی است شیفته آزادی و در عین حال شورشی و فردگرا، به خسرانی دچار آمده است. وی به سبب مدت اقامتش در زندان سیبری به چنین باوری دست یافت که وقتی از آنجا برگشت، تبدیل به انسان بهتری شد. رمان «جنایت و مکافات» یکی از شاهکارهای ادبیات روسیه است که همچون دیگر آثار داستایوفسکی به واسطه درهم تنیدگی موقعیتهای پیچیده و وجود شخصیتهای روان رنجور و دیوانه، جزو رمانهای بزرگ و ماندگار است. داستایوفسکی این توانمندی را دارد که با احساس تعلیق بجا وروایتگری به شیوه گوشه و کنایه داستانش را پیش ببرد. راسکولنیکف قهرمان رمان جوانی است خوب، وفادار به خانواده و آرمانهای متعالی، مهربان، بخشنده، گاهی مغرور و از خود راضی، تا به آن حد که به طور کلی در زندگی درونی خود فرو میرود بی آن که به هیچگونه رابطه صمیمانه انسانی احساس نیاز کند. حال این جوان بسیار خوب و بخشنده و مغرور سخت در تنگنا و مضیقه مالی است. این قهرمان شکست خورده دست به عصیان میزند و به ظاهر برای نجات خانوادهاش از فلاکت،مرتکب جنایتی هولناک میشود.اما علت ارتکاب جنایت این مسأله هم بود که او میخواست به خودش اثبات کند که آدم معمولی نیست که به قوانین اخلاقی ساخته و پرداخته اجتماع تن دهد، بلکه این قدرت را دارد تا قانون خودش را وضع کند و بار معنوی سهمگین این مسئولیت و ندای وجدان را تاب بیاورد و ازشر و بدی به خیر و نیکی برسد که همان نجات خانواده و ادامه تحصیلش دردانشگاه است که درنهایت به خدمت بشریت ختم میشود؛بی آن که حتی اندکی خدشه به تعادل روحی وزندگی شرافتمندانهاش وارد آید. این گونه است که باور داستایوفسکی دراین رمان آشکارمیشود که جنایت برای هرانسانی که آن را مرتکب میشود، همان جهنم درونی را به همراه دارد که سرنوشت ناگزیر تبهکاران است.اما این رنج و عذاب درونی مایه رستگاری نیست. آنچه مایه رستگاری میشود، عذاب ملموس است که آشکارا پذیرفته میشود،عذابی درملاءعام،پستکردن و تحقیر عمدی در برابر همنوعان که میتواند برای شخص گناهکار، رستگاری و زندگی تازه را به ارمغان آورد. این رمان را با ترجمه مهری آهی بخوانید.
سعیده اسداللهی - منتقد ادبی