printlogo


هواداری یا بی‌طرفی
من هیچ‌گاه فن کسی نمی‌شوم‌؛ زیرا دلیلی نمی‌بینم که بخواهم به فردی که مانند من فقط یک انسان عادی، هرچند معروف است، بها دهم و صرف این‌که به برخی افراد هنرمند و معروف علاقه‌مندم و سبک کاری‌شان را دوست دارم‌، دلیل نمی‌شود که به ‌خاطر علاقه‌مند بودن به سبک کاری وزندگی فردی بخواهیم زندگی‌مان را مانند او کنیم و از فردی عادی اما معروف درجوامع طرفداری کنیم.

شاید یکی از دلایل این‌که علاقه‌ای به فن کسی‌بودن ندارم، این است که برخی افراد زندگی خود را صرف هواداری افراد یا تیمی می‌کنند که تأثیری در زندگی‌شان ندارد؛ طوری که برخی دیگر آنها را الگوی کاری و حتی سبک زندگی‌شان قرار می‌دهند.
در چنین جمع‌هایی که افراد حتی از زندگی خود به ‌خاطر فن‌بودن می‌زنند، ترجیح می‌دهم من آن شخص بی‌طرف جمع باشم و فقط در حد دوست‌داشتن سبک کاری کسی از او حمایت کنم، نه بیشتر!
خیلی کارها درزندگی روزمره خودانجام می‌دهیم‌که ممکن است تأثیری درزندگی‌مان نداشته باشد‌،امامن معتقدم طرفداروفن کسی‌بودن نه‌تنها تأثیر مثبتی نمی‌تواند در زندگی‌اش بگذارد، بلکه می‌تواند باصرف‌کردن وقت،جلوی پیشرفت او را بگیرداینکه کسی را الگوی خود قرار بدهیم خوب است‌ اما از نظر من شخصی انقدر کامل نیست که بخواهیم او را الگوی زندگی خود قرار دهیم.به نظرم هر کس برای خود سبک زندگی خاصی داردولازم نیست که بخواهدزندگی دیگری راپیش بگیردومانند اوباشد زیراهیچ‌کس بی‌نقص نیست و برخی آنقدر غرق علاقه‌ی افراطی خود به شخص معروف شده‌اند که ویژگی‌های منفی او را به شکل مثبت دیده و یا آن را نادیده می‌گیرند.بنابرین از نظر من هوادار و طرفدار کسی بودن تا زمانی درست است که زندگی‌مان را صرف او نکنیم.

حدیث مولایی - تهران