کیمیای خاک، سرمه چشم
وقتی سریال کیمیا سال1394روی آنتن شبکه دو سیما رفت، از این نظر که نخستین سریال ایرانی درام بالای صد قسمت بود، ازهمان ابتدا برای بسیاری دیدنش جذاب مینمود.
ماحصل کار جواد افشار در مقام کارگردان و محمدرضا شفیعی درجایگاه تهیهکننده، علاوهبر این ویژگی که پیش ا ز پخش سریال دربارهاش زیاد صحبت شده بود، خصیصههای دیگری هم داشت.حضور جمع گستردهای از بازیگران چهره همچون محمدرضا شریفینیا، نیکی کریمی، رضا کیانیان، آزیتا حاجیان، عاطفه رضوی، حسن پورشیرازی، مهرآوه شریفینیا، مهدی پاکدل و... که نام هرکدام برای سروصدا کردن یک اثر کافی است نیز مزید بر علت شد تا بسیاری پای قصه کیمیا از نوجوانی تا میانسالی بنشینند و در دل این روایت خانوادگی، تاریخ معاصر ایران را از زمان وقوع انقلاب تا دفاع مقدس، اشغال خرمشهر به دست دشمن بعثی، پیروزی در جنگ و... را نظاره کنند. سریال کیمیا با تمام افت و خیزهایی که در انسجام روایت خود به ویژه در فاز سوم داشت و همچنین انتقادهایی که برخی مخاطبان پروپاقرص به شخصیتپردازی کاراکترهایی همچون آرش با بازی پوریا پورسرخ داشتند، بینندگان زیادی را با خود همراه کرد که همچنان نیز در بازپخشها به تماشای این سریال مینشینند.
قصه سریال به قلم زندهیاد مسعود بهبهانینیا و زهرا پارسافر توانست در روایت موازی تاریخ و ماجراهای خانوادگی و عاطفی، توجه مخاطبان را جلب کند. این سریال که این شبها بار دیگر راهی آنتن شبکه آیفیلم شده است، لحظههای تاثیرگذاری داشت که با وجود همه نقدها همچنان در ذهن بینندگان باقی است و در فضای مجازی نیز بازنشر میشود. لحظاتی از حضور نمادین شخصیت شهید محمد جهانآرا با بازی حامد بهداد در روزهای بحرانی خرمشهر ازجمله این سکانسهاست.موسیقی خوش ساخت وخوش طنین سریال نیز که با صدای علیرضا قربانی در تیتراژ پایانی همراه شده بود در پیوند عمیق معنایی که با مفهوم اثر داشت و گویی از عشق به وطن میگفت، هنوز در ذهنمان باقی مانده است.
نوشین مجلسی - سردبیر قاب کوچک