فقط اموال مالباخته مهم بود
چهار نفری زورگیری می‌کردند و برایشان فرقی نداشت که طعمه پیر یا جوان باشد؛ همه اموال باارزش او را با تهدید چاقو سرقت می‌کردند. همگی سابقه‌دار هستند اما بعد از افزایش زورگیری‌هایشان از سوی پلیس دستگیر شدند. در ادامه گفت‌وگو با سرکرده باند را می‌خوانید.
خودت را معرفی کن.
محمود ۴۷ ساله هستم.
سابقه داری؟
بله.چهار بار به اتهام زورگیری و سرقت دستگیر شدم.
رئیس باند بودی؟
ما رئیس نداشتیم، چون بزرگ‌تر بودم به حرفم گوش می‌کردند و اموال سرقتی را من تقسیم می‌کردم.
از چه افرادی زورگیری می‌کردید؟
فرقی نداشت. هرکسی که پول زیادی داشت، گوشی‌اش خوب بود یا طلا همراهش بود زورگیری می‌کردیم. سن برایمان مهم نبود، مثلا از پیرمرد ۶۵ ساله هم زورگیری کردیم تا جوان ۲۰ ساله، اموال مالباخته مهم بود.
با همدستانت چگونه آشنا شدی؟
دو نفر در زندان و یکی از آنها بچه محل‌مان بود. همدستانم ۳۰، ۲۷ و ۴۰ ساله هستند.
نمی‌ترسیدید در زورگیری مالباخته کشته شود؟
ما که با چاقو ضربه نمی‌زدیم، وقتی با موتور دو ترک می‌رفتیم و مالباخته را دوره می‌کردیم که با دیدن چاقو خودش بدون مقاومت اموالش را می‌داد. ما هم فقط برق چاقو را نشان می‌دادیم و از آن برای آسیب به دیگران استفاده نمی‌کردیم.
بیشتر در چه محلاتی سرقت می‌کردید؟
محلات خلوت شهرری، سر ظهر که خلوت بود می‌رفتیم و معمولا هفته‌ای یکی دو سرقت انجام می‌دادیم.
پول‌های سرقتی را چه می‌کردید؟
خرج روزانه زندگی. با سرقت هزینه خودمان را تأمین می‌کردیم.
چگونه دستگیر شدید؟
آدم سابقه‌دار گاو پیشونی سفید است و اگر دست به ارتکاب جرم بزند زود شناسایی می‌شود. ما هم از روی چهره‌‌نگاری شناسایی شدیم و پلیس سراغ‌مان آمد و با دستگیری دو عضو باند، من و یکی از همدستانم دستگیر شدیم.
باز هم دست به سرقت می‌زنی؟
من با این سابقه راهی جز دزدی و زورگیری ندارم.
آدرینا ایرانمنش - گروه تپشمحمود ۴۷ ساله هستم.
سابقه داری؟
بله.چهار بار به اتهام زورگیری و سرقت دستگیر شدم.
رئیس باند بودی؟
ما رئیس نداشتیم، چون بزرگ‌تر بودم به حرفم گوش می‌کردند و اموال سرقتی را من تقسیم می‌کردم.
از چه افرادی زورگیری می‌کردید؟
فرقی نداشت. هرکسی که پول زیادی داشت، گوشی‌اش خوب بود یا طلا همراهش بود زورگیری می‌کردیم. سن برایمان مهم نبود، مثلا از پیرمرد ۶۵ ساله هم زورگیری کردیم تا جوان ۲۰ ساله، اموال مالباخته مهم بود.
با همدستانت چگونه آشنا شدی؟
دو نفر در زندان و یکی از آنها بچه محل‌مان بود. همدستانم ۳۰، ۲۷ و ۴۰ ساله هستند.
نمی‌ترسیدید در زورگیری مالباخته کشته شود؟
ما که با چاقو ضربه نمی‌زدیم، وقتی با موتور دو ترک می‌رفتیم و مالباخته را دوره می‌کردیم که با دیدن چاقو خودش بدون مقاومت اموالش را می‌داد. ما هم فقط برق چاقو را نشان می‌دادیم و از آن برای آسیب به دیگران استفاده نمی‌کردیم.
بیشتر در چه محلاتی سرقت می‌کردید؟
محلات خلوت شهرری، سر ظهر که خلوت بود می‌رفتیم و معمولا هفته‌ای یکی دو سرقت انجام می‌دادیم.
پول‌های سرقتی را چه می‌کردید؟
خرج روزانه زندگی. با سرقت هزینه خودمان را تأمین می‌کردیم.
چگونه دستگیر شدید؟
آدم سابقه‌دار گاو پیشونی سفید است و اگر دست به ارتکاب جرم بزند زود شناسایی می‌شود. ما هم از روی چهره‌‌نگاری شناسایی شدیم و پلیس سراغ‌مان آمد و با دستگیری دو عضو باند، من و یکی از همدستانم دستگیر شدیم.
باز هم دست به سرقت می‌زنی؟
من با این سابقه راهی جز دزدی و زورگیری ندارم.