این مجموعه 10جلد دارد که در انتشارات قدیانی چاپ شده است. امروز هم می‌خواهم حکایت دیگری از این مجموعه را به شما معرفی کنم که اسمش «‌آهوی اسیر‌» است.این قصه درباره یک آهوی خیلی خوشگل است که با همه آهوها فرق دارد. یک روز آهوی بیچاره در دام یک شکارچی گرفتار می‌شود. قبل از این که شکارچی به آهو برسد، یک موش چاق و گنده از نزدیکی آهو رد می‌شود. آهوی زیبا چند بار موش را صدا می‌زند اما موش خودش را به نشنیدن می‌زند وبه آهو کمک نمی‌کند.آهو هر‌چقدر ازموش خواهش می‌کند اما اوقبول نمی‌کند تا به آهو کمک نماید.همان موقع یک عقاب می‌آید و موش را به چنگالش می‌گیرد و می‌برد. آهوی مهربان برای این که موش شکار شده بود، ناراحت می‌شود.بالاخره شکارچی آهوی زیبا رامی‌بیندوخیلی خوشحال می‌شود. شکارچی تصمیم می‌گیرد که آهو را نکشد و آن را به شهر ببرد و دربازار بفروشد. آهوی بیچاره خیلی ترسیده بود و نمی‌دانست در بازار چه بلایی سرش می‌آید و چه سرنوشتی درانتظارش است. شما فکر می‌کنید چه کسی آهو رامی‌خرد؟یعنی چه بلایی سر موشی که حاضر نشد به آهو کمک کند، آمده است؟ به نظرمن ما هیچ‌وقت نباید به خاطر ترسیدن از چیزی به دیگران کمک نکنیم. البته باید حواس‌مان به همه چیز باشد و اگر خطری تهدیدمان می‌کرد از بزرگ‌ترها کمک بگیریم و بتوانیم مفید باشیم. برای این که بدانید چه بر سر موش آمده و سرنوشت آهوی زیبا چه می‌شود حتما این کتاب را بخوانید تا با داستان‌های مرزبان‌نامه بیشتر آشنا شوید.

نازنین‌فاطمه امیرفرجی - نوجوان کتابخوان