حرکت مذبوحانه
تا حالا شده موقعی که می‌خواهند سر حیوانی را ببرند تماشا کنید؟می دانم صحنه قشنگی نیست اما اگر دیده باشید حتما دست و پا زدن مثلا آن گوسفند را هم دیده‌اید. طبیعتا او دارد دست و پا‌می زند تا نجات پیدا کند ولی همین تکان‌ها وضعیت او را بدتر می‌کند و چون خون بیشتری از بدنش خارج می‌شود؛ زودتر جان می‌دهد.
تا به قول شما نوجوان‌ها ماجرا از این دارک‌تر نشده است بروم سراغ اصل بحثم. به این تلاش و دست و پا زدن حیوان بیچاره‌می گویند تلاش مذبوحانه. تلاش حیوان در حال ذبح برای زنده ماندن که نتیجه معکوس دارد. این کلمه و عبارت را برای مواقع دیگری هم که کسی تلاشی‌می کند که نه تنها منجر به رسیدنش به هدف مطلوب نمی‌شود بلکه نتیجه عکس‌می‌دهد هم به کار‌می‌برند.آدمی را تصور کنید که یک دیوار بتنی را با دست‌هایش فشار‌می‌دهد. قطعا دیوار هیچ تکانی نمی‌خورد.حالا سوال اینجاست که او کاری انجام داده است یا نه؟ خب در فیزیک، کارمقدار انرژی‌ای است که از طریق نیرو در یک جابه‌جایی به یک شیء منتقل می‌شود. در واقع اگر جابه‌جایی انجام نشود کاری هم صورت نگرفته است. پس در مورد آن آدم که داشت دیواری را هل‌می‌داد کاری اتفاق نیفتاده. اما سوال بعدی این است که او هیچ تلاشی هم نکرده است؟
تلاش، استفاده فیزیکی یا درک‌شده از انرژی است. یعنی انرژی را ببری و در جایی مناسب به کار بگیری. البته اگر در لغت‌نامه‌ها نگاه کنیم مترادف سعی و جستجو است و این‌که از کاری روی گردان نشوی. پس احتمالا خیلی به خودمان ارفاق بدهیم باید بگوییم آدمی که دارد دیوار بتنی را هل می‌دهد، تلاش مذبوحانه می‌کند. چون اگر کمتر از این فشار را مثلا خرج یک صندلی می‌کرد چندین متر آن را جابه‌جا کرده بود. حالا خودتان در کارها و تلاش‌های روزمره‌تان بگردید ببینید از این‌گونه تلاش‌ها چقدر دارید.
زهرا قربانی - دبیر نوجوانه
تلاش، استفاده فیزیکی یا درک‌شده از انرژی است. یعنی انرژی را ببری و در جایی مناسب به کار بگیری. البته اگر در لغت‌نامه‌ها نگاه کنیم مترادف سعی و جستجو است و این‌که از کاری روی گردان نشوی. پس احتمالا خیلی به خودمان ارفاق بدهیم باید بگوییم آدمی که دارد دیوار بتنی را هل می‌دهد، تلاش مذبوحانه می‌کند. چون اگر کمتر از این فشار را مثلا خرج یک صندلی می‌کرد چندین متر آن را جابه‌جا کرده بود. حالا خودتان در کارها و تلاش‌های روزمره‌تان بگردید ببینید از این‌گونه تلاش‌ها چقدر دارید.
زهرا قربانی - دبیر نوجوانه