نبض سازمان سینمایی کند میزند؟!
وضع مالی و معیشت قاطبه سینماگران خوب نیست. حتی برخی اصرار دارند که غیر از تعدادی تهیهکننده و بازیگر چهره، اوضاع بقیه در مرز فاجعه قرار دارد. بازیگران مکمل و فعالان فنی پشت صحنه با کم و کسریهای زیادی اعم از نداشتن پشتیبانی صنفی و بیمه تا بیکاری دست و پنجه نرم میکنند.
این گروه از سینماگران هرازگاهی هم که وارد پروژهای میشوند، در گرفتن دستمزدشان با پروسه فرسایشی روبرو هستند تا حدی که در موارد زیادی از خیر آن میگذرند. تهیهکنندگان غالبا به تعهدات خود عمل نمیکنند یا در پرداختها اینقدر زمانکشی میکنند تا مورد قرارداد شامل تورم و بیارزش میشود، آن هم در شرایطی که این سینماگران باید دائما خجالتزده موجر و شرمنده خانواده باشند.اگر کسی منکر اوضاع اقتصادی فلج بسیاری از اهالی خانواده سینما باشد یا میداند و خود را به ندیدن زده است یا نمیداند که در این صورت عضو تحمیلی این خانواده محسوب میشود. در چنین وضعی سه ماه از شروع تغییرات عرصه فرهنگی، منجمله حوزه سینما میگذرد. در این مدت و در نشست و برخاستهای مختلف تنها حرف و سخنی که مطمح نظر هیچ کس نیست، اوضاع اقتصادی فعالان تولید فیلم است. متاسفانه در جلسات مختلف تودیع و معارفه و نصب و انتصابها درباره همه چیز سخنها ایراد میشود جز اینکه کسی نطق و طرح و برنامهای پیرامون وضعیت معیشت اعضای صنوف مختلف سینمایی انجام دهد. حتی نشستهای دور و بر خانه سینما هم خالی از خواستههای اقتصادی اعضای وابسته و پیوسته اصناف طی میشود، حالا در نظر بگیرید که گروهی اساسا رابطه جدی و فعالی با خانه سینما ندارند. اینان که دستشان به هیچجا بند نیست. مثلا از ابتداییترین مطالبه مانند بیمه محروم هستند. حالا مطالبات بحق دیگری مانند مسکن و بیمارستان و دیگر امکانات رفاهی و... در مخیله هیچکدامشان نمیگنجد. وضعیت و توزیع بودجه سازمانهای زیرمجموعه سازمان سینمایی در هالهای از ابهام است. هیچچیزی شفاف نیست. سینماگران نمیدانند چه عواملی در تصویب طرحهایشان موثر است. یک جور جو بیاعتمادی نسبت به پرداختها وجود دارد. همه ازبیعدالتی مینالند زیرا نمیدانند چرایکی واجد دریافت بودجههای میلیاردی میشود و انبوهی دیگر باید کفش آهنی به پا کنند وآخر هم دست از پا درازترشب را با چه کنم چه کنم به صبح برسانند و ... ولی در این اوضاع و وضعیت مهمترین بازوی حمایتی سازمان سینمایی، یعنی فارابی پس از جشنواره کودک عملا تعطیل شده است.نهادها و ارگانهای دیگر حامی سینما در گرایش تولید، چشم به تغییر و تحولات سازمان سینمایی دوختهاند و منتظرند تا تکلیف مدیران بخشهای مختلف مشخص شود. تغییرات و جابهجاییهایی هم که با ریتم کند سروسامان مییابد. البته مدیریت جدید در زمینه اکران فیلمهای بلند و جدول نمایش، شانس آوردهاند که روال خوبی پیریخته شده چنانکه شاهدیم گیشه سینماهای سطح کشور و خصوصا تهران از تنوع گونه و دستهبندی خوبی برخوردار است، بهطوری که هرکسی با هر سلیقه و ذائقهای چنانچه تصمیم به سینما رفتن بگیرد به مقصود خود میرسد. الان همهجور فیلمی درحال اکران است، از طنز تا کمدی، از درامهای تلخ تا کمدیهای عاشقانه، از ملودرام تا تراژیک و...آثاری هستند که پردهها را به اشغال خود در آوردهاند. در واقع در یک دهه اخیر با چنین تنوعی در گیشه روبهرو نبودهایم، وضعیتی که بیتردید ظرفیت سینمای ایران را نشان میدهد و.... اما با وجود وضعیت مطلوب گیشه، نیروی انسانی تولید در سینما نیازمند توجه بیشتر و جدیتر است. نیرویی که همواره اعتبار این سینما بوده و هست. کمتوجهی و بعضا بیتوجهی به وضعیت معیشت اهالی سینما در کوتاه و بلند مدت تبعات سنگینی در پی دارد، بنابراین در عهده دلسوزان سازمان سینمایی و خانه سینماست که بر این جنبه از وظایفشان جدیتر متمرکز شوند.
محمدتقی فهیم - منتقد سینما