سقوط در جدول جمعیت
تکرار یک موضوع، هرچقدر هم که مهم، باعث بیحسی مخاطب آن موضوع میشود؛ اصلی که در علم ارتباطات به «کوری دادهها» مشهور است. این قصه حالا شاید مصداقی آشنا برای سیاستهای جمعیتآوری در ایران باشد.
سیاستهایی که پس از پایان دولت دوازدهم که با یک بیتوجهی محض به آن روبهرو بود هم نتوانست قد راست کند و آسیبهای واردشده به آن را جبران کند؛ اما هم پیش از آن و هم پس از ناکارآمدی دولت دوازدهم شاهد پیشرفت چندانی در این حوزه نبودیم. اگرچه مجلس یازدهم با تصویب قانون تعالی جوانی میخواست نهادهای مسئول را پیرو این سیاستها در برابر تکالیفشان پاسخگو کند اما حداقل آمارهای منتشرشده پس از آن هم نشان از این دارد که سیاستهای جمعیتآوری در این زمینه نتوانسته مؤثر باشد.دیروز و درمیانه رویداد ملی«نفس» اززبان مسئولان مختلف میتوان به شمایلی از وضعیت ما در این زمینه پیبرد. هشدارهای فراوان معاون وزارت بهداشت دیگر از نهیب گذشته و نشان از این دارد که در این زمینه اگر اقدامی فوری صورت نگیرد، آینده ایران در مخاطره جدی است. علیرضا رئیسی معاون بهداشت وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی معتقد است «با ادامه روندکنونی، درسال۱۴۸۰جمعیت ایران ۴۲میلیون نفر میشود،که ازهرچهار نفرشان دو نفر سالمند است.» تصور ایرانی با جمعیت 40 میلیونی یعنی نه از تولید و اقتصاد و شکوفایی احتمالی خبری است و نه از اقتدار و اطمینان از نظام مراقبت. بدتر اینکه در آیندهپژوهی مورد اشاره معاون وزیر، نیمی از جمعیت را هم سالمندانی تشکیل میدهند که نیازمند مراقبت جدی هستند. این تصویر آخرالزمانی، پیوستهای آماری دیگری هم دارد، اینکه حدودا ۱۷ سال دیگر از هر سه ایرانی یک نفر سالمند خواهد بود و با وضعیت کنونی، روند فعلی میزان مرگومیر را افزایش میدهد و میزان تولد پایین میآید و میزان تولد و مرگ مساوی میشود و رشد جمعیت به صفر میرسد و بعد از آن میزان مرگ از تولد هم پیشی میگیرد! پیام روشن است با تداوم این روند ما داریم تمام میشویم! عموم نگاهها در همه این سالها به این پرسش بوده که تصمیم به عدم فرزندآوری ریشهای فرهنگی دارد یا اقتصادی؟ هر دو گروه هم مجموعه استدلالهایی رو کردهاند که براساس آن باور خود را تقویت کردهاند؛ اما اگر کمی به عقب برویم و نگاه جامعتری به موضوع داشته باشیم، ما در همه یک دهه گذشته (که آژیر قرمز وضعیت جمعیتآوری ایران به صدا درآمده) نه در حوزه فرهنگسازی برای فرزندآوری موفق عمل کردهایم و نه حتی توانستهایم امنیت اقتصادی را به گونهای ترسیم کنیم که خیال خانوادهها از آینده فرزندشان راحتتر باشد. مهمتر این که در همه این سالها نتوانستیم تنها مشوق مؤثر در این زمینه را کارآمد کنیم؛ مشوقی به نام تسهیلات وام ازدواج که در همه این سالها صف دریافت آن طولانیتر شده. با تداوم این روند ما درحالی در نیمقرن آینده به کشوری با جمعیت 40 میلیونی میرسیم که برخی کشورهای همسایه ۵۵۰ میلیون و ۳۵۰میلیون نفر جمعیت دارند و با این اعداد، عمق فاجعه را باید درک کنیم.
میثم اسماعیلی - خبرنگار