سرپرستی در فدراسیونها چگونه به معضل جدید ورزش ایران تبدیل شد؟
چالشهای صندلی ریاست
یکی از تکراریترین بحثها در رابطه با حوزه فدراسیونهای مختلف ورزشی این است که هر چند وقت یکبار یکی از آنها به جای رئیس صندلی ریاست خود را تحت اختیار یک سرپرست میبیند.
اما سرپرست کیست و چه تفاوتهایی با رئیس دارد؟ سرپرست همان رئیس است، با همان اختیارات اما تفاوت در این است که به صورت موقت روی صندلی حضور دارد و در شرایط اضطرار انتخاب شده است. او موقتا به جای فردی روی صندلی نشسته که بنا به دلایل گوناگون دیگر نمیتواند رئیس یک فدراسیون باشد. البته همین سرپرست میتواند خود در انتخابات شرکت کند و در صورت کسب حداکثر آرا رئیس فدراسیون شود و عنوان سرپرست را از روی خود بردارد. اما داستانهای سرپرست و رئیس در ورزش ایران وارد مرحله جدیدی شده، مرحلهای که به نظر میرسد دردسرهای جدیدی را برای ورزش به همراه خواهد داشت.
آفت ماندگار!
سیدمحمدشروین اسبقیان، معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش یکی از نخستین کسانی است که به حیطه سرپرستی انتقاد وارد کرد و آن را آفت ورزش نامید. اما این آفت کمکم به موضوعی ماندگار در ورزش ایران تبدیل شده است و فدراسیون شطرنج نمونه بارز آن به شمار میرود. این فدراسیون بیش از 520 روز است که به دست سرپرست اداره میشود. این آفت ماندگار به فدراسیونهای دیگر هم کمکم سرایت میکند. قانون ورزش میگوید اگر دوره چهارساله یک رئیس تمام شود باید سرپرست به صورت «موقت» جای او را بگیرد تا مجمع برگزار شود نه اینکه 520 روز فدراسیون به دست سرپرستهای مختلف اداره شود. فدراسیون دوچرخهسواری قریب به 16 ماه سرپرست داشت. سرگردانی با سرپرست ضرر زیادی به اعتبار ورزش ایران میزند.
تصمیم عجیب و بحثبرانگیز
احمد دنیامالی، وزیر ورزش و جوانان در گفتوگویی درباره موضوع سرپرستی فدراسیونها صحبت کرد و پرده از اتفاق جدیدی در ورزش ایران برداشت که خود میتواند یک گره بسیار بزرگ باشد. بر اساس تصمیم جدید دنیامالی، هر کسی دوره ریاستش در فدراسیون به پایان برسد بلافاصله با یک سرپرست موقت جایگزین میشود تا نتواند برای گرفتن آرای مجدد مجمع به وسیله صندلی ریاست بسیاری را همسو و همرای خود کند.
این تصمیم دنیامالی چندان سنجیده به نظر نمیرسد. انتخاب سرپرست موقت حداقل شش ماه وقت فدراسیون را میگیرد. این موضوع به خصوص در رابطه با فدراسیونهای رشتههای المپیکی بیشتر به معضل تبدیل خواهد شد چرا که زمان زیادی را از آنها میگیرد. یک فدراسیون المپیکی چطور میتواند با سرپرستی سر کند؟ با این اوضاع نباید انتظار داشت که فاصله ورزش ایران با دنیا کمتر شود. اتلاف وقت یکی از بزرگترین معضلات ورزش ایران است، چه با انتخاب سرپرست و چه با هر بهانه دیگر.
خطرات تصمیمات وزارت
انتخاب سرپرست اشتباه است؟ این موضوع را نمیتوان اشتباه قلمداد کرد چرا که غیرقانونی است. اسبقیان به عنوان معاون توسعه ورزش و جوانان میگوید وزیر ورزش این اختیار را دارد که برای فدراسیونها سرپرست انتخاب کند. این درحالی است که بر اساس بندهای قانونی رئیس مجمع میتواند سرپرست انتخاب کند نه وزیر ورزش. رئیس مجمع لزوما وزیر ورزش و جوانان نیست.
در این میان همچنان اصرار بر روی این مساله است که وزیر ورزش از لحاظ قانونی میتواند برای فدراسیون سرپرست انتخاب کند. این که وظیفه انتخاب سرپرست بر عهده وزیر است یا فردی دیگر، مهم نیست، مهم این است که انتخاب سرپرست از اساس غیرقانونی است و در مجامع بینالمللی پذیرفته شده نیست.
تفسیرهای مختلف از اتفاقات ورزش ایران باعث بروز اشتباهاتی میشود که تبعات سنگینی به دنبال خواهد داشت. انتخاب سرپرست برای فدراسیون از بعد بینالمللی هم پذیرفتنی نیست و این موضوع ممکن است باعث تعلیق ورزش ایران شود، خطری که همیشه ورزش ایران را تهدید کرده است.
ارائه راهکار
اما برای جلوگیری از مهندسی کردن انتخابات ریاست فدراسیونها میتوان راهکارهای دیگری هم در نظر گرفت. یکی از این راهکارها، تغییر در اساسنامه فدراسیونهاست تا تعداد اعضای مجمع افزایش پیدا کند.
با این روش ضریب مهندسی و خرید رای پایین میآید و نمیتوان چندان روی آرا نفوذ داشت. وقتی تعداد اعضای مجمع بالا برود به همان میزان هم امکان تقلب پایینتر میآید. این راهکار و پیشنهاد پردردسر است اما به نظر میرسد نسبت به تصمیم جدید دنیامالی زحمت کمتری دارد.
نسخه نیمبند وزارت ورزش
امیررضا واعظ آشتیانی - کارشناس ورزش: سرپرستی یعنی بلاتکلیفی، یعنی هیچ کسی در هیچ فدراسیونی مسئولیتی در برابر تصمیماتش ندارد. اگر همان فدراسیون ناموفق شود میگوید که من سرپرست هستم و اگر رئیس بودم با خودم برنامه میآوردم. حالا هم
بر اساس تصمیمات جدید قرار است اگر دوره ریاست یک رئیس فدراسیون تمام شد سریع یک سرپرست جای او بگذارند تا به قول خودشان جلوی مهندسی شدن انتخابات را بگیرند. اگر قرار باشد کار این سرپرست صرفا فراهمآوری مقدمات انتخابات باشد تصمیم خوبی است و منصفانه به نظر میرسد. اما اگر غیر از این باشد این کار نه مدیریتی است و نه منطقی. با این حال به نظر من اگر رئیس یک فدراسیون موفق باشد و کارهای مثبتی انجام داده باشد مجمع قطعا به او رای خواهد داد. اگر هم ناموفق باشد قطعا رای نمیآورد حتی اگر بخواهد دست به مهندسی بزند. نکتهای که بسیار اهمیت دارد این است که وزارت ورزش آنچنان از دانایی و آگاهی برخوردار باشد که اجازه ندهد در فدراسیونها باندبازی و جریانهای قومی قبیلهای شکل بگیرد.
این موضوع باید یکی از نظارتهای اصلی وزارت ورزش باشد. هرگز و تحت هیچ شرایطی نباید یک باند یا گروه خاصی با حضور در فدراسیونها نمایندگی پرچم ایران را در مجامع بینالمللی در اختیار داشته باشد. این پرچم مقدس است و به همین دلیل باید افراد لایق در جایگاههای فدراسیون قرار بگیرند. الان فضا در برخی از فدراسیونها اینگونه است که برخی فقط صرفا رای بیاورند. انتخاب سرپرست هم دردی را دوا نخواهد کرد. او فقط میتواند انتخابات را برگزار کند. موفقیت زمانی رقم میخورد که در یک فدراسیون افراد در جای درست قرار بگیرند. وقتی این اتفاق بیفتد رئیس فدراسیون هم قطعا به درستی انتخاب خواهد شد و نیازی به سرپرست نخواهد بود. چالش بزرگ همین است. تغییر اساسنامه فدراسیونها هم میتواند در این بین یک راه چاره باشد البته اگر به صورت خردمندانه و با نظر کارشناسان صورت بگیرد. اکنون وزارت ورزش به جای ارائه راهکار به دنبال این است که یک نسخه نیمبند ارائه دهد. با انتخاب موقت سرپرست در زمان پایان ریاست یک فرد در هر فدراسیون قرار نیست مشکلی حل شد. این مشکل باید ریشهای حل شود تا حداقل یک مشکل از مشکلات بیشمار ورزش
ایران کم شود.
هیلدا حسینیخواه - گروه ورزش