printlogo


شوخی با مرغ عزا و عروسی
سینمای ایران چند سالی است که مبتلا به سندر‌م کمدی‌های نازل شده و در این میان فیلم‌هایی در ژانر کمدی یا در دیگر ژانرها می‌آید که خبر می‌دهند سینما هنوز جدی است! یکی از فیلم‌هایی که چند وقتی است راهی جدول اکران شده و می‌توان آن را یک کمدی خانوادگی دانست، فیلم «شه‌سوار» حسین نمازی است؛ فیلمی که در میان سایر آثار در حال اکران، اثری است که باید به آن توجه کرد چون سعی می‌کند کمدی را در معنای حقیقی خودش تعریف کند؛ هرچند که خالی از کاستی و ضعف نیست.

شه‌سوار که در داستان‌گویی از ساختار کلاسیک سه‌پرده‌ای استفاده می‌کند با این‌که در مقدمه(افتتاحیه)ومؤخره(پایان‌بندی) توانسته ارائه خوبی داشته باشد، در مرحله دوم اما این ساختار داستان‌گویی که به آن مواجهه می‌گویند و بدنه اصلی داستان در این بخش روایت می‌شود، نتوانسته آنچنان که باید موفق عمل کند. 

زندگی، مرگ و خانواده
حسین نمازی به‌عنوان نویسنده و کارگردان پایه‌‌های داستان خود را بر سه اصل زندگی، مرگ و خانواده استوار کرده و در تمام فیلم هر سه این موضوعات را در کنار هم نگه می‌دارد. شه‌سوار داستان زندگی خانواده‌ای است در حاشیه شهر که در حال تدارک یک عروسی پرماجرا هستند؛ مراسمی که تا الان چهار بار تکرار شده و هر‌بار به‌دلیل فوت یکی از اقوام به تاخیر افتاده اما این بار همه خانواده عزم خود را جزم‌کرده‌اند و با توسل به هر چیزی می‌خواهند که عروسی به سرانجام برسد ولی انگار سایه مرگ دست ازسراین خانواده برنمی‌داردوداشی،عموی‌بزرگ‌خانوده از‌خر‌می‌افتدومی‌میرداما این بارفرق‌می‌کند... .همان‌طور که قبل از این هم گفته شد، شه‌سوار درافتتاحیه خود موفق عمل کرده و دلیل این موفقیت به مونولوگی برمی‌گردد که شیرزاد(با بازی مهرداد صدیقیان)روی سکانس غروب یک گله خر که می‌توان آن راپارودی سکانس‌های معروف فیلم‌های وسترن دانست، می‌خواند. مونولوگی که همان ابتدای فیلم دو نکته را برای بیننده روشن می‌کند؛ اول این‌که نام شه‌سوار که اسم فیلم هم هست به چه چیزی برمی‌گردد و شوخی‌های فیلم از همان دقایق اول شروع می‌شود ودوم پیش‌زمینه‌‌ای است که شیرزاد از خانواده و شغلی که دارند (نگهداری ازیک گله خروفروش محصولات آن) می‌دهد ومخاطب با آگاهی وارد قصه فیلم می‌شود.
   
کمدی حاشیه‌ای بدون سیاه‌نمایی

با وجود چنین شروعی که با زبان بی‌زبانی به مخاطب می‌گوید که قرار است فیلمی باشد که با آن بخندد و رهایش نکند اما فیلم رفته‌رفته شور و شوق خود را از دست می‌دهد. اصلی‌ترین دلیل این اتفاق را می‌توان در داستان تک‌بعدی شه‌سوار جست‌وجو کرد. نمازی‌به‌عنوان نویسنده این فیلم تمام بار داستان فیلم را بر گرده مرگ داشی سوار کرده‌ است. نکته اینجاست که این اتفاق پیرنگی نیست که بتواند داستان فیلم را تا انتها بکشاند. شه‌سوار با این‌که فیلم شلوغی از نظر تعداد کاراکترهای اصلی و فرعی است اما نمازی از این پتانسیل برای وارد کردن خرده‌روایت‌هایی که بتواند به کمک داستان اصلی بیاید کمتر استفاده کرده است. همین امر باعث شده تا شوخی‌ها و موقعیت طنزی که در ابتدای فیلم خنده خوبی از مخاطب می‌گیرد در میانه فیلم توفیق قبلی خود را نداشته باشد. اما همین موضوع هم از محاسن فیلم شه‌سوار کم نمی‌کند. این فیلم برخلاف اکثر کمدی‌هایی که در سینمای ایران ساخته می‌شود و همه شبیه به هم شده‌اند و زندگی مجلل یا در اصطلاح امروزی زندگی لاکچری، ترجیع‌بند تمام این آثار است؛ خانواده‌ای را به تصویر می‌کشد که درحاشیه شهر زندگی می‌کنند و از نظر اقتصادی در مضیقه هستند اما نکته مهم فیلم اینجاست که در دام سیاه‌نمایی‌های مرسوم سینمای ایران نمی‌افتد. شه‌سوار ازنظرگونه ‌کمدی در دسته کمدی‌های تلخ قرار می‌گیرد و حسین نمازی در دو فیلم اخیرش شادروان وشه‌سوار، فقر رادستمایه‌ای برای شوخی قرارنمی‌دهد بلکه فقر در فیلم‌های او بستری است که موقعیت‌های کمدی در آن خلق می‌شود.
   
تیغ دولبه شوخی
اولین چیزی که در فیلم‌های کمدی در معرض قضاوت مردم و اهل فن قرار می‌گیرد، شوخی‌های این فیلم‌هاست و همین موضوع است که در نهایت تعیین می‌کند یک فیلم اثر خوبی است یا نه. وقتی به بررسی شوخی‌های فیلم شه‌سوار می‌رسیم، می‌بینیم که شوخی‌ها برای فیلم مانند یک تیغ دولبه عمل می‌کند. در واقع کمدی‌های فیلم شه‌سوار، برگ‌برنده فیلم در مقایسه با دیگر فیلم‌های کمدی روی‌پرده است.منظور از برگ برنده بودن این است که کمدی شه‌سوار بر‌خلاف انبوه فیلم‌های کمدی دیگر سعی می‌کند تا طنزخلق‌کند ومانند رقبای خودسراغ لقمه‌های حاضروآماده فضای مجازی،سینمای قبل ازانقلاب،سوارشدن بربستر نوستالژی‌بازی و... نرود. همین انتخاب باعث شده تا نویسنده و کارگردان به نسبت راه سخت‎‌‌تری داشته باشند؛ مسیری که نمازی نشان داده بلد این راه است. او حتی در این فیلم از تکنیک تکرار هم استفاده کرده؛ تکنیکی که یک دیالوگ یا سکانس که موقعیتی کمدی نیست با تکرار چندباره در اثر، فضایی کمدی به خود می‌گیرد. 
   
نقطه قوت؛ بازی روان

بار طنز در فیلم‌های کمدی معمولا بر دوش چهره‌هایی است که در این‌گونه فیلم‌ها ایفای نقش می‌کنند. در فیلم شه‌سوار هم وقتی به تیم بازیگری نگاهی بیندازیم با تیمی روبه‌رو می‌شویم که هرکدام کارنامه خوبی در فیلم‌های کمدی دارند. نقش اصلی شه‌سوار برعهده مهرداد صدیقیان است؛ بازیگری که در طول سال‌های فعالیتش نشان داده در یک تیپ نمی‌ماند و تاکنون نقش‌های زیادی را بازی کرده است. صدیقیان در این فیلم نقش پسر بزرگ خانواده‌ای در یک محله‌حاشیه‌ای شهر تهران را برعهده دارد که اداره خانواده با اوست اما در فیلم آنچه را که مخاطب از یک پسر‌خودساخته پایین‌شهری در ذهنش نقش می‌بندد، نمی‌تواند در صدیقیان پیدا کند. شاید بهترین نمونه برای مقایسه نقش نادر با بازی سینا مهراد در فیلم شادروان باشد که مختصاتی شبیه به شخصیت شیرزاد در فیلم شه‌سوار دارد. وقتی این دو را کنار یکدیگر بگذارید، آن زمان است که به‌خوبی متوجه ضعف‌هایی که در بازی صدیقیان وجود دارد، می‌شوید.ازدیگر بازیگران فیلم که بازی درخشانی در فیلم شه‌سوار دارد،آقای بازیگر نقش‌های فرعی هادی کاظمی است. کاظمی علاوه بر بازی خوب خود، گریم بسیارمناسبی هم در فیلم دارد که به دیده شدن هرچه بهتر نقشش کمک می‌کند.دیگر بازیگران فیلم مانند الناز حبیبی، گیتی قاسمی،عباس جمشیدی و...نیز هر‌کدام به‌نوبه خود توانسته‌اند بازی‌های خوبی را ارائه دهند و همین امر باعث شده تا شه‌سوار بتواند فیلم سرپایی باشد. 
   
یک فیلم کاملا خانوادگی
فیلم شه‌سوار یکی ازمعدود فیلم‌های سینمای امروزایران شناخته می‌شودکه می‌توان به آن برچسب خانوادگی زد.البته این موضوع بیش از این‌که نشان‌دهنده خوب بودن فیلم شه‌سوارباشد نشانگر وضعیت بغرنج سینمای ایران است که دیگر به‌ندرت در آن فیلمی یافت می‌شود که بتوان به آن خانوادگی گفت. سینمایی که پول در آن حرف اول را می‌زند و فرهنگ اولویت دست چندم آن است و نتیجه چنین سینمایی تبدیل آن به سینمای پیش ازانقلاب ودوره فیلمفارسی وحتی عقب افتادن ازآن سینما شده است.خلاصه این‌که اگربه‌دنبال تفریحی‌خانوادگی هستیدکه نگران نباشید درفیلم چه حرف‌ها یاحرکت‌های رکیکی وجودداردوچه تأثیری می‌تواند روی کودکان‌بگذارد،فیلم شه‌سوارمی‌تواند گزینه‌خوبی باشد؛ مخصوصا اگر فیلم شادروان را ندیده باشید یا آن را فراموش‌کرده‌اید.

شادروان‌پلاس
فیلم شه‌سوار پس از شادروان دومین فیلم حسین نمازی در ژانر کمدی است؛ دو فیلمی که مشخص است از یک دنیای ذهنی روی پرده سینما رسیده است. همین اتفاق باعث شده تا این دو فیلم بسیار به یکدیگر شبیه باشند و با نوعی تکرار روبه‌رو باشیم؛ تکراری که در روح و تن فیلم رسوخ کرده. داستان این فیلم گویی همان ماجرای شادروان است که در دنیایی موازی رخ داده؛ خانواده‌ای فقیر که بزرگ‌ترین مشکل‌شان مرگ یکی از اعضای خانواده است و برای حل این مشکل دست به کارهایی می‌زنند که منجر به موقعیت‌هایی کمدی می‌شود. لوکیشن خانه فیلم نمازی هم آن‌قدر به فیلم پیشین‌اش شبیه است که افراد زیادی که فیلم را تماشا کرده‌اند گمان کرده‌اند برای هر دو فیلم از یک لوکیشن استفاده شده اما بزرگ‌ترین تکرار را در شخصیت‌پردازی می‌توان دید. انگار که شخصیت‌های فیلم شادروان با اندکی تغییر در شکل کاراکتر پا به دنیای شه‌سوار گذاشته‌اند؛ مثلا شخصیت نادر و شیرزاد را که مقایسه کنیم، پرواضح است این شیرزاد تکراری از نادر است،چون شیرزادحتی درجزئیات مقلد نادر فیلم شادروان است.گویی نمازی با توجه به موفقیت فیلم شادروان نزد مردم و منتقدان سعی کرده تا همان موفقیت‌ها را تکرار کند اما این تصمیم به جای این‌که در خدمت موفقیت فیلم باشد منجر به سقوط فیلم شده است. 

امیرحسین حیدری - گروه فرهنگ و هنر