printlogo


ویژگی‌های پنج‌گانه بیداری جهانی علیه صهیونیسم
خردادماه امسال رهبر‌ حکیم انقلاب اسلامی نامه‌ای خطاب به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاه‌های آمریکا ارسال فرمودند. در بخشی از این نامه و پیام ماندگار آمده است: «این نامه را به جوانانی می‌نویسم که وجدان بیدارشان، آنها را به دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزه برانگیخته است.»

جوانان عزیز دانشجو درایالات متحده آمریکا...! شما اکنون در طرف درست تاریخ - که درحال ورق‌خوردن است - ایستاده‌اید... شما اکنون بخشی از جبهه‌ مقاومت را تشکیل داده‌اید و در زیر فشار بی‌رحمانه دولت‌تان - که آشکارا از رژیم غاصب و بی‌رحم صهیونیست دفاع می‌کند - مبارزه‌ای شرافتمندانه را آغاز کرده‌اید.» 
آنچه امروز بیداری جهانی علیه صهیونیسم را رقم زده، برانگیخته شدن احساسات جهانی و توسعه جبهه مقاومت تا مرزهای اروپا و آمریکاست. چنانچه بارها در سخنرانی‌های یک سال اخیر رهبر حکیم انقلاب تاکید شده است، ما با پدیده و کلان‌روندی تحت عنوان بیداری جهانی علیه صهیونیسم و تبلور مقاومت در سطحی فراتر از منطقه غرب آسیا مواجه هستیم. در این معادله، رسانه‌های غربی و صهیونیستی نه‌تنها قادر به تکمیل رویکرد بازدارنده خود در قبال این بیداری جهانی نیستند، بلکه به صورت ناخواسته، تبدیل به کاتالیزورها و عوامل تسریع‌کننده‌ای شده‌اند که بیش از پیش این مسیر اجتناب‌ناپذیر را تحکیم و تسریع می‌کنند. به عبارتی بهتر، رژیم اشغالگر قدس و شبکه رسانه‌ای-تبلیغاتی آن در پنج قاره جهان، وارد چرخه باطلی شده که دست‌وپا زدن در آن، حقیقتی به نام سقوط و تباهی صهیونیسم را در معرض دید افکار عمومی دنیا قرار می‌دهد. این بیداری جهانی، ویژگی‌های پنج‌گانه‌ای دارد که به آنها اشاره می‌کنیم:
   
کنش آگاهانه:
بدون شک مهم‌ترین خصلت بیداری جهانی شکل‌گرفته علیه صهیونیسم و متعلقات آن، آگاهی‌محور بودن آن است. آشکار شدن واقعیت رژیم صهیونی، افتادن نقاب از چهره کریه آن و نهایتا آگاهی عمومی ناظر بر باورها و نه شنیده‌ها و افسانه‌های ساختگی، از موجبات بیداری وجدان‌ها بوده است. آگاهانه بودن این بیداری، موجب قوام و دوام آن در بازه زمانی و مکانی کنونی و آتی در دنیا خواهد بود. 
   
فراگیری:
 آگاهی گسترده بین‌المللی علیه رژیم اشغالگر قدس، دیگر صرفا ناظر بر جنگ غزه و لبنان و وقایع جاری در آن نبوده و ماهیت رژیم کودک‌کش صهیونیستی و حامیان آن را هدف قرار داده است. اعتراضاتی که علیه رژیم متوحش صهیونیستی در جای جای دنیا شکل‌گرفته، معطوف به ماهیت و موجودیت این رژیم بوده، زیربنا و ثوابتی که این رژیم بر پایه آن حیات نامشروع خود را آغاز کرده، به چالش کشیده است. 
   
تسری‌بخشی:
زمانی که اشغال فلسطین در سال 1948 کلید خورد، پیش‌فرض صهیونیست‌ها و آمریکا، این بود که گذشت زمان و جا‌به‌جایی نسل‌ها، تبدیل به عاملی در مسیر تثبیت این اشغالگری و قبح‌زدایی از آن خواهد شد. همین نگاه در ارتکاب جنایت‌های یک‌ سال گذشته نیز وجود داشت و گمان می‌رفت که گذر زمان، موجب به حاشیه رفتن موضوع غزه شود اما نظرسنجی‌هایی که در آمریکا و اروپا صورت گرفته، بیانگر عمیق‌تر شدن نفرت عمومی از جنایات و نسل‌کشی صورت‌گرفته در غزه از یک طرف، ریشه‌دار شدن ارزش‌های نهفته و آشکار در گفتمان مقاومت و نهایتا تبدیل شدن جهان منهای اسرائیل به یک هدف انسانی و اخلاقی، از سوی دیگر گردیده است. این روند، نوید تسری بیداری به نسل‌های بعدی را می‌دهد. 
   
تثبیت اندیشه‌ای: 
غرب در طول دهه‌های سپری‌شده از اشغال فلسطین، در کسوت بازیگری بستر‌ساز جهت تنظیم و تثبیت سلسله عوامل محیطی و فرامتنی به‌منظور استمرار اشغالگری صهیونیست‌ها بوده است. همان‌‌گونه که اشاره شد، جریان تبلیغاتی و رسانه‌ای حاکم بر غرب نهایت تلاش وقیحانه خود را دراین تنظیم‌سازی فرامتنی به کار برده اما امروزبیش از پیش خود را در برابر آگاهی جهانی شکل گرفته مستاصل و ناتوان می‌بیند. 
   
عملگرایانه بودن‌: 
جنبش جهانی ضدصهیونیسم، عملگراست و صرفا مبتنی بر مؤلفه‌های فکری و اندیشه‌ای نیست. به عبارت بهتر، تبلور این آگاهی جمعی را ما صرفا در نظریه‌پردازی‌ها که متوجه ذهنیت افراد درخصوص ماهیت و عملکرد صهیونیست‌هاست، مشاهده نمی‌کنیم. تبلور خیزش‌های ضدصهیونیستی، امروز در خیابان‌های پاریس، آمستردام، واشنگتن و نیویورک به‌وضوح نشان می‌دهد که چگونه اصلاح ذهنیت نسل‌های قبلی و خلق ذهنیت نسل‌های جدید علیه رژیم اشغالگر قدس، منتج به بروز اعتراضات پرهزینه علیه نظام سلطه و تزویر شده است. این بیداری جهانی قابل پیشگیری و حتی قابل مدیریت نبوده و در آینده‌ای نزدیک، سقوط کریه‌ترین و متوحش‌ترین نظام فکری و سیاسی در جهان امروز را رقم خواهد زد. ان‌شاءا...

محمد‌مهدی ایمانی‌پور / رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی