به گزارش خبرنگارجام‌جم، روزهای پایانی تابستان امسال زن کارمندی با حضور درشعبه دهم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران از دو مرد آدم‌ربای سارق شکایت کرد و گفت: درسایت همسریابی عضو شده وبا مردی آشنا شدم. اومی‌گفت تاجر و فردی بانفوذ است که چند کارخانه دارد. در اینستاگرام عکس‌هایش با ظاهری شیک، خودروهای مدل بالا، خانه و ویلاهای لاکچری بود. بعداز یک ماه از این آشنایی، مرا برای دیدار با خانواده‌اش به خانه‌ای دعوت کرد که رفتم اما خبری از آنها نبود. مرد غریبه‌ای با سلاح کلت وارد اتاق‌نشیمن شد، آن را روی شقیقه‌ام گذاشت و مرا به مرگ تهدید کرد. آنها دست و پاهایم را با چسب بستند. وی افزود: فرشید - مرد خواستگار دسته‌کلیدم را از کیفم برداشت ورفت و آن مرددیگر بالای سرم بود. شش ساعت گروگان آنها بودم، بعد همدستش آمد و مرا داخل خودرو انداخته، بیرون بردند و در بوستانی دست و پا بسته رهایم کردند. زن و شوهری اتفاقی مرا موقع پیاده‌روی دیدند و نجاتم دادند. به خانه که بازگشتم وطلاها و سکه‌هایم که یک میلیاردو500 میلیون تومان ارزش داشت به سرقت رفته بود. 
این در حالی بود که چند زن دیگر نیز با حضور در پلیس آگاهی تهران، شکایت‌های مشابهی را مطرح کردند. پلیس به دنبال متهمان بود که چند روز پیش یکی از شاکیان به پلیس اطلاع داد، یکی از متهمان را به طور اتفاقی دیده که در حال جا‌به‌جایی مسافر است. ماموران به محله‌ای در جنوب‌غرب تهران رفتند و متهم را تحویل گرفتند. شاکی زن می‌گفت: او همان فردی بوده که قبلا او را مسلحانه ربوده و با مرد دیگری طلاهای خانه‌اش را سرقت کرده‌اند. متهم ابتدا منکر جرائمش بود اما در تحقیقات بعدی، اعتراف کرد برادرش طراح اصلی این ماجرا بوده و نقش او فقط راننده و در یک مورد گروگانگیری بوده است. 
با اعتراف او، برادرش فرشید در خانه اجاره‌ای بازداشت شد و در اظهاراتش گفت: من وشریکم کارگاه طلاسازی داشتیم که سرم کلاه گذاشت وباعث ورشکستگی من شد.مدتی قبل پی بردم که خواهریکی ازدوستانم درسایت همسریابی،فریب خواستگارش را خورده و او طلاهایش را سرقت کرده است. جرقه این موضوع از همان‌جا به ذهنم افتاد که من هم با همان شیوه سرقت کنم. سلاح کلتی خریدم. در سایت همسریابی ثبت‌نام کردم و زنان را به بهانه ازدواج فریب دادم. خودم را تاجر، صراف، طلافروش، مهندس و ... جا می‌زدم. بعد زنان را به بهانه ملاقات با خانواده‌ام به خانه‌های اجاره‌ای می‌کشاندم.  وی افزود: با کلتم آنها را تهدید و دست و پاهای‌شان را با چسب می‌بستم و زندانی می‌کردم. دسته کلیدهای‌شان را سرقت کرده، راهی خانه‌های‌شان می‌شدم و طلا و سکه‌های آنها که میلیاردی بود را به سرقت می‌بردم. بعد همراه برادرم آنها را با دست و پاهای چسب‌زده در بوستان و مکان‌های مخروبه رها می‌کردم. طلا و سکه‌ها را فروختم و بخشی را هم به برادرم دادم. صیاد خاکزاد، بازپرس شعبه دهم دادسرای ناحیه 34 تهران تهران با تایید این خبر به جام‌جم گفت: با اعتراف متهم، تحقیقات برای رازگشایی از دیگر جرائم‌شان ادامه دارد.