مرگ یک پیمان
جنگ درخاورمیانه وارد دومین سال خود شده است ووضعیت رژیمصهیونیستی باوجود همه تبلیغاتی که فرماندهان ومقامات سیاسی در بوقوکرنا کردند،اکنون دشوارترازگذشته به نظرمیرسد.حالا برای مقامات تلآویو مشکل اصلی این است،زمان اندکی برای اجرای نقشههایشان باقیمانده و اینک آنها باید دست به یک انتخاب استراتژیک بزنند.
سؤال این است، آیا نقشههای سران رژیمصهیونیستی در ویرانی غزه محقق میشود؟ برای رسیدن به نتیجه آیا اسرائیل در کنار کشورهای غربی میماند یا باید تعامل با حامیان دولت فلسطینی رادرنظر بگیرد. کارشناسان نظرات مختلفی دراینباره دارند، اما معتقدند رژیمصهیونیستی برای اینکه بتوانددرهردوجبهه ظاهر شودباید بهدنبال همراهی بااکثریت جهانی که اکنون با سیاستهای این رژیم مخالفند باشد. اکنون رهبران کشورهای حاشیه خلیجفارس بهطور فزایندهای در حال حرکت در دنیای چندقطبی هستند که در آن اتحاد با چین و روسیه جایگزینی مناسب برای آمریکا در مواجهه با چالشهای منطقهای است. جنگ در غزه همچنین نگرانیهای امنیتی در خلیجفارس را پیچیدهتر کرده است.قطر، کویت وامارات تلاش کردهاندتا بین طرفهای مختلف میانجیگری کرده یا کمکهای بشردوستانه ارائه دهند، اما تحت فشار فزایندهای قرار دارند تا منافع متنوع خود را متعادل کنند. اینجاست که همه اعضای شورای همکاری خلیجفارس، باید در نظر بگیرند که نادیدهگرفتن احساسات ضداسرائیلی در میان جمعیتهای عرب یک گزینه مناسب برای آنها نیست.
آمدن ترامپ، نویدی برای نتانیاهو ندارد
اما برخلاف آنچه که تصور میشود هرچند آمریکا از مواضع اسرائیل در منطقه حمایت میکند اما ترامپ برای این رژیم سوغاتی جدید به همراه ندارد.برای بسیاری از اسرائیلیها، دوران نخست ترامپ یادآور خاطرات خوشی است. او توافق هستهای با ایران را که بسیاری به آن بیاعتماد بودند، لغو کرد. همچنین، قدس را بهعنوان پایتخت اسرائیل و بلندیهای جولان اشغالی را بهعنوان بخشی از خاک اسرائیل بهرسمیت شناخت.
ویکتور اسمیرنوف، دکترای تاریخ و سفیر فوقالعاده و تامالاختیار فدراسیون روسیه در بحرین، بر این باور است که مواضع کنونی آمریکا نباید برای تلآویو ایجاد توهم کند.
وی با اشاره به همدردی کامل واشنگتن با اسرائیل، بدون توجه به دولت آن، میگوید: «اگرچه بهظاهر در برخی مواقع، دیپلماسی آمریکایی ایجاب میکند که به مساله صلح پرداخته شود، اما ایالاتمتحده خوشحال است که متحد استراتژیک خود را به جنگ تشویق کند.» به عقیده او، در دولت جدید ترامپ نیز تغییر چندانی در این زمینه حاصل نخواهد شد.
درعینحال، ترامپ احتمالا برای راضی نگهداشتن دوستان خود در اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیجفارس با چالشهای بیشتری مواجه خواهد شد، بهویژه که رهبران عرب و ترکیه مواضع عمومی خود را از زمان انتخابات آمریکا بهوضوح بیان کردهاند. محمد بنسلمان، ولیعهد عربستانسعودی، عملیات نظامی اسرائیل در غزه را «نسلکشی دستهجمعی» خواند؛ اصطلاحی که قبلا از آن اجتناب میکرد. وی همچنین نسبت به هرگونه حمله بیشتر علیه ایران هشدار داد.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه نیز تأکید کرد که کشورش تمامی روابط خود را با اسرائیل قطع کرده است. این اقدامات نشاندهنده سیگنالهای روشنی از سوی رهبران نزدیک به ترامپ است که نشان میدهد حاضر نیستند بخشی از سیاستهای حداکثری اسرائیل باشند.
وقتی نمیتوان همه چیز را داشت!
بنابراین دورنمای تنشزدایی در خاورمیانه که پس از اعلام معامله قرن و آغاز توافق ابراهیم متوقف شده بود بسیار کمرنگ و امید صهیونیستها به عادیسازی روابط با کشورهایی چون امارات،بحرین و عربستانسعودی اندک است.توافقنامه ابراهیم، داستانی است که به پایان خود رسیده، حتی بعد از آمدن ترامپ، اهداف نتانیاهو در مورد معامله قرن و عادیسازی روابط با برخی از کشورهای عربی محقق نمیشود ودرگیریها درسرزمینهای اشغالی ادامه دارد. جفری فلتمن، از کارشناسان آمریکایی «اندیشکده بروکینز» مینویسد: «محمد بنسلمان ولیعهد عربستان، محمد بن زاید رئیس امارات و شیخ تمیم بنحمد آلثانی امیر قطر هر سه مقدار زیادی ثروت و قدرت کنترلنشده دارند که برای دونالد ترامپ جذابیت دارد.» وی افزود: «دولت ترامپ ممکن است دوباره بخواهد پیمان ابراهیم را پیگیری کند و عربستان را نیز به این توافق بیفزاید.هرچند ویرانی بهجامانده از جنگ غزه و لبنان و همچنین فشار افکارعمومی، این موضوع را پیچیده خواهد کرد. بهطورکلی، کشورهای عربی با یکدیگر رقابت زیادی دارند و در برخی موارد حمایت آنان از گروههای خارجی متفاوت است؛ بنابراین، هر کشوری که بهترین معاملات تجاری را به ترامپ ارائه دهد، تسلیحات بیشتری خریداری کند، چاپلوسی بیشتری کند و سرمایهگذاریهای بیشتری در آمریکا انجام دهد، ممکن است روابط نزدیکتری با واشنگتن برقرار کند.» شاید عربستانسعودی در نهایت با ترامپ در مورد اسرائیل به تعامل بپردازد. اکنون تمرکز اصلی بنسلمان روی ثباتی است که برای برنامه چشمانداز 2030 خود، بهمنظور تنوعبخشی به اقتصاد عربستان و ایجاد فرصتهای شغلی نیاز دارد و توجه چندانی به این مساله نشان نمیدهد. کارشناسان منطقهای تأکید دارند که بیعدالتی تاریخی علیه مردم فلسطین باید اصلاح شود، در غیر اینصورت، خشونتها ادامه خواهد داشت و درگیری در این منطقه دائمی خواهد بود.
نامگذاری جدید و انتخاب پیشرو
قرار است در ژانویه 2025 «معامله قرن» به مدت پنج سال تمدید شود و به احتمال زیاد تحت عنوان جدید «صلح برای رفاه: چشماندازی برای بهبود زندگی فلسطینیها و اسرائیلیها»با ابتکار آمریکاییها در دولت ترامپ معرفی شود.بااینحال، تحلیلگران عقیده دارند که این تغییرات تأثیری در وضعیت نخواهند داشت، چراکه مشکل اصلی همچنان عدم وجود راهحلی واقعی برای مساله فلسطین است. پیشنهاد موجود از سوی تلآویو به ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی با همزیستی مسالمتآمیز با اسرائیل اشاره دارد. تا زمانی که این مساله حلوفصل نشود، دور باطل خشونت ادامه خواهد داشت. ترامپ ممکن است دوباره بتواند همه متحدان عرب خود را با نوعی معامله تراکنشی که در مورد توافق ابراهیم موفقیتآمیز بود، جمع کند.اما اگر چنین باشد، نتانیاهو دوباره نمیتواند همه چیز را داشته باشد: یا الحاق و اشغال سرزمینهای فلسطینی یا ادغام با جهان عرب.