printlogo


بایگانی
در این بخش حوادث قدیمی را دوباره بازخوانی می‌کنیم؛ حوادثی بسیار‌قدیمی که فقط برخی افراد سن و سال‌دار آن را به یاد دارند و بازخوانی آن با همان ادبیات، نثر و نگارش قدیمی، برای ما و نسل قدیم بسیار جذاب و یادآور خاطرات آن زمان خواهد بود. در این شماره، اخبار جنایی‌ای که درسال‌های ۱۳۴۵تا ۱۳۵۵در روزنامه‌های کیهان و اطلاعات منتشرشده با منبع دیده‌بان تاریخ مرور می‌کنیم:

کلاهبردار ۱۰ میلیونی را همسرش به دام انداخت
دستگیر شدگان این ماجرا درباره نحوه کلاهبرداری عبدا...و چگونگی دستگیری او اطلاعات تازه‌یی دراختیار خبرنگار ما گذاشت‌.وکیل مدافع شاکی گفت: عبدا... از مشتریان ثابت تعمیرگاه بوش بود و بخاطر رفت و آمد زیاد به آنجا، با سید حسین-موکل من- که معاون تعمیرگاه است دوست شده بود.
چندی قبل حسین در بازگشت از سفر اروپا یک دستگاه اتومبیل بنز با خود به ایران آورد. روزی که عبدلله به تعمیرگاه رفته بود، متوجه شد که یک دستگاه بنز نمره نشده در گوشه تعمیرگاه پارک شده است از حسین پرسید که چرا اتومبیلش را نمره نمی کند و حسین جواب داد که گرفتاری های کار روزانه در تعمیرگاه، برای او فرصت مراجعه به گمرک و پرداخت حقوق و عوارض گمرکی و نمره کردن اتومبیل را باقی نمی گذارد. عبدا... اتومبیل حسین را همراه خود برد و پس از ۲۴ ساعت، آن رانمره کرده برگرداند و از حسین مبلغ ۹۵ هزار تومان به عنوان حقوق و عوارض گمرکی و مخارج نمره کردن اتومبیل،پول گرفت.
وکیل مدافع افزود: در این فاصله چند نفر از مشتریان تعمیرگاه هم که شنیده بودند عبدا... با زرنگی فراوان می تواند اتومبیل های بدون نمره  را در کمترین مدت ممکن نمره کند به او مراجعه می کردند. عبدا...از آنها  پول می‌گرفت و پس از ۲۴ ساعت، اتومبیلشان را نمره شده تحویل می‌داد و صاحبان اتومبیل نمی‌دانستند که عبدا...، پولی را که بابت حقوق و عوارض گمرکی می گیرد در جیب خود می گذارد و با جعل اوراق سبز گمرکی به صاحبان اتومبیل، وانمود می کند که اتومبیل آنها را به طور قانونی ترخیص کرده است.

نامادری از شدت حسادت دختر خوانده‌‌ زیبایش را با آب جوش سوزاند
یک نامادری از شدت حسادت به زیبایی دختر خوانده‌اش، دیگ آب جوش را روی سر و صورت او ریخت و او را با سر و صورت سوخته راهی بیمارستان کرد.
خبرنگار ما در مشهد می‌نویسد: مهناز ۱۴ساله که از شدت سوختگی به حال اغما افتاده بود، پس از به هوش آمدن در بیمارستان گفت: دو سال قبل مادرم درگذشت و بعد از یکسال پدرم با نسرین که زن جوانی بود، ازدواج کرد. نسرین از زیبایی چندان بهره‌ای نداشت اما من با این فکر که او می‌تواند جای خالی مادرم را در زندگی‌ام پر‌کند، او را دوست می‌داشتم و برایش احترام قائل بودم، اما به‌زودی فهمیدم که سیرت او نیز مثل صورتش زشت است.
دختر نوجوان افزود: نامادری‌ام به زیبایی من سخت حسادت می‌کرد. وقتی افراد فامیل دورهم جمع می‌شدند و از زیبایی صورت و اندام من تعریف می‌کردند، نامادری‌ام از شدت حسادت ناراحت می‌شد و سعی می‌کرد موضوع صحبت را عوض کند. او حتی یک‌روز مرا تهدید کرد و گفت: بالاخره می‌دانم سر صورت قشنگت چه بلایی بیاورم. 
مهناز افرود: سرانجام نامادری‌ام کار خودش را کرد و دیروز وقتی از مدسه بازگشتم من را به آشپزخانه برد و ناگهان دیگ آبجوش را که روی گاز گذاشته بود، برداشت و آب جوش را روی سر و صورتم پاشید. من از شدت درد بیهوش شدم و دیگر هیچ نفهمیدم.گزارش خبرنگار ما از مشهد حاکی است پزشک معالج مهناز پس از معاینه او می‌گوید سوختگی صورت مهناز شدید است و خطر کوری چشم‌هایش را تهدید می‌کند.

اطلاعات -7 آبان 1353