ماهی تحصیلکرده
ماهیکوچولویی شیطون و سرکش به نام «تُنی»، از درس و مدرسه فراری بود. وقتی هم که سر کلاس حاضر میشد، انواع و اقسام بازیگوشیها از او سرمی زد.
مثلا یکی از فکرهای خلاقانهاش که کل کلاس را از خنده منفجر کرد، این بود که از خوابآلودگی همشاگردیاش ارهماهی، سوءاستفاده کرد و پاکت فلفل را جلو آبشش او قرار داد. اره ماهی از فلفلی که وارد آبشش شده بود به عطسه افتاد و به محض اینکه سر ارهماهی به میز تحریرش نزدیک شد، ناخواسته آن را اره کرد، میز دو نیم شد و... خلاصه که به هر کلکی بود، میخواست از زیر درس خواندن شانه خالی کند و همین موضوع بالاخره یک روز کار دستش داد. ماجرا از این قرار بود که سرکلاس، معلم درحال ارائه اطلاعاتی درباره چوب ماهیگیری و معرفی اجزایش بود اما ماهی کوچولو به درس توجه نداشت و شیطنت میکرد، معلم عصبانی شد و... .
مریم فلاح