printlogo


پایان بی انتهاست
همه‌ ما می‌دانیم که همه چیز یک روزی تمام می‌شود؛ اما آیا واقعا همه چیز به طور کامل‌ تمام می‌شود؟

از نظر من هیچ چیز به طور کامل هیچ‌وقت تمام نخواهد شد. حتی زمانی که یک ارتباط با دوست و آشنا تمام می‌شود از آن ارتباط خاطره‌هایش، درس‌ها و تجربه‌هایش باقی می‌ماند. زمانی می‌توانیم بگوییم که همه چیز تمام شد و هیچ چیزی باقی نماند که به طور کامل فراموشی بگیریم؛ اما مگر فقط با فراموشی گرفتن همه چیز به پایان می‌رسد؟ مگر زخم‌ها، نشانه‌ها یا حتی افرادِ دیگر آن ماجرا فراموشی می‌گیرند و آنها هم فراموش می‌کنند؟
هرگز هیچ چیز تمام نمی‌شود؛ آنچه آغاز شده، همواره پنهان در پوسته‌ای محترمانه از فراموشی‌ها‌ ادامه خواهد داشت.
در آخرِ هرچیزی، باقیمانده‌ای از آن روایت را می‌بینیم؛ حتی وقتی فردی می‌میرد؛ ثروت، وارث، یادگاری و خاطره یا حتی کارهای خیر یا منفی از خود باقی می‌گذارد؛ همان‌طور که در جامعه آثار دانشمندان، نویسندگان، فیلسوفان و هنرمندانی را می‌بینیم که قرن‌ها از آنها می‌گذرد؛ اما هنوز مورد استفاده‌ جامعه‌‌است‌.گاهی وقتی چیزی تمام می‌شود، بیشترین چیزی که در آن به چشم می‌آید حسرت است. حسرتِ کارها و حرف‌های زده نشده، حسرتِ تلاش کمتر، حسرت اتفاق خوب و...
یک اتفاق به طور کامل تمام نخواهد شد؛ زیرا حتی دنیا هم به اتمام نمی‌رسد و فقط انسان از دنیایی به دنیای دیگر می‌رود. وقتی فکر می‌کنیم چیزی تمام شده، باز هم فکر کردن در مورد آن، نشان می‌دهد آن موضوع به پایان نرسیده است بلکه جریانِ آن اتفاق متوقف شده است.چه کسی می‌تواند بگوید همه چیز به پایان می‌رسد؟ بلکه از نظرِ من پایان، حکایتی را از خود باقی گذاشته یا سرانجام شروعِ یک اتفاق تازه است.

حدیث مولایی - تهران