گوش‌بری گروگانگیر‌های افغان در تهران
شش عضو افغان یک باند آدم‌ربایی که به بهانه مهاجرت افراد به اروپا آنها را به دام انداخته و بعد از ربودن و شکنجه، از خانواده‌هایشان اخاذی می‌کردند، بازداشت شدند. آنها لاله گوش یکی از گروگان‌ها را بریده و به گروگان دیگر تجاوز کرده بودند.
به گزارش خبرنگارجام‌جم، سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ در این‌باره گفت: اوایل آبان امسال زنی با حضور در اداره چهارم پلیس آگاهی تهران شکایت کرد شوهر 44ساله‌‌اش که تبعه افغانستان است و در ایران تولیدی کفش دارد، ناپدید شده است. دو روز بعد خانواده این مرد دوباره به پلیس مراجعه کرده ومدعی شدنداو ربوده شده و آدم‌ربایان برای آزادی‌‌اش 20هزار دلارخواسته‌اند وبرای اثبات ادعایشان، فیلم شکنجه گروگان را برای خانواده ارسال کرده‌اند. مأموران با بررسی حساب گروگان دریافتند چند بار از حسابش برداشت شده و با آن طلا و سکه خریداری شده است.
وی افزود: خانواده گروگان دو هفته بعد 300 میلیون تومان برای گروگانگیران واریز کردند اما آنها مرد افغان را آزاد نکردند. با بررسی دوربین مغازه‌های طلافروشی که با کارت گروگان از آنها خرید شده بود، مأموران به مردی افغان رسیده و با تعقیبش مخفیگاه گروگانگیران را در نصیرشهر در غرب استان تهران شناسایی کردند. در عملیات پلیسی چهار گروگانگیر در این خانه دستگیر شده و مرد افغان و دوگروگان دیگر ازخانه آزاد شدند.با اعتراف این متهمان به ربودن هموطنان خودبه قصد اخاذی، دو نفردیگر ازمتهمان در مغازه لوسترفروشی و قصابی بازداشت شدند. دو سرکرده باند همچنان متواری هستند.متهمان فراری برای این‌که خانواده گروگان 44ساله رامجبوربه واریز پول کنند،لاله گوش اورابریده بودند.درتحقیقات بعدی مشخص شد،متهمان یک‌سال است مرتکب جرائم مشابه شده‌اند.متهمان باراه‌اندازی صفحه اینستاگرامی به بهانه مهاجرت طعمه‌ها راگرفتار می‌کردند.
گوش‌بری برای اخاذی 300 میلیونی
گروگان 44ساله با لاله گوش بریده شده دیروز در جمع خبرنگاران گفت: تولیدی کفش دارم. یکی از دوستانم که در انگلیس زندگی می‌کند از من خواست با ادمین صفحه مهاجرت صحبت کرده و پدرش را به انگلیس نزد او بفرستم. ادمین صفحه مدعی بود، می‌تواند با دریافت 14هزاردلار پیرمرد را نزد پسرش ببرد. خواستند برای پیگیری ماجرا به دفترشان در محله نوبنیاد تهران بروم. آن شب بعد از پایان کارم به آنجا رفتم. آنها مرا بازرسی بدنی و گوشی‌ام را گرفته و خاموش کردند و مرا به زیرزمین آنجا برده و سه ساعت گروگان گرفتند و به‌شدت کتک زدند.بعد دست و پا وچشمانم را بستند و به خانه‌ای قدیمی بردند. در آنجا دستان و پاهایم را با زنجیر بستند. چهارنفر‌شان مدام نگهبانی می‌دادند. ازروز دوم شکنجه و کتک زدن را شروع کردند. اجازه حمام رفتن نداشتم، یک بار در روز به دستشویی می‌بردند و یک وعده غذا به من می‌دادند. از من فیلم می‌گرفتند و برای خانواده‌ام ارسال می‌کردند تا پول را زودتر بگیرند. کارت بانکی‌ام که 250میلیون تومان در آن بود راگرفتند.10ساعت شکنجه‌ام دادند و بعد رمز را از من گرفته و پول‌ها را برداشتند. لاله گوش مرا بریدند و فیلم آن را برای خانواده‌ام فرستادند و توانستند 300 میلیون تومان اخاذی کنند. چند روز بعد هم دو هموطن دیگرم که به قصد مهاجرت به دام آنها افتاده بودند را آوردند و هر سه نفرمان را به هم زنجیر کردند، طوری که به‌سختی می‌توانستیم حرکت کنیم.
همکاری به خاطر فیلم سیاه
امید 22 ساله یکی از متهمان این باند بود که خودش می‌گفت گروگان بوده که حالا همدست آدم‌ربایان شده است. او در اظهاراتش گفت: من ساکن افغانستان بودم. وضع مالی پدرم خوب بود. شش ماه قبل با صفحه اینستاگرامی این باند آشنا شدم. آنها می‌گفتند دفترشان در ایران است، مرافریب دادندوبه آنجا رفتم. مرادرهمین خانه زندانی کردند.11هزاریورو گرفتند تا مرا به ایتالیا ببرند. وقتی خانواده‌ام پول بیشتری ندادند، جمعه و دوستش که سرکرده‌های باند بودند به من تجاوز کردند وفیلم سیاه گرفتند. برای این‌که این فیلم پخش نشود مجبور شدم با آنها همکاری کنم. من افرادی که قصد مهاجرت داشتند را به اعضای باند معرفی می‌کردم.
وی افزود: خانواده گروگان دو هفته بعد 300 میلیون تومان برای گروگانگیران واریز کردند اما آنها مرد افغان را آزاد نکردند. با بررسی دوربین مغازه‌های طلافروشی که با کارت گروگان از آنها خرید شده بود، مأموران به مردی افغان رسیده و با تعقیبش مخفیگاه گروگانگیران را در نصیرشهر در غرب استان تهران شناسایی کردند. در عملیات پلیسی چهار گروگانگیر در این خانه دستگیر شده و مرد افغان و دوگروگان دیگر ازخانه آزاد شدند.با اعتراف این متهمان به ربودن هموطنان خودبه قصد اخاذی، دو نفردیگر ازمتهمان در مغازه لوسترفروشی و قصابی بازداشت شدند. دو سرکرده باند همچنان متواری هستند.متهمان فراری برای این‌که خانواده گروگان 44ساله رامجبوربه واریز پول کنند،لاله گوش اورابریده بودند.درتحقیقات بعدی مشخص شد،متهمان یک‌سال است مرتکب جرائم مشابه شده‌اند.متهمان باراه‌اندازی صفحه اینستاگرامی به بهانه مهاجرت طعمه‌ها راگرفتار می‌کردند.
گوش‌بری برای اخاذی 300 میلیونی
گروگان 44ساله با لاله گوش بریده شده دیروز در جمع خبرنگاران گفت: تولیدی کفش دارم. یکی از دوستانم که در انگلیس زندگی می‌کند از من خواست با ادمین صفحه مهاجرت صحبت کرده و پدرش را به انگلیس نزد او بفرستم. ادمین صفحه مدعی بود، می‌تواند با دریافت 14هزاردلار پیرمرد را نزد پسرش ببرد. خواستند برای پیگیری ماجرا به دفترشان در محله نوبنیاد تهران بروم. آن شب بعد از پایان کارم به آنجا رفتم. آنها مرا بازرسی بدنی و گوشی‌ام را گرفته و خاموش کردند و مرا به زیرزمین آنجا برده و سه ساعت گروگان گرفتند و به‌شدت کتک زدند.بعد دست و پا وچشمانم را بستند و به خانه‌ای قدیمی بردند. در آنجا دستان و پاهایم را با زنجیر بستند. چهارنفر‌شان مدام نگهبانی می‌دادند. ازروز دوم شکنجه و کتک زدن را شروع کردند. اجازه حمام رفتن نداشتم، یک بار در روز به دستشویی می‌بردند و یک وعده غذا به من می‌دادند. از من فیلم می‌گرفتند و برای خانواده‌ام ارسال می‌کردند تا پول را زودتر بگیرند. کارت بانکی‌ام که 250میلیون تومان در آن بود راگرفتند.10ساعت شکنجه‌ام دادند و بعد رمز را از من گرفته و پول‌ها را برداشتند. لاله گوش مرا بریدند و فیلم آن را برای خانواده‌ام فرستادند و توانستند 300 میلیون تومان اخاذی کنند. چند روز بعد هم دو هموطن دیگرم که به قصد مهاجرت به دام آنها افتاده بودند را آوردند و هر سه نفرمان را به هم زنجیر کردند، طوری که به‌سختی می‌توانستیم حرکت کنیم.
همکاری به خاطر فیلم سیاه
امید 22 ساله یکی از متهمان این باند بود که خودش می‌گفت گروگان بوده که حالا همدست آدم‌ربایان شده است. او در اظهاراتش گفت: من ساکن افغانستان بودم. وضع مالی پدرم خوب بود. شش ماه قبل با صفحه اینستاگرامی این باند آشنا شدم. آنها می‌گفتند دفترشان در ایران است، مرافریب دادندوبه آنجا رفتم. مرادرهمین خانه زندانی کردند.11هزاریورو گرفتند تا مرا به ایتالیا ببرند. وقتی خانواده‌ام پول بیشتری ندادند، جمعه و دوستش که سرکرده‌های باند بودند به من تجاوز کردند وفیلم سیاه گرفتند. برای این‌که این فیلم پخش نشود مجبور شدم با آنها همکاری کنم. من افرادی که قصد مهاجرت داشتند را به اعضای باند معرفی می‌کردم.