printlogo


گزارش تپش از قاتلانی که بعد از یک‌بار رهایی از چوبه‌دار دوباره مرتکب قتل شدند
معتاد به جنایت
همه‌ آدم‌ها، فقط یک‌بار فرصت زندگی دارند و برای همین سعی می‌کنند به بهترین شکل از آن استفاده ‌کنند اما برای بعضی افراد مثل قاتلان، داستان بسیار متفاوت است. برخی قاتلان به عمد مرتکب جنایت می‌شوند و اولیای‌دم براساس قانون این حق را دارند که قاتل را پای چوبه دار قصاص کرده یا از حق خود گذشت کنند که بعضی از خانواده‌های مقتولان ترجیح می‌دهند به جای انتقام‌؛ مسیر بخشش را انتخاب کنند.

اولیای‌دم را کسی جز اولیای‌دم درک نمی‌کند. قصاص، حقی است که خدا به خانواده مقتول داده و آنها اگر بر اجرای حکم خدا پافشاری می‌کنند، فقط حق‌شان را می‌خواهند. قصاص را راهی می‌دانند برای جلوگیری از تکرار و شیوع قتل که خشن‌ترین جرائم است. برخی از نجات‌یافته‌ها از این فرصت طلایی استفاده کرده وقدم در راه درست زندگی می‌گذارنداما برخی هم بی‌توجه به این‌که تنها یک قدم با مرگ فاصله داشتند، پس از آزادی دوباره مرتکب قتل می‌شوند و جان می‌گیرند. مسیری که این‌بار ممکن است به اجرای حکم قصاص ختم شود. اغلب در قتل‌های بدون برنامه شاهد بخشش هستیم. انگیزه قتل‌ها، گاهی اوقات ناآگاهی، لجبازی و بی‌تجربگی است یا هرچیزی غیر از سوءنیت وقصد قبلی است که ازیک انسان، قاتل می‌سازد. گاهی نیز بعضی‌ها تحت تأثیر غلیان احساسات قرار می‌گیرند و چون نمی‌توانند منطقی فکر کنند، دست به خون مقتول می‌آلایند، مثل بیشتر کسانی که می‌گویند قصد دفاع از جان یاآبروی خویش رادربرابرمقتول داشته‌اندوقانون نام دفاع مشروع روی آن‌ می‌گذارد. یک گروه دیگر از قاتلان نیز هستند که گرچه مرتکب قتل‌شده و جان انسانی را گرفته‌اند اما گاهی به‌دلیل شرایط خاص روانی قاضی نمی‌تواند حکم قصاص صادر کند.درچنین حالتی روانپزشکان و روان‌شناسان وارد عمل شده وبا بررسی وضعیت سلامت روحی و روانی قاتل به این نتیجه می‌رسند که آیا او در سلامت کامل عقلی و روانی مرتکب قتل شده و تمارض می‌کند یا واقعا حالت جنون به او دست داده و شرایط روانی مساعدی ندارد. سپس قاضی پرونده براساس نتایج آزمایش‌ها و بررسی‌های در مورد قاتلان مجنون حکم صادر می‌کند. این هفته سراغ این دست از قاتلان رفتیم که از یک‌بار رهایی از چوبه دار درس عبرت نگرفتند و با جنایت خود باعث تردید دیگر اولیای‌دم برای بخشش شدند.

بخشش بی‌فایده
شامگاه ششم اسفندماه سال 1397، مأموران‌کلانتری 131شهرری در پارک شهید جهان‌آرا با جسد پسر ۲۵‌ساله‌ای به نام کامیار مواجه شدند که با ضربه چاقو به گردن و کمر به قتل رسیده بود. مقتول پس از درگیری با یکی از دوستانش به نام هرمز، با ضربات مرگبار چاقوی او کشته شد. قاتل متهم سابقه‌داری بود که چندسال قبل هم در درگیری دیگر، فردی را به قتل رسانده اما با گذشت چند سال موفق شد از اولیای‌دم رضایت بگیرد و از زندان آزاد شود. او بعد از آزادی در جریان نزاع، دوست صمیمی خود را به قتل رساند.  متهم با اعتراف به قتل ‌گفت: «با مقتول هشت سال دوست بودم و به او مقداری پول قرض دادم. مدتی بعد دستم خالی شد و از کامیار خواستم پول را پس بدهد اما او امروز و فردا می‌کرد. با کامیار در همان پاتوق همیشگی قرار گذاشتم و طلبم را خواستم اما او عصبانی شد و با چاقو به دستم ضربه‌ای زد و من هم با چاقوی خودم دو ضربه به گردن و کمرش زدم. با افتادن کامیار از صحنه جنایت‌ گریختم اما پلیس شش ماه بعد از جنایت ردم را زد.»

قاتل بخشیده‌ شده دوباره آدم کشت
عصر روز جمعه سی ام  تیرماه سال1402شهروندان اصفهانی در تماس با کلانتری28 این شهر از پیدا شدن جسدی در خیابان باغ فردوس خبر دادند. دقایقی بعد پلیس با پیکر بی‌جان مردی‌ که بر اثر اصابت گلوله جانش را از دست داده بود، مواجه شد. تحقیق از شهروندان نخستین سرنخ‌ها را در اختیار کارآگاهان جنایی قرار داد و به‌گفته آنها راننده خودرویی با مقتول درگیرشده و با شلیک گلوله او رابه قتل رسانده بود.درهمان بررسی‌های اولیه مشخص شدقاتل ‌فردسابقه‌داری است که یک‌باردر سال1388 در درگیری با چند نفر از دوستانش، یکی از آنها را با چاقو به قتل رسانده بود. او با این‌که به قصاص محکوم شده بود اما با رضایت اولیای‌دم از زندان آزاد شده و حالا دومین جنایت خود را رقم زده بود. پلیس مخفیگاه وی را درآمل شناسایی‌ کرد و متهم در اعترافات خود گفت: «روز حادثه در حال مسافرکشی بودم‌ که به خاطر بوق‌های پشت‌سرهم یک راننده به او فحاشی ‌کردم و او نیز با من درگیر شد. بعد از پیاده‌شدن از ماشین، او با چوبدستی به من حمله‌ کرد و من نیز با کلتی که همراهم بود، به او شلیک کردم اما سه روز بعد توسط پلیس دستگیر شدم.»

ارتکاب قتل 21سال پس از گذشت 
14 اردیبهشت 1396 وقوع یک درگیری منجر ‌به جرح در پارک الهادی بهاران به پلیس پایتخت ‌گزارش شد. با حضور پلیس در محل مشخص شد مرد جوانی در درگیری با مردی دیگر از ناحیه سر آسیب دیده و ضارب از محل فرار کرده است. دو روز بعد مرد مجروح به‌دلیل شدت جراحت جانش را از دست داد. متهم توسط مأموران کلانتری161ابوذر بازداشت شد و در اظهاراتش به بازپرس ویژه قتل پایتخت ‌گفت: «12سال قبل برسرقمار مرتکب قتل شدم و برادرم با پرداخت 300 میلیون تومان رضایت اولیای‌دم مقتول را جلب‌ کرد و حدود 9 ماه قبل، از زندان آزاد شدم. در دومین جنایتم، روزوقوع حادثه درمسیر BRT، اتوبوس به یکی از دوستانم برخورد کرد و یکدفعه دیدم فردی درحال خالی‌کردن جیب دوستم است ‌که با او درگیر شدم و او با چاقو دستانم رازخمی کرد، من نیز یک چوب از داخل پارک برداشتم و به سر او زدم و فرار کردم اما فهمیدم‌ کشته شده است.» 

تکرار جنایت پس از رضایت اولیای‌دم

21 شهریور 1395، چند مرد جوان در میدان حسن‌زاده شهرری با هم درگیر شدند و یکی از آنها در این درگیری به قتل رسید. این دومین جنایت این قاتل 28ساله بود. او در جنایت اول خود در سال1386 در یک درگیری با چاقو مرتکب قتل عمد شده و حکم قصاصش صادر شد اما با گذشت شش سال و پرداخت دیه، اولیای‌دم اعلام رضایت کردند اما عاملی نشد مسیر درست زندگی را انتخاب‌ کند و جنایت دوم خود را در شهرری رقم زد. قاتل پس از دستگیری به قتل اعتراف‌ کرد و در دادگاه‌ گفت: «از مدت‌ها قبل، چند نفر از بچه‌های محل سر یک گوشی با هم اختلاف پیدا کرده بودند. روز حادثه می‌خواستم آنها را آشتی بدهم و برای همین در میدان حسن‌زاده با هم قرار گذاشتیم. ساعت دو نیمه‌شب، به آنجا رسیدیم و همه چیز با خوبی و خوشی تمام شد اما ناگهان مقتول سر رسید و فکر کرد درگیری درست‌ کرده‌ام. او با فحاشی و با باتوم فنری به سمتم حمله‌ور شد. همیشه یک چاقو داشتم که برای مصرف حشیش از آن استفاده می‌کردم. با همان ضربه‌ای به شکم مقتول زدم. او یقه‌ام را رها کرد و سوار موتورش شد اما 20متر پایین‌تر روی زمین افتاد. بچه‌ها او را به بیمارستان بردند اما فوت شد.» قاتل این بار هم از اولیای‌دم دومین مقتول خود درخواست بخشش کرد. 

قاتل عفو شده باز هم جنایت‌کرد دست به جنایت زد
چهارم بهمن‌ماه وقوع یک درگیری درخیابان مرتضوی به کلانتری 108نواب اعلام شد. مأموران پس از اعزام به محل، مرد ٤٥ساله‌ای به نام محسن را دیدند که با یک شال‌گردن در حال خفه‌کردن پسرش به نام محمدعلی است. محسن توسط مأموران دستگیر شد اما پسرش در راه انتقال به بیمارستان جان باخت. در تحقیقات مشخص شد متهم در سال1390 پس از مصرف شیشه و درگیری با همسرش به نام مهناز 40ساله، او را با ضربات چاقو به قتل رسانده و با حکم دستگاه قضا به قصاص محکوم شده بود، پس از چند‌سال و پرداخت 100میلیون تومان و رضایت خانواده مقتول، از زندان آزاد شد. او پس از آزادی از زندان این‌بار پسر نوجوانش را به قتل رساند. متهم در اعترافات خود گفت: «پسرم، مادرم را اذیت می‌کرد و او را با عصایش‌ کتک می‌زد. خسته شده بودم می‌خواستم مادرم در آرامش باشد. همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد. نیمه‌های شب بیدار شدم و او را با شال‌گردن خفه کردم.»

جانیان مجنون
قاتلان همیشه در صحت و سلامت کامل روحی و روانی مرتکب قتل نمی‌شوند؛ گاهی به‌دلیل نبود سلامت روانی و بدون این‌که آگاه به اعمال خود باشند، مرتکب جنایت می‌شوند که البته تشخیص این مسأله به عهده روانپزشکان و روان‌شناسان سازمان پزشکی قانونی است. آنها با انجام چند آزمایش تشخیص می‌دهند که آیا قاتل مجنون است و باید به مرکز روانی منتقل شود یا این‌که تمارض می‌کند تا از محاکمه و قصاص رهایی یابد. قانون‌گذار در قانون مجازات اسلامی یک ملاک برای تشخیص مجنون ارائه کرده و در ماده ۱۴۹ آمده است: «هرگاه مرتکب در زمان ارتکاب جرم دچار اختلال روانی بوده، به ‌نحوی که فاقد اراده یا قوه تمییز باشد، مجنون محسوب می‌شود.» پس وجود اختلال روانی به حدی که‌ فرد اراده یا عقل خود را از دست بدهد، ملاک مجنون بودن افراد است. البته باید توجه داشت که مجنون بودن افراد توسط روان‌شناسان و روانپزشکان جنایی مورد بررسی قرار می‌گیرد و آنان هم با معیار‌هایی مانند نوع اندیشه، گفتار، رفتار، عواطف و نیز نوع نگاه‌فرد، سلامت روانی یا جنون وی را تعیین می‌کنند.اگر قاتل مجنون نابالغ باشد، مسئولیت کیفری ندارد و مجازات نمی‌شود. هرچند ‌فرد مجنون که اراده یا قوه عقل برای رفتار‌های خود ندارد نباید مجازات شود اما اگر حالات و رفتار وی خطرناک بوده و آزاد بودنش باعث اخلال در امنیت و نظم جامعه باشد، در این حالت وی نباید رها شود و طبق قانون تا زمان بهبودی یا رفع حالت خطرناک در مراکز و بیمارستان‌های روانی مشخصی نگهداری و مراقبت می‌شود. نکته مهم در این رابطه ارتکاب قتل توسط مجنون ادواری است. اگر مجنون ادواری مرتکب قتل شود برای رفع مسئولیت و مجازات‌نشدن‌؛ باید در حالت جنون مرتکب جرم باشد نه در حالت سلامت عقل. تردید در جنون قاتل در زمان قتل نیز از مسائل مهمی است که قضات باید حالت قاتل را تشخیص بدهند. 

سومین جنایت مرد روانی
سال 1385، مردی وارد کلانتری 138جنت‌آباد شد و به افسر پلیس گفت: من قاتل هستم و دقایقی پیش دختری به نام شیوا را با 15ضربه چاقو به قتل رساندم. با این اظهارات، متهم به نام رضا دستگیر شد و مأموران در اعزام به محل جنایت در جنت‌آباد جسد خونین دختر 22ساله‌ای را یافتند.متهم گفت: «چند سالی است که از بیماری اعصاب و روان به‌شدت رنج می‌برم و از مدتی پیش با شیوا دوست بودم. نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد و زمانی به خود آمدم‌ که او را با ضربات چاقو به قتل رسانده بودم. سال 1379 نیز در روز عاشورا مادر و خواهرم را در خواب و با چاقو کشتم. پس از دستگیری، پزشکی قانونی جنون مرا تأیید کرد و دادگاه دستور داد مرا به تیمارستان منتقل کنند و پس از بهبود از تیمارستان مرخص شدم و این جنایت را رقم زدم.»

جنایت دوم مرد روانی
9 آذر 1399 پیکر خونین مرد 38 ساله‌ای به نام فرشاد که چاقو خورده بود به بیمارستانی در ورامین منتقل شد، ولی به دلیل شدت خونریزی جان سپرد. فرشاد در کمپ ترک اعتیادی در قرچک مشغول به‌ کار بود اما یکی از معتادان به نام وحید با او درگیر شد و اوراباچاقوزد.بااین اظهارات،مأموران وحید 30ساله را دستگیرکردندو اوقتل راگردن ‌گرفت. دربازجویی‌ها مشخص شد وحید سه سال قبل در شهریار پدرش را با چاقو کشته و با جلب رضایت خواهر و برادرهایش خیلی زود از زندان آزاد شده بود. با افشای این ماجرا کارشناسان پزشکی قانونی پس از بررسی‌های بالینی اعلام کردند وحید جنون دارد و هنگام قتل اختیاری از خود نداشته است. با این اظهارنظر وی در بیمارستان روانی بستری شد و اولیای‌دم درخواست دیه را مطرح کردند. 

لیلا حسین زاده - گروه تپش