این هفته سه پرونده را بررسی کردیم که متهمانش با حکم قصاص روبه‌رو شدند
حکم مرگ، فرجام سه جنایت
این هفته دردادگاه کیفری به سه پرونده قتل رسیدگی شد.پرونده‌هایی با متهمانی متفاوت که تنها نقطه مشترک آنها صدور حکم قصاص بود. در پرونده اول، مرد جوان به‌خاطر قتل دوستش حکم مرگ گرفت. متهم پرونده دوم دامادی بود که در خانه پدرزنش خون به‌پا کرد و حکم قصاص گرفت و آخرین متهم هم سر چشمدرچشمشدن، هموطن افغان خود را کشت و به مرگ محکوم شد.
اختلاف مالی با چوبه دار گره خورد
در اولین پرونده، مرد جوان که متهم است به‌خاطر اختلاف مالی دوستش را کشته و در دامداری دفن کرده بود، با حکم قضایی به قصاص محکوم شد. دراین پرونده احسان متهم است دی‌ماه 1400،مردی را به‌خاطر اختلاف مالی به قتل رسانده است. متهم در جریان رسیدگی به یک شکایت درباره ناپدیدشدن جوانی به‌نام افشین در پاکدشت دستگیر شد.احسان در جریان تحقیقات با اعتراف به این قتل گفت: افشین از من اسناد و مدارک سفیدامضا داشت. برای پس‌گرفتن اسناد، تصمیم به قتل او گرفتم. برای اجرای نقشه از دو مرد افغان کمک گرفتم و به هرکدام از آنها 7.5میلیون تومان دادم. پس از این‌که افشین وارد دامداری شد، یکی از افغان‌ها به‌نام عزیز با چوب به کمر او زد. من هم ضربه‌ای با چوب به سرش کوبیدم و وقتی او روی پاهایش نشست، فیض ضربه آخر را به او زد. چون با دو نفر که در کارگاه موزائیک‌سازی پاکدشت کار می‌کردند اختلاف داشتم، ماشین افشین را به آنجا بردم و پارک کردم تا آنها را به دردسر بیندازم.سپس با کمک دو مرد افغان،جسد رادر دامداری دفن کردیم. پس از این اعتراف، جسد مرد جوان درحالی‌که گلویش بریده بود، کشف شد. ماموران تحقیقات برای دستگیری همدستان احسان راآغازکردند اما هیچ ردی از آنها نبود. به‌همین‌خاطر پرونده به دادگاه فرستاده شد و متهم در شعبه دهم از خود دفاع کرد. در این جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند. متهم هم با رد اتهامش گفت: من فقط ماشین افشین را جا‌به‌جا کردم و از مرگش بی‌اطلاع بودم. متهمان فراری پرونده او را کشتند.
در پایان قضات وارد شور شده و احسان را به قصاص محکوم کردند.
قتل و قصاص، فرجام چشم در چشم شدن
درگیری برسر چشمدرچشمشدن باعث قتل و صدور حکم قصاص شد. کریم در این پرونده متهم است ساعت ۱۰ شب 27 اردیبهشت امسال در یکی از بوستان‌های جنوب تهران به‌خاطر چشمدرچشمشدن مرتکب قتل مردی به‌نام منصور شد و پس از آن تلاش کرد از ایران خارج شود اما هنگامی که با قاچاق‌بر قرار داشت، دستگیر شد. بررسی پرونده نشان داد برادرزن نوجوان منصور ــ مقتول ــ با دوستانش به یکی از بوستان‌های جنوب تهران رفته بود تا وسطی بازی کنند. همزمان متهم به قتل که ۲۸سال دارد سر رسید و در همان اطراف نشست. برادرزن منصور و دوستانش که مشغول بازی بودند تصور کردند مرد جوان قصد برهم‌زدن بازی‌شان را دارد. به‌همین‌دلیل کمی از او فاصله گرفتند و درنهایت با مرد جوان چشم‌درچشم شدند که همین باعث شروع دعوای قاتل با برادرزن منصور و دوستان همبازی‌اش شد. در این درگیری، متهم به قتل بینی پسر نوجوان راشکست وپس ازآن دعوابه‌طور موقت پایان‌یافت. پس از آن پسر نوجوان با صورتی خونی و بینی متورم به خانه منصور رفت. منصور هم با اطلاع از کتک‌خوردن برادرزنش برای هواخواهی از او، همراه چند نفر دیگر راهی پارک شد. کریم با چاقو به آنها حمله کرد و این‌بار منصور را هدف قرار داد و او را به خاطر هواخواهی از برادرزنش کشت. متهم چندی قبل در شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.اولیای‌دم در این جلسه برای او قصاص خواستند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت: مقتول و دوستانش به من حمله کردند که چاقو را از دست منصور گرفتم و به خودش ضربه‌ای زدم. پس از دفاعیات متهم، قضات او را به قصاص و طرد از کشور محکوم کردند.
4 بار قصاص برای داماد خشن
متهم دیگری که با حکم مرگ روبه‌رو شد، داماد خشنی است که پدر، مادر و برادرزنش و مهمان آنها را با شلیک گلوله کشت. این جنایت صبح نوزدهم آذر سال گذشته در شهرقدس رقم خورد. ماموران با حضور در محل جنایت با جسد مرد 70ساله، همسرش، پسرشان و مهمان‌شان روبه‌رو شدند که هدف گلوله قرار گرفته بودند.خیلی زود هویت قاتل شناسایی شد. سامان، داماد سابق این خانواده عامل این جنایت بود که خیلی زود شناسایی و دستگیر شد.اوپس ازدستگیری درتحقیقات گفت:21ساله بودم که دلباخته دختری جوان شدم. اما به‌خاطر مخالفت خانواده‌ها نتوانستم با دختر مورد علاقه‌ام ازدواج کنم. یک سال بعد خانواده‌ام رویا را به من معرفی کردند و سنتی با هم ازدواج کردیم. با این‌که از قبل عشقی میان ما نبود اما زندگی بدی نداشتیم ودرهشت سال زندگی مشترک صاحب دو فرزند شدیم. اما اختلاف با همسرم و دخالت‌های خانواده او موجب شد پس ازهشت سال ازهم جدا شویم. رویا و فرزندانم در خانه پدرش زندگی می‌کردند اما آنها اجازه نمی‌دادند با دو فرزندم ملاقات کنم. آن روز صبح برای دیدن بچه‌هایم، مقابل خانه پدرزنم رفتم. وقتی رامین، برادر زنم مقابل در آمد به محض دیدنم به سمتم حمله کرد و من به او شلیک کردم. کاوه، دوست رامین آنجا بود که با دیدن این صحنه بیرون دوید ومن به اوهم شلیک کردم.وقتی پدر و مادرزنم ازپله‌ها پایین آمدندبه سمت آنهانیز شلیک کردم و گریختم.
متهم درشعبه13دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد که در این جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و به تشریح دوباره قتل پرداخت. قضات دادگاه در پایان وارد شور شدند و او را به چهار بار قصاص محکوم کردند.
وحید اخباری - تپشدر اولین پرونده، مرد جوان که متهم است به‌خاطر اختلاف مالی دوستش را کشته و در دامداری دفن کرده بود، با حکم قضایی به قصاص محکوم شد. دراین پرونده احسان متهم است دی‌ماه 1400،مردی را به‌خاطر اختلاف مالی به قتل رسانده است. متهم در جریان رسیدگی به یک شکایت درباره ناپدیدشدن جوانی به‌نام افشین در پاکدشت دستگیر شد.احسان در جریان تحقیقات با اعتراف به این قتل گفت: افشین از من اسناد و مدارک سفیدامضا داشت. برای پس‌گرفتن اسناد، تصمیم به قتل او گرفتم. برای اجرای نقشه از دو مرد افغان کمک گرفتم و به هرکدام از آنها 7.5میلیون تومان دادم. پس از این‌که افشین وارد دامداری شد، یکی از افغان‌ها به‌نام عزیز با چوب به کمر او زد. من هم ضربه‌ای با چوب به سرش کوبیدم و وقتی او روی پاهایش نشست، فیض ضربه آخر را به او زد. چون با دو نفر که در کارگاه موزائیک‌سازی پاکدشت کار می‌کردند اختلاف داشتم، ماشین افشین را به آنجا بردم و پارک کردم تا آنها را به دردسر بیندازم.سپس با کمک دو مرد افغان،جسد رادر دامداری دفن کردیم. پس از این اعتراف، جسد مرد جوان درحالی‌که گلویش بریده بود، کشف شد. ماموران تحقیقات برای دستگیری همدستان احسان راآغازکردند اما هیچ ردی از آنها نبود. به‌همین‌خاطر پرونده به دادگاه فرستاده شد و متهم در شعبه دهم از خود دفاع کرد. در این جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند. متهم هم با رد اتهامش گفت: من فقط ماشین افشین را جا‌به‌جا کردم و از مرگش بی‌اطلاع بودم. متهمان فراری پرونده او را کشتند.
در پایان قضات وارد شور شده و احسان را به قصاص محکوم کردند.
قتل و قصاص، فرجام چشم در چشم شدن
درگیری برسر چشمدرچشمشدن باعث قتل و صدور حکم قصاص شد. کریم در این پرونده متهم است ساعت ۱۰ شب 27 اردیبهشت امسال در یکی از بوستان‌های جنوب تهران به‌خاطر چشمدرچشمشدن مرتکب قتل مردی به‌نام منصور شد و پس از آن تلاش کرد از ایران خارج شود اما هنگامی که با قاچاق‌بر قرار داشت، دستگیر شد. بررسی پرونده نشان داد برادرزن نوجوان منصور ــ مقتول ــ با دوستانش به یکی از بوستان‌های جنوب تهران رفته بود تا وسطی بازی کنند. همزمان متهم به قتل که ۲۸سال دارد سر رسید و در همان اطراف نشست. برادرزن منصور و دوستانش که مشغول بازی بودند تصور کردند مرد جوان قصد برهم‌زدن بازی‌شان را دارد. به‌همین‌دلیل کمی از او فاصله گرفتند و درنهایت با مرد جوان چشم‌درچشم شدند که همین باعث شروع دعوای قاتل با برادرزن منصور و دوستان همبازی‌اش شد. در این درگیری، متهم به قتل بینی پسر نوجوان راشکست وپس ازآن دعوابه‌طور موقت پایان‌یافت. پس از آن پسر نوجوان با صورتی خونی و بینی متورم به خانه منصور رفت. منصور هم با اطلاع از کتک‌خوردن برادرزنش برای هواخواهی از او، همراه چند نفر دیگر راهی پارک شد. کریم با چاقو به آنها حمله کرد و این‌بار منصور را هدف قرار داد و او را به خاطر هواخواهی از برادرزنش کشت. متهم چندی قبل در شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.اولیای‌دم در این جلسه برای او قصاص خواستند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت: مقتول و دوستانش به من حمله کردند که چاقو را از دست منصور گرفتم و به خودش ضربه‌ای زدم. پس از دفاعیات متهم، قضات او را به قصاص و طرد از کشور محکوم کردند.
4 بار قصاص برای داماد خشن
متهم دیگری که با حکم مرگ روبه‌رو شد، داماد خشنی است که پدر، مادر و برادرزنش و مهمان آنها را با شلیک گلوله کشت. این جنایت صبح نوزدهم آذر سال گذشته در شهرقدس رقم خورد. ماموران با حضور در محل جنایت با جسد مرد 70ساله، همسرش، پسرشان و مهمان‌شان روبه‌رو شدند که هدف گلوله قرار گرفته بودند.خیلی زود هویت قاتل شناسایی شد. سامان، داماد سابق این خانواده عامل این جنایت بود که خیلی زود شناسایی و دستگیر شد.اوپس ازدستگیری درتحقیقات گفت:21ساله بودم که دلباخته دختری جوان شدم. اما به‌خاطر مخالفت خانواده‌ها نتوانستم با دختر مورد علاقه‌ام ازدواج کنم. یک سال بعد خانواده‌ام رویا را به من معرفی کردند و سنتی با هم ازدواج کردیم. با این‌که از قبل عشقی میان ما نبود اما زندگی بدی نداشتیم ودرهشت سال زندگی مشترک صاحب دو فرزند شدیم. اما اختلاف با همسرم و دخالت‌های خانواده او موجب شد پس ازهشت سال ازهم جدا شویم. رویا و فرزندانم در خانه پدرش زندگی می‌کردند اما آنها اجازه نمی‌دادند با دو فرزندم ملاقات کنم. آن روز صبح برای دیدن بچه‌هایم، مقابل خانه پدرزنم رفتم. وقتی رامین، برادر زنم مقابل در آمد به محض دیدنم به سمتم حمله کرد و من به او شلیک کردم. کاوه، دوست رامین آنجا بود که با دیدن این صحنه بیرون دوید ومن به اوهم شلیک کردم.وقتی پدر و مادرزنم ازپله‌ها پایین آمدندبه سمت آنهانیز شلیک کردم و گریختم.
متهم درشعبه13دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد که در این جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و به تشریح دوباره قتل پرداخت. قضات دادگاه در پایان وارد شور شدند و او را به چهار بار قصاص محکوم کردند.