حوادث قدیمی
در این بخش حوادث قدیمی را دوباره بازخوانی میکنیم؛ حوادثی بسیار قدیمی که فقط برخی افراد سن و سالدار آن را به یاد دارند و بازخوانی آن با همان ادبیات، نثر و نگارش قدیمی، برای ما و نسل قدیم بسیار جذاب و یادآور خاطرات آن زمان خواهد بود.
در این شماره، اخبار جناییای که درسالهای ۱۳۴۵تا ۱۳۵۵در روزنامههای کیهان و اطلاعات منتشرشده را با منبع دیدهبان تاریخ مرور میکنیم:
زغال جان پنج چوپان را گرفت
با آنکه مکرر خطرات گاز زغال یادآور و در جراید منعکس شده است که هیچگاه منقل یا ظرف آتش زغال را در اتاقهای دربسته و مسکونی نگذارید، متأسفانه هنوز هم در بعضی نقاط و روستاهای دور افتاده افرادی پیدا میشوند که این یادآوریها را نشنیده میگیرند و به این موضوع توجه ندارند که گاز زغال مرگآفرین است و با این بیتوجهی باعث مرگ خود یا دیگران میشوند. نظیر همین واقعهای که در حوالی روستای «زاعمرز» بهشهر رخ داد و پنج نفر یکجا بر اثر گاز زغال به هنگام خواب در گذشتهاند. مشروح این واقعه تاسفانگیز را خبرنگار اطلاعات در بهشهر چنین گزارش داده است:دو شب قبل که هوا کاملا سرد بود، پنج نفر از چوپانان روستای زاعمرز واقع در ۲۴ کیلومتری بهشهر که برای تعلیف احشام در صحرا به سر میبردند، از شدت سرما نتوانستند مانند هرشب به نوبت استراحت کنند. سرمای شدید آنها را ناچار کرد به کلبه چوپانی که یک خانه روستایی است پناه ببرند و برای گرمکردن خود آتش روشن کنند. در آن خانه روستایی کس دیگر سکنی نداشت و چوپانهای روستا هر وقت خسته میشدند یا احتیاج به استراحت داشتند، به آنجا میرفتند. چوپانهای روستای زاعمرز که رحمتا... (۵۰ساله)، درویش (۲۳ ساله)، سید قاسم (۲۲ساله)، ولیا... و حسن (۲۰ ساله) نام داشتند، غالبا به آن خانه روستایی یا در حقیقت کلبه چوپانی رفتوآمد داشتند. آن شب هم برای فرار از سرما به کلبه اشتراکی خویش پناه بردند و مقداری زغال را که برای پختن شیر و تهیه ماست و سایر فرآوردههای لبنیاتی در آنجا داشتند، در یک بشکه بزرگ ریختند و مقداری چوب خشک هم فراهم آوردند و آتش زدند. پنج چوپان مذکور با همان آتش غذا پختند و شام خوردند و بعد هم در کلبه خود را محکم بستند و بشکه زغال افروخته را داخل اتاق گذاشتند و کنار هم خوابیدند، اما این خوابیدنی بود که بیداریای نداشت زیرا گاز زغال هر پنج نفر آنها را مسموم کرد و چوپانان مذکور در حالت خواب بر اثر مسمومیت ناشی از گاز زغال جان سپردند. در آن کلبه آن شب دو گربه که از سرما پناه آورده بودند نیز مردند. صبح روز بعد حیدر یکی از اهالی زاعمرز که برای خرید شیر تازه به کلبه چوپانها رفته بود، با اجساد هر پنج چوپان که کنار هم خوابیده و مرده بودند مواجه شد و جریان را به ژاندارمری محل اطلاع داد.
یک زن و مرد با هم خودکشی کردند
پریروز در اطاق102مهمانخانه کوروش شیراز یک مرد 30ساله و یک مرد 45ساله با هم خودکشی کردند. مرد نام خود را در دفتر مهمانخانه، مهندس ... گفته است. این زن و مرد بعدازظهر پریروز وارد مهمانخانه شدند، به اطاق خود رفتند و دیگر از آنجا خارج نشدند و حتی دستور غذا ندادند! بامداد دیروز مسئول نظافت اطاقها موقعی که برای تمیز کردن اطاق شماره 102 وارد آنجا شد زن و مرد را در خواب یافت. ظهر دیروز مسئول رزرواسیون مهمانخانه که نگران شده بود به این اطاق رفت و متوجه مرگ دو مسافر شد.جریان واقعه به دادگستری اعلام شد واجساد به پزشکی قانونی انتقال یافت.قرار است امروز از اجساد کالبدشکافی به عمل آید. پزشکی قانونی شیراز گفت ظاهر اجساد نشان میدهد که با داروی خوابآور درگذشتهاند، ولی علت واقعی مرگ و نوع سم به آزمایش امحاء و احشا نیازمند است. زن متوفی دارای پای مصنوعی بود.مهندس در دفتر مهمانخانه نشانی منزل خود را در یکی از خیابانهای شمالی تهران ذکر کرده است. گفته میشود که این زن و مرد به هم علاقمند بودند و شاید به این علت دست به خودکشی زده باشند که ازدواجشان امکانپذیر نبود. این زن دارای فرزندی به سن مهندس بود.
مهدی یکهسادات - تپش