printlogo


نانویسنده‌ها مستندنگاری جنگ را ضعیف کرده‌اند
خیلی خوشحالم که در دهه اخیر این آگاهی در فضای ادبی کشورمان شکل گرفت که سوژه‌ها را باید در زمان خودشان دریابیم. شاید ما سوژه‌هایی شبیه این کتاب یا حتی جذاب‌تر از آن در جنگ هشت‌ساله خودمان داشتیم، اما شاید آن زمان این ورزیدگی را نداشتیم که آن سوژه‌ها مستند شود و در گرماگرم ماجرا خاطرات‌شان ثبت شودوحالا اگر بخواهد به شکل اثر ادبی دربیاید،دیرنمی‌شد.

خوشبختانه کار ارزشمندی که دوستان من در خط مقدم انجام می‌دهند این است که چنین سوژه‌هایی را درمی‌یابند. به عبارتی، همان زمانی که جنگ داخلی سوریه در جریان بود، سوژه‌ها را شکار کردند و تا حدی که می‌توانستند مصاحبه گرفتند و خاطرات دست‌اول را ثبت کردند. از این رو چنین کاری برای نویسنده‌ای که تدوین خاطرات را انجام دهد، خیلی ارزشمند است. به‌هرحال نویسنده‌ای که می‌خواهد کار مستند انجام دهد، به‌دلیل این‌که با یک فرد واقعی سروکار دارد، در خاطرات و وقایع نمی‌تواند دخل و تصرف کند. این‌که مصاحبه‌ها دست‌اول و نزدیک به زمان وقوع باشد، به نویسنده وقتی در حال تدوین است، خیلی کمک می‌کند.

اثر مستندنگاری ماندگار است
ما در تاریخ ادبیات فارسی آثاری داریم مانند«تاریخ جهانگشای جوینی»و«تاریخ بیهقی»که در نگاه نخست،مؤلف هدفش تاریخ‌نگاری بوده و قصد خلق اثر ادبی نداشته است. اما به مرور زمان این آثار وجه ادبی پیدا کردند و دانشجویی که وارد رشته ادبیات که می‌شود باید این آثار را هم بخواند. آنچه باعث شده این آثار چنین وجهی داشته باشند، ادبیت آنهاست. برای من به‌عنوان یک مخاطب جدی ادبیات حتی در کتاب‌های غیرداستانی هم مهم است، در مقیاس جهان ادبیات بازهم این مؤلفه خیلی مهمی است اثری که مستند، زندگی‌نامه، تاریخ شفاهی و روایت است اگر ادبیت داشته باشد، ماندگار خواهد بود. این مؤلفه‌ای است که در کتاب ماهرخ وجود دارد و من به نویسنده دست‌مریزاد می‌گویم. به عبارتی نویسنده از دانش نویسندگی استفاده کرده برای این‌که خاطرات یک شخصیت واقعی را به یک اثر ادبی تبدیل کند. به‌طوری‌که وقتی کتاب را خواندم از فرازوفرودهای داستانی و روایی که در تدوین اثر استفاده کرده بود، لذت بردم. از نثر خوب و این ارزش‌افزوده یک کار در قالب خاطره است.

خیلی از سوژه‌ها شهید شدند
این نکته را برای این گفتم که طی سال‌های اخیر، حجم آثار تولیدی در ادبیات مقاومت درکشورما زیاد شده است، اما چقدرش ماندگار شد؟ چقدرش کیفیت ادبی داشته است؟ منظورم آثار مستند است نه آثار داستانی. در زمینه آثار داستانی از ابتدا آثار قوی هم داشتیم اما در آثار مستند، افرادی سراغ این قالب رفتند که نویسنده نبودند. اصلا حداقل‌های دانش ادبی را هم نداشتند. آنها تصور می‌کردند اگر مصاحبه‌ها را فقط پیاده کنند و در یک کتاب بریزند و منتشر کنند، یک اثر ماندگار خلق کردند. اما متاسفانه این‌طور نبود و خیلی از سوژه‌ها شهید شدند. بنابراین فکر می‌کنم کتابی مثل کتاب ماهرخ و آثاری از این دست، اتفاق مبارکی در فضای ادبی است. امیدوارم چنین آثاری تکرار شوند.

نرگس فرجاد امین - منتقد و کارشناس ادبی