فرصت خلق کردن
نوشتن و خلق کردن جهان و احساسات در قالب متن، از آن دست اتفاقاتی است که بشریت از آغاز راهش تا به امروز به آن مشغول بوده و هرچه که به دست آورده، چه بخواهد علمی نوین باشد یا هنری متعالی را مدیون همین نوشتن، پاک کردن و باز هم نوشتن است؛ نوشتنی که ابتدا درذهن و قلب انسان به نوشتاردرمیآید و پس از آن روی کلمات، خودشان را نشانمیدهند.
شانس نوشتن،تجربهکردن و گفتن حرفهایی از اعماق وجود ازآن فرصتهایی است که نوجوانه دراختیار ما قرار داد ومجالی مهیا کرد تا بتوانیم هلهلههای درهم ذهنمان را روی نوشتهها به نظم و آراستگی برسانیم زیرامیدانیم درحال قلم زدن دریکی ازمهمترین رسانههای ایران هستیم؛ جایی که انسانهای بسیاری چشمشان به متن ما میافتد و آنجاست که متنمان، نماینده ما خواهد بود میان آدمها، جایی که با همان کلمات آمیخته در هم، شرافت و ذات خودرا برای دیگران نمایان میکنیم. در حالی مشغول نوشتن این متن هستم که منتظرم دانشآموزان سر کلاس بیایند و کلاس نویسندگی خلاق را شروع کنیم و آنها را بهعنوان معلم هرچه بیشتر با جهان نوشتن، آشنا کنم. به این فکر میکنم که نوجوانه روزی به من فرصت خلقکردن و ساختن جهان فکرم را در نوشتهها داد و حالا به پنجمین سال تولد نوجوانه رسیدهایم. اتفاقات افتاده بسیارند و تغییرات نیز فراوان اما هنوز قرار ما پابرجاست؛ قراری که بر این گذاشتیم تا هر پنجشنبه، روی دکههای روزنامهفروشی، از نو، جوانه بزنیم و این رسم جوانهزدن را از نوجوانی تا به ابد، با خود همراه کنیم.
فرهود عباسیفرد - تهران