راهنمای ساخت یک صفحه محتوایی خوب در فضای مجازی
چطور با گوشی، دنیا را تصاحب کنیم؟
اگر شما هم بهدنبال تاثیرگذاشتن بر جامعه هستید، احتمالا بارها به تولیدمحتوا در فضای مجازی فکر کردهاید. راه بدی هم نیست. خرجش فقط یک گوشی است. با همان گوشی هم میتوانید دنیا را تکان دهید. اگر نمیخواهید یک غرغروی منفعل باشید، شاید راه شروع کنشگری خود را تولیدمحتوا ببینید.
اما ساخت یک صفحه محتوایی خوب، قبل از انتشارش، مراحل زیادی دارد. در دنیای پر از شلوغی فضای مجازی، همه یک حرفی برای گفتن دارند، اما چطور میتوانید مطمئن باشید که صدایتان شنیده میشود؟ برای تغییر جامعه و تاثیر روی فرهنگ، باید سر از کار یک تولیدمحتوای اصولی دربیاورید. در این صفحه ما چند فوتوفن پایهای و اساسی را برایتان گفتهایم.
تو بیابون پست نذار
اگر مخاطبت را نمیشناسی انگار داری در بیابان پست میگذاری؛ کویری که تا شعاع چندکیلومتری آن موجود زنده تردد نمیکند. روزانه تعداد زیادی محتوا در فضای مجازی آپلود میشود. بارگذاری را همه یاد گرفتهاند.فقط به یک کلیک بند است. چیزی که یک تولیدکننده حرفهای محتوا باید بداند، نحوه رساندن محتوایش به مخاطب هدف است. منظور از مخاطب هدف، آن گروهی است که به هر دلیلی قرار است جذب محتوای شما شود. حال یا به آن نیاز دارند یا سلیقهشان به این تم میخورد. مثلا ویدئوی مقایسه کتاب تستهای بازار را کنکوریها، والدین،معلمین،مشاورهای تحصیلی و...دنبال میکنند.برای اینکه ویدئوی مقایسه به مخاطبش برسد، باید اصولی را رعایت کنید، ولی درمرحله اول باید مخاطب هدف خود را بشناسید. قدم اول برای هر تولیدمحتوایی، شناخت دقیق مخاطب است. بنشینید باخود فکرکنید که مخاطب هدف شما کیست؟ البته فقط حدسزدن کافی نیست. این کار پژوهش میطلبد. باید بیفتید پی کاربران فضای مجازی و ببینید چه گروهی از آدمها، مخاطب محتواهای مشابه شما هستند و چه گروهی نه. به این کارمیگویند ایجاد پرسونای مخاطب. شما قبل ازهراقدامی،باید تصوری ازرفتار،علایق، سن، جنسیت، محل جغرافیایی، و الگوهای مصرف محتوای مخاطبانتان داشته باشید؛ آنها را بنویسید، تحلیل کنید و با توجه به تحلیلتان تولیدمحتوا کنید.
خودت باش؛ مگه خودت چشه؟
چند تولیدکننده محتوا را در ذهنتان بیاورید. چرا از بین حجم انبوه محتواهایی که روزانه در فضای مجازی میبینید، این موارد به ذهنتان آمد؟ مطمئن باشید این بهخاطر تمایزی است که بین این محتواها با باقی آنها وجود دارد. وقتی از تمایز حرف میزنیم منظورمان این نیست که اول ویدئوها روی سرتان تخممرغ بشکنید تا در ذهن مخاطب بمانید. البته آنهم یک راهش است! یک راه زودبازده ولی زودگذر و آبروبر! راه بهتر این است که خودتان باشید. ویژگیهای خاص خودتان را پیدا کنید و آنها را به کار بگیرید. تکیهکلام خاصتان را در ویدئوها تکرار کنید. یک زمانی تا کسی میگفت: «بچهها سلام. من اومدم با یه ویدئوی دیگه» همه یاد یک بیوتیبلاگر میافتادند. یا حالا یک طلبه با لباس روحانیت، پیج هنری آموزش تخصصی فیلمسازی زده است و بین رقبایش بهیادماندنیتر شده. میان اینهمه محتوای تولیدی باید بهیادماندنی باشید. مشخص کنید که چرا مخاطب باید محتوای شما را بهجای رقبا دنبال کند. تمام این نکات بخشی از مبحث متمایزسازی است. از متمایزسازی در موضوع هویت برند صحبت به میان میآید. هویت برند به این مثالها محدود نمیشود و دنیایی است که حرفزدن از آن ته ندارد؛ اما نکته دیگری که باید در مورد خلق هویت برند خودتان بدانید راز هماهنگی است. شما باید در لحن، رنگبندی، تایپوگرافی و سبک بصری هماهنگی ایجاد کنید. نمیتوانید در پیج نقد کتاب خود، با زبان صمیمی و طنزآلود با مخاطب حرف بزنید ولی تیترتان جدی باشد. هویت خود را پیدا کنید و تلاش نمایید مخاطب آن را بشناسد.
بدون نقشه راه نرو
اگر قرار است برای وقتگذرانی تولیدمحتوا کنید، که بروید و تا دلتان میخواهد تولیدمحتوا کنید. اگر دغدغه دارید و دنبال تولیدمحتوای اصولی هستید باید نظم داشته باشید. نظم در تولیدمحتوا با چیزی که در مدرسه بهعنوان معنای نظم به ما گفتهاند کمی متفاوت است. معنای نظم در تولیدمحتوا، داشتن استراتژی است. بدون این، هر کاری کموبیش تصادفی و بیهدف میشود. داشتن یک استراتژی باعث میشود که همه فعالیتها، هدفمند و بابرنامه پیش برود و از هر فرصتی که ممکن است برای پیشرفت استفاده شود. در مرحله شناخت مخاطب، شما متوجه شدهاید که مخاطب هدفتان در طول هفته چقدر گنجایش تعامل با شما را دارد. اگر تولیدمحتوای شما از میزان نیاز مخاطب بیشتر باشد، محتوا دیده نمیشود. محتوا که دیده نشود، صفحه شما در فضای مجازی رو به افول میرود. بستر انتشار محتوای شما، هر چیزی که باشد، الگوریتمش محتوایتان را به دست مخاطب نمیرساند و محتوا حیف میشود و به صفحه مجازی شما آسیب وارد میکند. البته وقتی از نیاز مخاطب صحبت میکنیم منظور این نیست که اگر مخاطبتان حال و حوصله ندارد برای محتوایتان وقت بگذارد، باید به حال خود رهایش کنید و تا ابدالدهر محتوای کمتری تولید کنید. کار شما این است که این نیاز را در مخاطب ایجاد کنید. حتی اگر به آن نیازی نداشته باشد. حتما برای شما هم پیشآمده درحالیکه صبح باید مدرسه باشید، سه شب را به دیدن آموزش حلیم مشهدی اختصاص دهید. این کاری است که یک تولیدکننده حرفهای محتوا انجام میدهد. اینکه شما را نیمهشب پای محتوایش بنشاند درحالیکه شام و ناهارتان را همیشه مادرتان میدهد. البته ایجاد نیاز باید در جهت مصلحت جامعه باشد؛ نه کشاندن مردم به چاه تلف کردن وقت.
سبز باش، اما داغ
فرقی نمیکند که در چه پلتفرمی دارید تولیدمحتوا میکنید. ترکیب محتوای همیشهسبز و محتوای ترند یک استراتژی عالی است. محتوای ترند یا داغ، همان چیزهایی است که در یک زمان خاص محبوبیت زیادی پیدا میکند و روی زبان همه میافتد. این محتواها مثل: «من گیلان زندگی میکنم. معلومه که.../ من یه دختر مستقلم. آفکورس که ...» معمولا زندگی کوتاهی دارند و پس از مدتی هم از توجه مخاطب خارج میشوند. پس نگران نباشید. صدای آن گربه که جای متن آهنگ، آ، او، ای میخواند هم از روی زبانتان نخواهد افتاد. محتوای همیشهسبز هم محتوای پایدار و باارزش است. محتوایی که برای مدت طولانی مورد توجه مخاطبان قرار میگیرد. این محتواها معمولا محتوای آموزشی هستند. محتواهایی که همیشه برای مخاطب مفید هستند. تکیه یک تولیدکننده محتوای ارزشمدار، بر محتوای سبز است. اگر از روی دغدغه تولیدمحتوا میکنید، فضای مجازی را بستری میبینید که جهان را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنید، سراغ این دسته بروید. هرچند که برای دیدهشدن باید روی موج محتواهای داغ نیز سوار شوید. این تکنیک برای داشتن محتوای متنوع، جذاب و درعینحال بادوام به شما کمک میکند. با این روش مخاطبان بیشتری جذب کنید و رتبهبندی بهتری در موتورهای جستوجو داشته باشید.
فاطمه پورابراهیم - نوجوانه