printlogo


نگاهی به کتاب «خاطرات بغداد» که با عنوان‌های دیگری هم به چاپ رسیده است
مرگ انسان‌های بیزار از جنگ
«خاطرات بغداد» اثر نُها الراضی(۲۰۰۴-۱۹۴۱) هنرمند عراقی متولد بغداد و تحصیل‌کرده بریتانیاست که به تازگی با ترجمه راضیه خشنود از سوی نشر ماهی منتشرشده است.دراین روایت اغلب تأثیرگذار وگاه همراه بانگاهی طنزآمیز از زندگی در بغداد در طول نخستین جنگ علیه عراق و سال‌های تبعید پس از آن، نُها الراضی تأثیرات جنگ را بر مردم عادی به تصویر می‌کشد.

کتاب عالی
آن طور که ادوارد سعید نیز در ستایش این کتاب گفته است: «من به دنبال کتاب‌های جدیدی درباره عراق بودم که آن را به عنوان یک کشور واقعی توصیف کند. فقط یکی را یافتم، کتاب عالی خاطرات بغداد.» همچنین مری وسلی، رمان‌نویس شهیر بریتانیایی در این باره اظهار داشته است: «امیدوارم افراد زیادی این کتاب را بخوانند و به بیهودگی جنگ پی ببرند و شاید برای تغییر آن کاری کنند؛ تمام عمرم این امید را در دل داشتم، گرچه بی‌ثمر، اما نباید دست کشید.»
نُها الراضی در خاطرات بغداد واقعیت‌های روزمره زندگی در شهری تحت محاصره را شرح می‌دهد؛ جایی که مواد غذایی یا باید فورا مصرف شوند یا دور ریخته شوند، زیرا امکان نگهداری آنها وجود ندارد، جایی که در نهایت مردم تنها زمانی می‌توانند بخوابند که بمباران شبانه آغاز شود، خیابان‌ها را سگ‌های ولگرد پُر کرده‌اند و موش‌ها به خانه‌ها هجوم آورده‌اند. در میان همه این سختی‌ها، الراضی همچنان به خلق آثار هنری خود ادامه می‌دهد و در کنار همسایگان و خانواده‌اش برای صرف غذا و مناسبت‌های مختلف - چه شادی و چه غم- گرد هم می‌آید.
   
تحقیرهای ناشی از عراقی‌بودن
پس از جنگ، الراضی زندگی در تبعیدی نیمه‌داوطلبانه را تجربه می‌کند، میان بیروت و عمان دررفت‌وآمد است و به نیویورک، لندن، مکزیک و یمن سفر می‌کند. او که از تحقیرهای ناشی ازعراقی‌بودن در تبعید رنج می‌برد، ما را در دنیایی به شدت ‌متأثر از جنگ و تحریم‌ها غرق می‌کند و با ارائه جزئیاتی ملموس، واقعیتی را نشان می‌دهد که پیش از این فقط می‌توانستیم تصور کنیم. اما آنچه بیش از همه در این خاطرات خودرا نشان می‌دهد، روحیه استقامت وتوانایی یافتنِ شادی درکوچک‌ترین لحظات زندگی است.با آنچه گفته شد، حالا تصور کنید شما یا خانواده‌تان در دهه گذشته در بغداد زندگی کرده‌اید، با تحمل استبداد، محرومیت و جنگ‌ها. اگر خانواده‌تان از گارد حکومت قدیمی باشد، اما کیفیت زندگی‌تان تحت رژیم صدام حسین فقط رو به زوال رفته باشد، چه می‌کردید؟ آیا او و اطرافیانش را برای وضعیت خود مقصر می‌دانستید، یا آمریکا را برای تحریم‌ها و بمباران‌ها؟
   
دریچه‌ای جدید به عراق
پاسخ به این پرسش‌ها ممکن است توضیح دهد که چرا حداقل برخی از عراقی‌ها امروز نسبت به آمریکا ناسپاس به نظر می‌رسند. مدت کوتاهی پس از رهایی از دیکتاتوری داخلی عراق، جمعیت‌های بزرگی شروع به تظاهرات علیه اشغال نظامی آمریکا کردند. جو سریع‌تر از آنچه مقامات ارشد آمریکایی یا مفسران خبری انتظار داشتند، در سراسر عراق تیره شد، اما خوانندگان این کتاب از دریچه‌ای به عراق نگاه خواهند کرد که از دست داده بودند.
نُها الراضی، متولد بغداد در دوران جنگ جهانی دوم،یک عراقی باتحصیلات غربی است که دیدگاه شرقی خودراحفظ کرده است. به‌عنوان یک مجسمه‌ساز، سفالگر و نقاش مشهور جهانی، بازمانده‌ای ازیک جامعه فرهنگی پررونق است که ریشه در بین‌النهرین باستان داردوهمچنان یکی ازمحترم‌ترین سنت‌های هنری درجهان عرب است.درحالی‌که او دریکی ازمحله‌های مرفه بغداد محبوس بود و پس از آن، در تبعید در کشورهای شرقی و غربی، این هنرمند کار با دست‌هایش را متوقف کرد تا با ذهنش سخن بگوید.
   
پدر سفیر
داستان نُها الراضی درسال۱۹۹۱ با جنگ خلیج‌فارس آغاز می‌شود. او زنی مجرد است که نزدیک مادرش زندگی می‌کند ودر تلاش برای گذران زندگی است. شخصیت مرکزی دیگر سگ او، سالی نام‌گذاری شده به نام نقاش اسپانیایی، سالوادور دالی است. هنرمند می‌گوید که آنها عراقی‌های «مرفه» هستند که نه‌چندان دور از محله منصور زندگی می‌کنند، جایی که صدام حسین پس از آغاز عملیات آزادی عراق در میان حامیانش در خیابان قدم می‌زد. پدرمرحوم نویسنده در زمانی که عراق(به‌طور مختصر) توسط پادشاهان مورد حمایت بریتانیا اداره می‌شد، سفیر بود وخانواده‌اش، مانند دیگران مرتبط با سلطنت قدیمی، تحت رژیم صدام حسین افول کردند. الراضی می‌نویسد: «مادر می‌گوید احساس می‌کند مانند اسکارلت اوهارا در فیلم بر باد رفته است» یا «جز این‌که ما از گرسنگی دور هستم.»
   
روایت هولناک
برخی از دوستان و آشنایان نویسنده در دولت صدام حسین مشاغل سطح پایین داشتند. یکی ازدوستانش برای عدی، بدنام‌ترین پسر صدام حسین کار می‌کرد و به او گفته شده بود که «لباس شیک و آرایش» برای کار بپوشد. پرستار بچه دوست دیگری در یکی از کاخ‌های صدام حسین کار می‌کرد. «او گفت که وقتی کسی در حال دزدی دستگیر می‌شد، کارکنان را جمع می‌کردند، دکتری می‌آوردند که دست این فرد را قطع می‌کرد و بلافاصله آن را در روغن جوش می‌انداختند تا سوزانده شود.»
این روایت هولناک بدون تفسیر گفته می‌شود؛ الراضی بیشتر خشم خود را برای بی‌توجهی آشکار آمریکا به وضعیت مردم عراق نگه می‌دارد. «ما هیچ ارتباطی با تصرف کویت نداشتیم، بااین‌حال ما بهای آن را می‌پردازیم. در همین حال، رهبر ما زنده و سالم است-یا نه‌چندان سالم، ما نمی‌دانیم. ما زندگی می‌کنیم،» او ادامه می‌دهد، «مانند پیتر سلرز در [فیلم ۱۹۶۸] «مهمانی»، از مرگ امتناع می‌کنیم و بارها و بارها برمی‌خیزیم، یک نفس آخر دیگر از شیپور.»
الراضی به عراق مانند زنی می‌نگرد که اصرار دارد تنها از طریق یک ذره‌بین به یک بوم نقاشی نگاه کند، با دقتی صمیمی بافت آن را توصیف می‌کند، اما از دیدن تصویر کلی ناتوان است. بااین‌حال، هرچند تمرکز این کتاب محدود باشد، «خاطرات بغداد» تصویری بدون فیلتر از جهانی ارائه می‌دهد که تا حد زیادی مورد سوءتفاهم قرار گرفته است.

لیلا عبداللهی - مترجم و منتقد