سرانجام دوستی دزدان ناموس...
لید: من مزد بیشرافتی خود را با این اتفاق گرفتم و او را نیز به تاوان خیانتش کشتم. انگار قطرهقطره رذالتی که با همدستی هم در حق قربانیان به خرج داده بودیم، دریایی شد و هر دوی ما را غرق کرد.
به جرم قتل دستگیر شده است. نامش پیمان است. مردی حدود 45 ساله که اثری از عذاب وجدان یا اضطراب در نگاه و رفتارش نیست. از پیشنهاد گفتوگو استقبال میکند و میگوید: میدانم به ایستگاه آخر رسیدم و راه نجاتی ندارم اما اگر در زندگیام یک کار درست کرده باشم، قتلی است که انجام دادهام. البته میدانم همه ماجرا این نیست و من دارم تقاص کارهای زشت خودم را پس میدهم .با مقتول در محل کارم آشنا شدم. او با وجود سن بالایش مجرد بود و خانوادهاش هم در شهرستان زندگی میکردند. کمکم صمیمیتمان آنقدر زیاد شد که پایش به زندگی شخصی و خانوادهام هم باز شد. همه فامیل او را میشناختند و پسرم نیز او را عمو صدا میزد. باورتان میشود هر وقت مشکلی با همسرم پیدا میکردم او پادرمیانی میکرد و ما مثل یک مشاور خانواده روی حرفهایش حساب میکردیم. شاید تا اینجا همهچیز به نظر عادی برسد اما رازی میان من و مقتول وجود داشت که هیچکس از آن باخبر نبود. خانه مجردی مقتول پاتوق کارهای کثیفمان شده بود. هر چند وقت یکبار زن متاهلی را فریب میدادیم و به خانه مجردی میکشاندیم. پس از آزار و اذیت و تهیه فیلم و عکس از او اخاذی میکردیم. زن بیچاره هر چه طلا و پسانداز داشت به ما میداد تا فیلمش را برای شوهرش نفرستیم. بعد هم به دروغ وانمود میکرد که از او سرقت شده یا طلایش را گم کرده تا همسرش شک نکند.این رذالت عادت همیشگی من و دوستم شده بود. واقعا درست گفتهاند که ما تاوان کارهای کثیفمان را همین دنیا پس میدهیم. من غرق هوسرانیهای خودم بودم که یک روز خیلی اتفاقی در گوشی همسرم متوجه تعداد زیاد تماسهای تلفنی و مکالمات طولانی بین او و دوستم آن هم در ساعات آخر شب تا صبح شدم. باورم نمیشد. به همین دلیل دوستم را زیرنظر گرفتم و متوجه شدم در روزهایی که زن متاهلی برای اغفال به دام نمیانداختیم و برنامهای در خانه مجردی مقتول نداشتیم، این همسر من است که برای ملاقات با او میرود. دنیا روی سرم خراب شد. درست است که من زندگی شرافتمندانهای نداشتم اما این آدم از من هم پستتر بود که به سراغ همسر دوست خود رفت. البته از یک دزد ناموس که از زنان اخاذی میکرد، نمیشود انتظار مرام و معرفت و وفاداری در رفاقت داشت.من مزد بیشرافتی خود را با این اتفاق گرفتم و او را نیز به تاوان خیانتش کشتم. انگار قطرهقطره رذالتی که با همدستی هم در حق قربانیان به خرج داده بودیم دریایی شد و هر دوی ما را غرق کرد.
نظریه کارشناس
یکی از وظایف اصلی زن و مرد پس از ازدواج رعایت عفت و پاکدامنی و وفاداری به شریک زندگی است. افراد زیادی در این دنیا هستند که ازهمسر شما زیباتر، باهوشتر و جذابترند اما شما با ازدواج انتخاب میکنید که به یک فرد خاص وفادار بمانید و از سایر ارتباطات چشمپوشی کنید. تشکیل زندگی و تربیت فرزند موضوع سادهای نیست. زمانی تصمیم به ازدواج بگیرید که بتوانید همسری وفادار برای شریک زندگی خود و الگویی مناسب برای فرزندان خود باشید.
سرگرد سمانه مهربانی - معاون اجتماعی پلیس آگاهی پایتخت