printlogo


سناریوی قتل نسیم
سلمان چند بار زنگ در را زد اما خبری از بازشدن نبود. به ماجرا مشکوک شد و کلید را در قفل چرخاند. وارد خانه که شد چند باری نسیم را صدا زد اما خبری از او نبود. پس از ورود به اتاق خواب، خشکش زد؛ صحنه‌ای که می‌دید باورش نمی‌شد.

با داد و فریاد از همسایه‌ها درخواست کمک کرد. چند نفر از همسایه‌ها وارد اتاق شده و با جسد نسیم روبه‌رو شدند که از سقف آویزان بود. یکی از همسایه‌ها سریع به آشپزخانه رفت و چاقو آورد و سعی کرد طناب را پاره کند اما قدش نرسید. به سالن رفت و صندلی برداشت و برگشت و طناب را پاره کرد. سلمان و یکی دیگر از همسایه‌ها پیکر سرد نسیم را روی تخت خواباندند. دقایقی بعد با تماس اهالی، مأموران کلانتری و امدادگران اورژانس خود را به محل رساندند. امدادگران با معاینه بدن نسیم گفتند زمان زیادی از مرگ گذشته و کاری برای احیای او از دست‌شان برنمی‌آید.مأموران کلانتری با بازپرس کشیک قتل تماس گرفتند و اوهمراه کارآگاه شجاعی درمحل حاضر شدند.شواهد حکایت ازخودکشی زن جوان داشت‌ اما جسد با دستور بازپرس جنایی به پزشکی‌قانونی منتقل شد تاعلت مرگ مشخص شود. همچنین به کارآگاه مأموریت داده شد با تحقیقات بیشتر، گزارش پرونده را آماده کند.  سرگرد ابتدا به تحقیق از همسایه‌ها پرداخت تا وضعیت روحی سلمان بهترشود تابتواند بااوصحبت کند.یکی ازهمسایه‌ها گفت:سلمان ونسیم گاهی باهم اختلاف‌ودعواداشتندو سروصدای‌شان به گوش می‌رسید. امشب که صدای داد و فریادهای سلمان را شنیدم در ابتدا تصور کردم دوباره در حال دعوا با نسیم است که توجهی نکردم. بعد دیدم صدای کمک‌خواهی می‌آید و سریع از خانه بیرون آمدم. چند نفر دیگر از همسایه‌ها هم به راه‌پله آمده بودند. خودمان را مقابل واحد 9 رساندیم. در آپارتمان باز بود؛ وارد شدیم و به اتاق‌خواب رفتم. جسد نسیم‌خانم از سقف آویزان بود. هرچه تلاش کردم نتوانستم طناب را پاره کنم، از سالن صندلی آوردم و طناب را با چاقو بریدم و او را پایین آوردیم که مرده بود.  کارآگاه سپس به بررسی خانه پرداخت. هیچ آثاری از درگیری و به‌هم‌ریختگی در خانه دیده نمی‌شد. سراغ سلمان رفت. مرد جوان بی‌تاب بود و یکی از همسایه‌‌ها سعی می‌کرد به او دلداری دهد. سرگرد خودش را معرفی کرد و خواست با دقت به پرسش‌هایش پاسخ دهد تا بتواند گزارش پرونده را کامل کند. 

دلیل درگیری با همسرتان چه بود؟
اختلافی نداشتیم. من و نسیم عاشق هم بودیم. 

​​​​​​​اما همسایه‌ها صدای دعوا و درگیری شما را شنیده بودند. 
دعوا در هر خانواده‌ای هست. دعوای من و نسیم هم دعوای زن و شوهری بود، مثل همه زن و شوهرها. همسایه‌ها زیاد بزرگش کردند. 

امروز هم دعوا داشتید؟
نه. می‌توانید از همان همسایه‌ها که آمار دعواهای ما را داده‌اند بپرسید. 

پس چرا خودکشی کرد؟
او پیش از این هم چندبار با قرص خودکشی کرده بود که متوجه شدم و سریع به دادش رسیدم و زنده ماند. این اواخر افسردگی گرفته بود. 

امروز چه اتفاقی افتاد؟
 عصر در شرکت بودم که با خانه تماس گرفتم. نسیم مثل همیشه بود. خواست در مسیر کمی خرید کنم. نیم‌ساعت بعد کارم تمام شد و در مسیر خریدها را انجام دادم. وقتی جلوی در رسیدم، دستانم پر بود و زنگ زدم اما نسیم در را باز نکرد. مجبور شدم با کلید در را باز کنم و وارد شوم. برق‌ها خاموش بود. در اتاق خواب او را حلق‌آویز دیدم و با داد و فریاد از همسایه‌ها کمک خواستم.  صدا و داد و فریاد زن و مردی فضای خانه را پر کرد. سرگرد تحقیق از سلمان را رها کرد و به سمت در رفت. زن و مردی میانسال شیون و زاری‌کنان به سلمان بد و بیراه می‌گفتند. از حرف‌های‌شان معلوم بود پدر و مادر نسیم هستند. سرگرد آنها را آرام کرد و به داخل یکی از اتاق‌های خانه برد تا تحقیق کند. مادر نسیم قبل از این‌که سرگرد سؤالی بپرسد، گفت: این مرد بالاخره کار خودش را کرد ودخترم را کشت.نسیم دخترسرزنده‌ای بود وهیچ انگیزه‌ای برای خودکشی نداشت. فقط از دست آزار و اذیت‌های سلمان خسته شده و قصد طلاق داشت. 

چه آزار و اذیتی؟
سلمان مرد بداخلاق و خسیسی است که بر سر هر موضوعی دعوا و جنجال به‌پا می‌کرد. او با رفتارهایش کاری کرد تا فامیل با آنها قطع رابطه کنند. 

آخرین بار کی با او حرف زدید؟
ظهر امروز. دوباره از رفتار شوهرش گلایه کرد و گفت تصمیمش برای طلاق جدی است.سرگرد از آنها تحقیق کرد وبعد ازثبت اظهارات‌شان خواست فردا به اداره آگاهی بیایند.صبح روز بعدوقتی سرگرد به اداره آگاهی رفت،برگه پزشکی‌قانونی روی میزش بود. دکتر در گزارش خود نوشته بود علت مرگ خفگی است و آثار دو شیار مورب و صاف روی گردن زن جوان بود و آثار درگیری هم دیده نشد.  سرگرد برگه‌ای از کشوی میزش بیرون آورد و شروع به نوشتن گزارشش کرد. به انتهای گزارش رسید و زیر آن را امضا کرد و با پرونده به دادسرا رفت و حکم بازداشت سلمان را به اتهام قتل همسرش گرفت و ساعتی بعد مرد جوان دستبند به دست روبه‌رویش نشست و به تشریح قتل همسرش پرداخت.  شما خوانندگان تپش با اشاره به دو دلیل کلیدی به ما بگویید سرگرد چطور فهمید نسیم خودکشی نکرده، بلکه به قتل رسیده است.