printlogo


مسیر عشق
برگی از زندگی شهید مهدی باکری 
رشادت‌ها و دلاوری‌های عرصه شهادت فراموش نشدنی است. شاید گذر زمان غبار فراموشی را بر بسیاری از رخدادهای تاریخی بنشاند اما داستان‌هایی که از ایثار و فداکاری رزمندگان در دفاع‌مقدس روایت شده، برای همیشه در جریده تاریخ ثبت و هیچ‌گاه از یادها نخواهد رفت.

سردار مهدی باکری درعملیات بدر بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به شهادت رسید و هنگام انتقال، پیکر مطهرش نیز هدف آر‌پی‌جی قرار گرفت و دریا آرامگاه ابدی‌اش شد. 
از شهید مهدی باکری خاطرات متعددی روایت شده که یکی از آنها مربوط به زمان شهادت برادرش حمید است؛ چرا که در عملیات خیبر به او خبر داده شد‌؛ برادرت شهید شده‌ و می‌خواهیم پیکرش را برگردانیم اما ایشان اجازه نداد. 
جریان از این قرار است که وقتی در عملیات خیبر شهید حمید باکری از طرف برادرش به‌عنوان فرمانده عملیات روانه جزیره مجنون شد، پس از رشادت‌های بسیار و تصرف خط، بر اثر ترکش خمپاره‌ای به شهادت رسید. 
هیچ‌کس نمی‌دانست که چگونه این خبر را به آقا‌مهدی برساند تا وقتی که ایشان خودشان دیدند که همه بچه‌ها زانوی غم بغل گرفته‌اند و گفتند: «می‌دانم، حمید شهید شده» و بعد قاطع ادامه دادند: «وقت را نمی‌شود تلف کرد، همه ما مسئولیم و باید به فکر فرمانده جدید خط باشیم، بی‌سیم را بیاورید». 
آن روز آقا مهدی، شهید مرتضی یاغچیان را به‌عنوان فرمانده خط معرفی کردند و وقتی این شهید عزیز از ایشان اجازه خواستند که بروند و پیکر حمید را بیاورند، آقا مهدی گفت: «هیچ فرقی بین حمید و دیگر شهیدان نیست، اگر دیگران را نمی‌شود انتقال داد، پس حمید هم پیش دیگران بماند، این‌طور بهتر است.» و این درحالی بود که آقا مهدی، حمید را بزرگ کرده بود و هیچ‌کس به اندازه آقا مهدی، او را دوست نداشت.