گپوگفت با مربی و اعضای گروه سرود دخترانه شمیم یاس
نوای امید در شمیم یاس
در دل هیاهوی زندگی شهری، گروههای سرود دخترانه چون شمیم یاس، نوایی از امید، همدلی و شکوفایی را بهگوش میرسانند. این گروهها فراتر از یک فعالیت هنری ساده، بستری برای رشد شخصیت، کشف استعدادها و تقویت حس خواهرانگی میان دختران نوجوان شدهاند؛ دخترانی که با شادابی، پشتکار وعشق به صحنه میآیند تا قصه دوستی و همبستگی را در قالب ترانهها بازگو کنند.از شور اجرای روز دختر تا آرزوی خواندن در حضور رهبر انقلاب، هر لحظه از زندگی این گروه، سرشار از خاطرههای ماندگار و درسهای بزرگ برای آینده است.
در سالهای اخیر، گروههای سرود دخترانه بهعنوان بستری مؤثر برای توانمندسازی و شکوفایی استعدادها مورد توجه قرار گرفتهاند. این گروهها نهتنها فرصت ابراز خلاقیت را برای دختران فراهم میکنند بلکه بستری برای تقویت همبستگی اجتماعی و افزایش اعتمادبهنفس نیزهستند.از منظر فرهنگی،سرودهای اجرا شده توسط این گروهها اغلب حامل پیامهای امید، اتحاد وارزشهای انسانی هستند ومیتوانندتأثیر بسزایی درجامعه داشته باشند.حضوردختران دراین عرصه،کلیشههای جنسیتی را به چالش کشیده و نقش مهمی درافزایش مشارکت اجتماعی زنان ایفامیکند.برگزاری اجراهای عمومی این گروهها علاوه بر ارتقای روحیه جمعی، فرصتی برای آموزش مهارتهای ارتباطی، انضباط گروهی و همکاری را در اختیار اعضا قرار میدهد. در نهایت، گروههای سرود دخترانه نهتنها یک فعالیت هنری بلکه عاملی برای تقویت هویت فردی و اجتماعی محسوب میشوند که آثار مثبت آنها فراتر ازصحنههای اجرا، در زندگی روزمره افراد احساس میشود.سارینا یافتیان یکی از دختران گروه سرودشمیم یاس است که دراوج نوجوانی قدم به این عرصه گذاشته.اوکه تقریبااز12سالگی به این گروه پیوسته، میگوید از اول علاقهمند به حضور در تیمهای گروه سرود بوده: «ما اجراهای زیادی در شهر تهران داشتهایم اما چند اجرا را خیلی دوست داشتم که میتوانم به سرودهایی درباره شهید تهرانیمقدم، حاج قاسم و روز مادر و روز دختر اشاره کنم.»
وقتی صحبت از روز دختر و هفته کرامت میشود، سارینای ۱۳ساله از چشمانش ذوق پدیدار میشود و میگوید: این روز و این ایام را خیلی دوست دارد. او در ادامه صحبتهایش اشاره میکند که کاش بهروز دختر و ایام اینچنینی بیشتر اهمیت داده شود و دختران در هر عرصهای جدی گرفته شوند. در ادامه این گفتوگو ازسارینا میپرسم چه چیزی خوشحالش میکند، که با ذوق میگوید:دوست دارم همراه اعضایگروه برای رهبرمعظم انقلاب اجرایی داشته باشیم واین مسأله آرزوی همه ماست.
ما خواهریم!
دوستی و حس خواهرانگی در گروههای سرود دخترانه چیزی فراتر از یک همخوانی ساده است. این ارتباطات پایههای اعتماد، همدلی و همکاری را مستحکم میکنند. هر اجرا فرصتی برای حمایت متقابل، رشد فردی و خلق خاطرات ماندگار است. اعضای گروه نهتنها مهارتهای موسیقایی خود را بهبود میبخشند بلکه احساس تعلق و ارزشمندی را تجربه میکنند. این فضای حمایتی باعث افزایش اعتمادبهنفس و انگیزه دختران شده و آنها را در مسیر موفقیت همراهی میکند. گروههای سرود، علاوه بر هنری بودن، بستری برای شکلگیری ارتباطات پایدار و ارزشمند میان اعضا هستند که تأثیرات مثبت آنها، فراتر از دوران فعالیت گروه ادامه مییابد.
سارینا میگوید: ماهمیشه در کنارهم هستیم. این حس خواهرانگی بین همه ما در جریان است و همیشه سعی میکنیم در تمامی مراحل کار در کنار هم باشیم. حتی بهیاد دارم در بعضی اجراها روسری یکدیگر را صاف میکنیم و این حس خواهرانگی به ما در رشد و پیشرفت کمک کرده.آیلار عبداللهی ازدیگر اعضای گروه که ۱۲ساله است هم میگوید:«خانم طاهری سرپرست و مدیر گروه سرود ما چیزی برای ما کم نمیگذارد و حسابی برای ما زحمت میکشد.»
دختران پر نشاط
نشاط و شادابی در گروههای سرود دخترانه نقشی کلیدی در موفقیت آنها دارد. انرژی مثبت اعضا نهتنها کیفیت اجراها را افزایش میدهد بلکه فضای گروه را به محیطی انگیزهبخش و حمایتی تبدیل میکند. ارتباطات دوستانه، همکاری سازنده و تعامل پرشور، از ویژگیهای اصلی این گروههاست که باعث رشد فردی و اجتماعی اعضا میشود. حس تعلق، تقویت اعتمادبهنفس و کشف استعدادها از دیگر مزایای اینگونه فعالیتهاست. گروههای سرود دخترانه علاوه بر ارائه هنر، بستری برای شکوفایی، همدلی و دوستی پایدار فراهم میکنند؛ جایی که صداهای پرنشاط نهتنها در اجراها بلکه در روحیه اعضا طنینانداز میشود.
سرپرست و مدیر گروه سرود دخترانه شمیم یاس(خانم طاهری)درادامه گفتوگومیگوید: «یکی از مهمترین عوامل جاودانگی این گروه و ادامهدار بودن فعالیتهای گروه سرود دخترانه شمیم یاس، وجود نشاط و شادابی بین اعضای گروه است.»
در ادامه صحبتها به این موضوع میرسیم که حمایت خانوادهها از بچهها یکی از رموز موفقیت گروه شمیم یاس بوده و با نشاط و شادابی که توانستیم بین بچهها ایجاد کنیم، بچهها بدون خستگی و ناامیدی روی صحنههای اجرایی میروند که شاید برای آنها سنگین باشد ولی اصلا خسته نمیشوند.
در ادامه گفتوگو از سرپرست گروه میپرسم خودش در دوران نوجوانی چقدر اهل کارهای هنری بوده، که میگوید: «در دوران نوجوانی و پیش از ورود به دانشگاه خیلی اهل کارهای هنری و فرهنگی بودم اما بعد از ورود به دانشگاه، با این کارها فاصله چشمگیری گرفتم اما واقعا نمیدانم از کجا و چطور این اتفاق رخ داد که مجددا وارد این کارها شدم و باید در اینجا اعلام کنم وقتی در این فضا حضور دارم، بسیار آدم خوشحالتری هستم و احساس میکنم چندبرابر بیشتر میتوانم زندگی کنم.»
مربی و دخترها
ارتباط مؤثر بین مربی گروه سرود دخترانه و اعضای گروه، عامل کلیدی در شکلگیری تجربهای موفق و انگیزشی است. مربی نهتنها نقش راهنما و آموزشدهنده را ایفا میکند بلکه با ایجاد فضایی امن و الهامبخش، اعتماد و انگیزه اعضای گروه را تقویت میکند. این ارتباط میتواند استعدادهای فردی را شکوفا کرده، همکاری گروهی را بهبود بخشد و روحیه جمعی را افزایش دهد. بدون تعامل صحیح، اشتیاق و هماهنگی اعضای گروه کاهشیافته و تأثیر هنری اجراها کمرنگ میشود. تقویت این رابطه نهتنها برای رشد هنری بلکه برای تربیت اجتماعی و خودباوری دختران یک ضرورت اجتنابناپذیر است.
برای مثال سرپرست گروه در این رابطه میگوید: درباره این موضوع دخترها باید صحبت کنند چراکه سن آیلار و ترنم با مهر و و سحر و سارینا بسیار متفاوت است. چون ما از 6 سال تا 15 و حتی 18سال در گروهمان عضو داریم و تمام اینها متفاوت است. از لحاظ سختی و چالشها میتوانم بگویم سختی زیادی نیست چراکه با بزرگ شدن بچهها، آنها کنار ما نقش کمک مربی را ایفا میکنند و کار ما کمی راحتتر میشود. برای مثال در حال حاضر با چند نفر از دختران در حال آموزش کلاسهای کمک مربی هستیم. در ادامه میتوانم به یکی از چالشها اشاره کنم که واقعا جمع کردن بچهها برای اجرای یک قطعه و هماهنگی بین آنها واقعا سخت است. از اینرو سعی میکنیم در رابطه با هر موضوع سرود، یک اردوی فرهنگی تربیتی تشکیل بدهیم تا بچهها با موضوعات آشنا شوند.
خاطرات دخترانه
یکی از مهمترین مواردی که در گروههای سرود رخ میدهد، خاطرات ویژه دختران است. سحر از اعضای گروه شمیم یاس یکی از خاطرات خود را اینچنین تعریف میکند: در روز اجرای روز مادر، مادرها آنقدر احساساتی شده بودند که همه اشک میریختند و سعی کردیم در حین اجرا گریه نکنیم. آن اجرا برای من همیشه ویژه است. خاطره دیگر ما این بود که یکی از بچهها قبل از اجرا در حین بازی، مداد داخل چشمانش رفته بود اما با این وجود با چشمان بسته اجرا کرد و همه چیز به بهترین شکل ممکن جلو رفت.
امیرحسین علینیافرد - نوجوانه