printlogo


خرده فرهنگ‌ها در سینما دیده نمی‌شوند
تقویم متداول جهان را که همان تقویم میلادی باشد وقتی ورق بزنیم، به مناسبت‌هایی بر‌می‌خوریم که پیش از آن فکرش را هم نمی‌کردیم چنین مناسبت‌هایی وجود داشته باشد‌؛ از روز موز گرفته تا روز شلوار جین و حتی چیزهای عجیب‌تر.

امروز هم یکی از این مناسبت‌های عجیب است که به سینما ربط دارد اما همان‌قدر که عجیب می‌نماید، اهمیت هم دارد؛ منظور روز جنگ ستارگان است؛عنوانی که از نخستین نسخه‌اش چیزی بالغ بر 45 سال می‌گذرد وتا به امروز همواره یکی از سوژه‌هایی بوده که در صنعت سرگرمی سراغ آن رفته‌اند اما آنچه که موضوع این گزارش است نه سری جنگ ستارگان که پدیده‌ای است که جنگ ستارگان یکی از مهم‌ترین نماینده‌های آن به حساب می‌آید، یعنی‌ خرده‌فرهنگ. در معنای عام آن فیلم‌ها فراتر از سرگرمی، قادرند هویت‌های جمعی جدیدی خلق کنند که به خرده‌فرهنگ‌های مستقل تبدیل می‌شوند. این پدیده جهانی، از هالیوود تا سینمای ایران را دربرمی‌گیرد. خرده‌فرهنگ‌های برآمده از آثار سینمایی با الگوهای رفتاری، زبان، پوشش و ارزش‌های مشترک، فراتر از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی عمل می‌کنند. 

خرده‌فرهنگ چیست؟
خرده‌فرهنگ به مجموعه‌ای از الگوها، رفتارها، ارزش‌ها، نمادها و سبک زندگی گروهی خاص در درون فرهنگ اصلی جامعه اشاره دارد. به تعبیر تایلر (۱۸۷۱)، فرهنگ شامل «مجموعه‌ای از الگوهای زندگی، دانش، ارزش، باورها، نمادها، رفتارهای مشترک، عادات، هنر، اخلاق و قوانین یک جامعه یا گروه اجتماعی خاص» است. خرده‌فرهنگ زیرمجموعه‌ای از این فرهنگ اصلی با ویژگی‌های متمایزکننده است که طبق تعریف لنتز(۱۹۳۶)«مجموعه‌ای ازویژگی‌ها،رفتارها و ارزش‌های خاص متعلق به یک گروه اجتماعی» را دربرمی‌گیرد. سینما با قدرت بازنمایی و جذابیت بصری‌اش، بستری ایده‌آل برای شکل‌دهی به خرده‌فرهنگ‌هاست. فیلم‌ها با خلق دنیاهای تخیلی و شخصیت‌های جذاب، هواداران را به سمت همذات‌پنداری و پذیرش ارزش‌های‌نمایش داده‌شده سوق می‌دهند.این رابطه‌دوسویه است‌؛سینماهم بازتاب‌دهنده خرده‌فرهنگ‌های موجود و هم خالق آن‌هاست. مطالعات جامعه‌شناختی آثار سینمایی نشان می‌دهد که با بررسی فیلم‌ها به‌عنوان آثاری که در یک حوزه گفتمانی خاص خلق شده‌اند، می‌توان شناخت بهتری از جامعه به دست‌ آورد. 
 
یک خرده‌فرهنگ جهانی
خرده‌فرهنگ‌های سینمایی معمولا حول محور یک «فرنچایز» محبوب شکل می‌گیرند و اعضای آن با دنبال‌کردن کدهای رفتاری، پوششی و گفتاری خاص، حس تعلق به اجتماعی با ارزش‌های مشترک را تجربه می‌کنند. این خرده‌فرهنگ‌ها غالبا در واکنش به نیازهای برآورده‌نشده در فرهنگ غالب به‌وجود می‌آیند و فضایی برای ابراز هویت‌های جایگزین فراهم می‌کنند. جنگ ستارگان (Star Wars) شاید مشهورترین نمونه شکل‌گیری یک خرده‌فرهنگ جهانی براساس یک فرنچایز سینمایی باشد. از زمان اکران اولین فیلم در سال ۱۹۷۷، این مجموعه به پدیده‌ای فرهنگی تبدیل شده که میلیون‌ها هوادار را گرد هم آورده است. جامعه هواداران (فندوم) جنگ ستارگان به‌عنوان اجتماعی از طرفداران فیلم‌ها و سایر محتوای مرتبط با این فرنچایز تعریف می‌شود که در فعالیت‌های سرگرمی حول محور این مجموعه مشارکت می‌کنند. با پیشرفت رسانه‌های اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر و یوتیوب، این فندوم حضور قابل توجهی در فضای اینترنت پیدا کرده است. هواداران جنگ ستارگان نه‌تنها مصرف‌کنندگان منفعل نیستند، بلکه خود به تولیدکنندگان فعال محتوا نیز تبدیل شده‌اند. ویرایش‌های هواداری مانند Harmy’s Despecialized Edition، میم‌های اینترنتی مرتبط با صحنه‌های خاص فیلم‌ها و محتوای تولیدشده توسط کاربران، همگی نشان‌دهنده تعامل عمیق و خلاقانه هواداران با این دنیای تخیلی است. این خرده‌فرهنگ فراتر از مصرف فیلم رفته و به بخشی از هویت اعضای آن تبدیل شده است. 
 
قدرت خرده‌فرهنگ
قدرت این خرده‌فرهنگ در واکنش‌های جمعی هواداران به تغییرات در فرنچایز محبوبشان نمایان می‌شود. برای مثال، دوگانه «جنگ ستارگان: آخرین جدای (The Last Jedi)» منجر‌به موج‌های بمباران امتیازات (دادن امتیازات پایین و منفی به فیلم) در وب‌سایت‌های نقد فیلم شد. حتی بازیگران و عوامل این فیلم با واکنش‌های منفی و حتی گفتار نفرت‌آمیز روبه‌رو شدند؛ این موارد نشان می‌دهد که برای هواداران متعصب، این فرنچایز نه‌تنها یک تفریح ساده که بخشی از هویت و ارزش‌های آنها را تشکیل می‌دهد. 
 
خرده‌فرهنگ‌ها چرا مهم هستند؟
حال که با تعریف آکادمیک پدیده خرده‌فرهنگ و مهم‌ترین مثال آن در عالم واقع آشنا شدیم، وقت آن رسیده بفهمیم اهمیت این خرده‌فرهنگ‌ها که فقط مختص به سینما نیستند، در چیست. در مواجهه با خرده‌فرهنگ‌ها همیشه روی تاریک آن خودنمایی می‌کند اما این پدیده بیش از آنچه تصور می‌شود، وجودش برای یک جامعه ضروری است. در دنیای پیچیده و چندوجهی امروز، مفهوم فرهنگ به‌عنوان یکی از پایه‌های اصلی هویت اجتماعی و فردی شناخته می‌شود اما در دل هر فرهنگ کلان، مجموعه‌ای از خرده‌فرهنگ‌ها وجود دارد که نقش بسیار مهم و حیاتی در پویایی و تنوع جامعه ایفا می‌کنند. خرده‌فرهنگ‌ها، گروه‌های کوچکتر فرهنگی هستند که ویژگی‌ها، باورها، ارزش‌ها و رفتارهای خاص خود را دارند و در کنار فرهنگ غالب، به غنای فرهنگی جامعه کمک می‌کنند. اهمیت وجود خرده‌فرهنگ‌ها در جامعه را می‌توان از جنبه‌های مختلف بررسی کرد. 
 
جامعه متنوع
یکی از مهم‌ترین مزایای وجود خرده‌فرهنگ‌ها، افزایش تنوع فرهنگی در جامعه است. هر خرده‌فرهنگ با آداب، رسوم، زبان، هنر و شیوه‌های زندگی خاص خود، رنگ و بویی تازه به فرهنگ کلی می‌بخشد. این تنوع باعث می‌شود جامعه از حالت یکنواختی خارج شده و فضای خلاقیت، نوآوری و تبادل فرهنگی فراهم شود. به‌عنوان مثال، در کشورهایی مانند ایران که دارای تنوع قومی و مذهبی است، خرده‌فرهنگ‌ها زمینه‌ساز تولید آثار هنری، موسیقی، ادبیات و سنت‌های متنوعی هستند که به غنای فرهنگی ملی کمک می‌کنند. خرده‌فرهنگ‌ها اغلب منبع نوآوری‌های اجتماعی و فرهنگی هستند. آنها با ارائه دیدگاه‌های متفاوت و شیوه‌های جدید زندگی، می‌توانند الگوهای سنتی را به چالش بکشند و راه‌حل‌های نوآورانه برای مسائل اجتماعی ارائه دهند. به‌عنوان مثال، جنبش‌های فرهنگی و هنری که از دل خرده‌فرهنگ‌ها برخاسته‌اند، بسیاری از تغییرات مثبت در عرصه‌های مختلف را رقم زده‌اند. 
 
پلی میان نسل‌ها
یکی از مسائلی که نه‌فقط کشور ما بلکه کل جهان با آن دست و پنجه نرم می‌کند، شکاف‌های بین‌نسلی است که با سرعت فزاینده‌ای در حال رشد هستند. این شکاف‌ها گاه آن‌قدر رشد می‌کنند که دو‌ فرد از اعضای یک خانواده مانند والدین و فرزندان که از دو نسل متفاوت هستند، نمی‌توانند درک متقابلی از یکدیگر داشته باشند. اینجاست که خرده‌فرهنگ‌ها وارد کار می‌شوند و می‌توانند اغلب به‌عنوان پلی میان نسل‌ها عمل می‌کنند. آنها سنت‌ها، آیین‌ها و دانش‌های بومی را از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌کنند و به‌این ترتیب، پیوستگی اجتماعی و فرهنگی را تقویت می‌کنند. این انتقال فرهنگی به حفظ میراث تاریخی و فرهنگی کمک می‌کند و از فراموشی ارزش‌های بنیادین جلوگیری می‌کند. این خرده فرهنگ‌ها گاه می‌توانند برگرفته از سنت‌های برگرفته از سرزمین آباء و اجدادی باشد و گاه خرده‌فرهنگی که ازیک عنوان سینمایی مانند جنگ ستارگان یا انیمه «وان‌پیس» باشد. 
 
دست خالی سینمای ایران
اکنون که با اهمیت خرده‌فرهنگ‌ها برای یک جامعه در معنای عام آن آشنا شده‌ایم، وقتی با این دید به سینمای ایران مراجعه کنیم تازه می‌فهمیم که سینمای ایران در خلق و بازنمایی خرده‌فرهنگ‌ها چقدر تهی است و نتوانسته در این امر برای مخاطبان خود آورده‌ چندانی داشته باشد. اگر بخواهیم خرده‌فرهنگ‌هایی را که سینمای ایران در سال‌های اخیر به بازنمایی آنها پرداخته، بررسی کنیم، چیزی بیشتر از بازنمایی خرده‌فرهنگ بزه‌کاری پیدا نمی‌شود که آثاری مانند «مغزهای کوچک زنگ‌زده»، «شنای پروانه» و سریال نمایش خانگی «یاغی» را می‌توان شناخته‌شده‌ترین نماینده‌های این خرده‌فرهنگ دانست.  خرده‌فرهنگ بزهکاری مجموعه‌ای از ارزش‌ها، هنجارها، نمادها، باورها، رفتارها، الگوها، سبک زندگی و قوانین غیررسمی گروه‌های بزهکار یا گروه‌های انحرافی جامعه است. سینمای ایران با استفاده از امکانات رسانه‌ای و هنری خود، بازتابی از شرایط این خرده‌فرهنگ‌ها را ارائه می‌دهد. مطالعه موردی فیلم‌های ایرانی نشان می‌دهد که ۱۱ مضمون اصلی در بازنمایی خرده‌فرهنگ بزهکاری وجود دارد: هنجارها، نوع پوشش، جایگاه اجتماعی، کلمات و ادبیات، مقدسات، ارزش‌ها، مشاغل، تفریحات، خانواده، اخلاق و محل زندگی. این مضامین، ویژگی‌های مشخصی از خرده‌فرهنگ بزهکاری را به تصویر می‌کشند و می‌توانند بر ادراک و تصور عمومی از این خرده‌فرهنگ تأثیر بگذارند. 

آینه‌ای از جامعه
خرده‌فرهنگ‌ها، به‌مثابه آینه‌هایی از جامعه، نه‌تنها بازتاب‌دهنده نیازها، آرزوها و ناکامی‌های گروه‌های مختلف هستند، بلکه می‌توانند به‌عنوان موتور محرکه خلاقیت و تحول فرهنگی عمل کنند. از «جنگ ستارگان» که خرده‌فرهنگی جهانی را با هوادارانی متعصب و خلاق شکل داده تا خرده‌فرهنگ‌های بومی که ریشه در سنت‌ها و باورهای محلی دارند، این پدیده‌ها نشان‌دهنده قدرت فرهنگ در ایجاد هویت‌های جمعی و تقویت پیوندهای اجتماعی هستند اما وقتی به سینمای ایران نگاه می‌کنیم، با خلأیی تأسف‌بار مواجه می‌شویم‌؛ سینمایی که نتوانسته به‌جز بازنمایی خرده‌فرهنگ بزهکاری، تنوع و پویایی خرده‌فرهنگ‌های دیگر رابه تصویر بکشد یا خودخالق خرده‌فرهنگی تأثیرگذار باشد.آثاری چون «مغزهای کوچک زنگ‌زده» و «شنای پروانه» هرچند دربازنمایی خرده‌فرهنگ بزهکاری موفق عمل کرده‌انداما این تمرکزیک‌جانبه، تصویری ناقص و گاه کلیشه‌ای از جامعه ایرانی ارائه می‌دهد. سینمای ایران می‌تواند و باید فراتر از این محدوده حرکت کند و به خلق یا بازنمایی خرده‌فرهنگ‌هایی بپردازد که تنوع فرهنگی، هویت‌های جوانان یا حتی ارزش‌های نوظهور اجتماعی را منعکس کنند. چرا ما در سینمای ایران معادل فرهنگی «جنگ ستارگان» نداریم که بتواند نسلی را با خود همراه کند و هویتی جمعی خلق کند؟ آیا زمان آن نرسیده که سینمای ما از بازنمایی صرف معضلات اجتماعی فراتر رود و به خلق دنیاهای تخیلی یا بازسازی خرده‌فرهنگ‌های مثبت و الهام‌بخش بپردازد؟خرده‌فرهنگ‌ها می‌توانند شکاف‌های نسلی را پر کنند، تنوع را به جامعه هدیه دهند و نوآوری را تقویت کنند. سینمای ایران، با ظرفیت عظیم روایی و بصری خود، باید به این میدان وارد شود و به‌جای محدود‌شدن به بازنمایی تاریکی‌ها، روشنایی‌های فرهنگی را نیز به تصویر بکشد. این نه‌تنها یک نیاز فرهنگی، بلکه یک مسئولیت اجتماعی است که سینمای ما باید به‌دوش بکشد. 

امیرحسین حیدری - گروه فرهنگ و هنر