printlogo


پایان روابط پنهانی زن متاهل با جنایت
پایان یکی دیگر از پرونده‌های اعلام فقدان اداره چهارم پلیس آگاهی با جنایت رقم خورده بود و حالا متهم روبه‌روی افسر پرونده نشسته و اظهاراتش را ثبت می‌کرد.

بازجویی که به‌پایان رسید از او در مورد جنایتی که مرتکب شده بود، پرسیدم. متهم سری تکان داد و گفت‌: پریا را از مدت‌ها قبل می‌شناختم. در یک مرکز خرید با او آشنا شدم و چند ماهی با هم در تماس بودیم. احساس خاصی به او نداشتم چون می‌دانستم متاهل است و دو فرزند دارد؛ از طرفی با مردان دیگری هم غیر از من در ارتباط بود. چند‌روز پیش که قرار داشتیم با یک سرویس طلای گرانقیمت به دیدنم آمد و همان لحظه اول برق طلاها چشمم را گرفت و نتوانستم بی‌خیالش شوم. او را به ‌بهانه‌ای همراه خودم از شهر بیرون بردم و در یک موقعیت مناسب با چاقو به قتل رساندم و بعد از برداشتن طلاها، جسدش را در کنار جاده رها کردم. فکرش را نمی‌کردم به این سرعت شناسایی و دستگیر شوم. طمع چشم‌هایم را کور کرد و همان‌طور که نتوانستم از ناموس و شریک زندگی مردی دیگر چشم‌پوشی کنم، از برق طلاهای مقتول هم نتوانستم بگذرم ومرتکب جنایت شدم. حالا من ماندم و روسیاهی ناموس‌دزدی و طلاهای خونین مقتول و از همه مهم‌تر بی‌مادر‌شدن دو طفل معصوم. 

نظریه کارشناس 
افتادن در باتلاق هوسرانی و خیانت و دل‌سپردن به لذت‌های زودگذر کار ساده‌ای است اما هیچ‌کس نمی‌داند در پایان این مسیر چه‌سرنوشتی در انتظارش است. ماهیت پنهانی این روابط اکثرا افراد درگیر در این رابطه را به جنایت علیه شریک پنهانی یا مرد و زنی که روح‌شان هم از خیانت همسر اطلاع ندارد، می‌کشاند و ازهمه مهم‌تر و تلخ‌تر، سرنوشت کودکانی است که بی‌پناه دراین دنیای پرازبیرحمی به‌دلیل بی‌فکری و بی‌مسئولیتی و هوسرانی یکی از والدین رها می‌شوند. 

سرگرد سمانه مهربانی - 
معاون اجتماعی پلیس آگاهی پایتخت