چند سطر درباره «تاسیان» 

چند سطر درباره «تاسیان» 

 چه کسی و در کدام شرایط «تاریخ» را روایت می‌کند؟ تفاوت روایت درست با واگویه‌های ذهنی و ذوقی چیست؟ نوع نگاه راوی به موضوع و مؤلفه تاریخی تا چه حدی می‌تواند حقایق را تأیید کرده یا آنها را وارونه جلوه بدهد؟ این پرسش‌ها همیشه بر سر راه تالیف داستان‌ها، نگارش فیلمنامه‌ها و ساخت سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های تاریخی بوده و هست.

قبل از رسانه، اطلاعات تاریخی مردم از دو منبع کتاب و افواه - ترجیحا بزرگان و ریش‌سفیدان - به دست می‌آمد و دانش تاریخی‌شان تکمیل می‌شد، بعدها زندگی و شرح احوالات شخصیت‌های سیاه و سفید از دوره‌های مختلف به جهان نوشتار، گفتار و تصویر راه پیدا کرد و اطلاع‌رسانی فراگیر به‌عنوان نیازی محتوم به‌وقوع پیوست، حتی از انسان‌های اولیه هم پرده برداشته شد! بر همین اساس کمتر بخش‌هایی از تاریخ - سده‌ها و حتی هزاره‌های گذشته - تاریک باقی‌مانده است، «تاریخ معاصر» که دیگر جای خود دارد!
چرا گاهی برداشت فیلمساز یا سریال‌ساز از موضوع و برهه زمانی موردنظر با استنباط تاریخی آحاد جامعه تفاوت داشته و دارد؟ دلیل مغایرت زاویه نگاه اثر هنری با زاویه نگاه عمومی در چیست؟ این اتفاق به آن معناست که حتما یک جای کار می‌لنگد! 
لایه لایه بودن تاریخ، در عین الهام‌بخشی و پر کردن دست فیلمسازان و نویسندگان در روایت‌آفرینی مصور یا مکتوب، می‌تواند جماعت را به اشتباه هم بیندازد! گاهی مسامحه یا مبالغه در بیان برخی مطالب سطحی به‌حدی شدید می‌شود که صدای آگاهان و محققان تاریخی را بحق درمی‌آورد... لذا روایت تاریخی در هرگونه و شکل و ساختاری، اصولی دارد که باید رعایت شود. 
سریال خانگی تاسیان که اسمش این روزها بر سر زبان‌هاست، سال 1356 و یکی از دوره‌های تاریخ ایران را نمایش می‌دهد؛ امیر، مأمور دستگاه امنیتی رژیم وقت، دلباخته دختری به نام شیرین - از طبقه‌ای مرفه - است. ریل‌گذاری‌ها و روند حرکت در سه قسمت پخش‌شده این سریال خوش‌ساخت به لحاظ روبنا، اصرار بر رقم زدن یک تراژدی عاشقانه و نسبتا سوزناک با چاشنی سیاسی و حوادث اجتماعی دارد اما متأسفانه به قیمت وارونه‌سازی حقایقی تاریخی و نادیده گرفتن واقعیت‌هایی که از نظر مردم عادی هم به دور نیست! تاسیان که در لغت به معنای حسرت و نرسیدن به مطلوب و از دست دادن فرصت است، می‌خواهد عاشقانگی شورانگیزی را با ظرفیت داستان به تصویر بکشد و همتش را به کار می‌گیرد تا مخاطب را برای خودش حفظ کرده و تا آخرین قسمت‌های سریال، پای شبکه نمایش خانگی نگه دارد!یکی از موارد دست‌کم گرفتن دستگاه امنیتی است؛ جوان عاشق و دلباخته صرفا به‌واسطه دوستی با یک ساواکی! به‌آسانی وارد آن شده و امکانات و اختیارات می‌گیرد! تاسیان گزارش‌های اشتباه دیگری هم به مخاطب امروز که آن دوران را ندیده، می‌دهد و ممکن است برایش باورپذیر باشد، در حالی که هنوز از آن روزها فاصله چندانی نگرفته‌ایم و جزو تاریخ معاصر ماست! مبالغه و نادرست‌گویی از وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه - آن هم جامعه‌ای شاد و مفرح! طوری که در سریال نشان داده می‌شود - با واقعیت‌های تاریخی تطابق ندارد، حتی برخی کلیدواژه‌ها و نوع گفتمان بازیگران، متعلق به آن دوره نیست! البته موارد دیگری هم هست که می‌تواند با اتقان بیشتر و واقعیت‌سنجی بالاتری توسط محققان تاریخ و کارشناسان سینما و رسانه بیان شود. 
حمید هنرجو / نویسنده و پژوهشگر فرهنگی