
جلیلوند؛ پدرخوانده صداها
در جهان صداها، برخی نغمهها آنچنان در جان آدمی مینشیند که گذر سالها، نهتنها آن را کمرنگ نمیکند، بلکه بر عمق و اثرش میافزاید. چنگیز جلیلوند، بیهیچ تردیدی، یکی از آن صداهای جاودانه است که در حافظه فرهنگی ما، با طنین اقتدار، شکوه و احساس برای همیشه حک شده است.
او تنها یک دوبلور نبود، بلکه هنرمندی بیبدیل بود که با صدای خویش، جان تازهای به تصویر میبخشید. جلیلوند، در عرصه دوبله، نهفقط واسطهای برای رساندن پیام بازیگران جهانی به مخاطب ایرانی، بلکه خالقی بود که صدایی نو میآفرید، احساسی ژرف منتقل میکرد وشخصیتی دیگر میساخت؛ گویی روح نقشها راباآوای خود بازتعریف میکرد.وقتی بهجای مارلون براندو، پل نیومن و... سخن میگفت، صدایش چنان با نقش درهم میآمیخت که تفکیک اوازبازیگرممکن نبود.صدای گرم، مردانه و عمیقش، حامل وقار، تجربه و درایت بود؛ گویی پدری است که ازپس پرده زمان با فرزندخود نجوامیکند.اوزبان احساسات بود؛ زبان غرور خاموش مردانگی،زبان عشق نهفته در نگاه وزبان خشم فروخوردهای که درسکوت میغرید.درروزگارانی که تصویر رنگ نداشت وروایتها با صدا جان میگرفتند، چنگیز جلیلوند پرچمدار هنری بود که دیده نمیشد اما عمیقا احساس میشد. هنر او، هنری سترگ و بیادعا بود؛ هنری که نه درقاب تصویر که درژرفای گوش جان مخاطب جای میگرفت. جلیلوند در آبان ۱۳۹۹چشم از جهان فروبست اما صدایش نه خاموش شد، نه فراموش. هنوز که فیلمی قدیمی پخش میشود، ناخودآگاه در پی آن صدای آشنا گوش تیز میکنیم، گویی بخشی از خاطراتمان، هویتمان و روزهای رفته، دوباره زنده میشود. او رفت اما صدایش مانده؛ نه بر نوارهای ضبطشده، که بر تار و پود ذهن و دل نسلی که با او خندید، گریست، عاشق شد و قد کشید. چنگیز جلیلوند، صدای ماندگار خاطرههاست؛ صدایی که با مرگ خاموش نشد، بلکه در حافظه فرهنگی این سرزمین جاودانه گشت.
افشین سلیمانیسالار - خبرنگار
افشین سلیمانیسالار - خبرنگار