دو کارشناس ادبیات پایداری کتاب «تابستان 1369» به کوشش مرتضی سرهنگی را بررسی کردهاند
غصه میخوریم چرا این ادبیات مخاطب کمی دارد
در کشور ما بعضی عرصههای کار نشده و تجربه نشده وجود دارد که پایمردی و همت میخواهد تا امری تاسیس شود و شکل بگیرد. انگار قانون نانوشتهای وجود دارد که یا نباید به آن عرصه پا گذاشت یا باید پای صفر تا صد آن فقط خودت باشی و خودت!
به عبارتی ما درعرصه ادبیات یک ژانر نوشتاری و سرفصل موضوعی برجسته داریم که موضوع کتاب حاضر «خاطرات اسارت» است. این موضوع از سالها پیش مورد توجه و اهتمام استاد سرهنگی قرار گرفت و او دلمشغولی و علقه خاص شخصی به این قضیه داشت.
وضعیتی نزدیک به فاجعه!
اکنون که نزدیک به چهلواندی سال از آن زمان میگذرد، اگر قرار است در این سرفصل موضوعی گامی برداشته شود، گویی همان فردی که آغازگر راه بوده، باز هم باید برای برخی پیگیریها گامهای اساسی را خودش بردارد.امروز چنین وضعیتی را باید نزدیک به فاجعه بدانیم که دو سال از انتشار یک اثر میگذرد و از کتاب «تابستان ۱۳۶۹» چندان بررسی، نقد و تاملی صورت نگرفته است. در کل یک معرفی از کتاب در سایت ناشر موجود است و بعد یک گزارش از مراسم رونمایی، معرفی کتاب و تمام.
فرد مشهور در ادبیات جنگ
استاد سرهنگی فرد مشهوری در ادبیات جنگ است واثبات شده که در مداقه، تامل و جزئینگری دقیق درموضوعاتی که ورود پیدا میکند، فرد سرآمد و باهوشی است. در این موضوع که در حوزه تخصصی و دلمشغولی اصیل و پایدار اوست، به عبارتی فعالیتش در این عرصه قدمتی بیش از چهل سال دارد. از اینرو مکث و تامل برای انتخاب سوژه این کتاب امری حسابگرانه است که پهلو به ذائقهشناسی مخاطب میزند. استاد سرهنگی با قاطعیت اعتقاد دارد که ما وظیفه داریم که مخاطبان را با ادبیات اردوگاهی آشنا کنیم، چون این ژانر ادبیات مهم و جدی ملل است و خاص ما نیست.
دو، سه میلیون رزمنده جنگ
شاید غصه بخوریم چرا این ادبیات در کشور ما مخاطب کمی دارد و اقبال زیادی به آن نیست. کارها پس از نشر در یک چاپ میمانند و تجدید چاپ نمیشوند. در حالیکه با فراوانی جمعیت ایران و دو، سه میلیون رزمنده جنگ دیده که داریم؛ تعداد آزادگان با فرزندان و بستگانی که پیرامون آنهاست و خودشان باید یک جامعه آماری تعیینکنندهای داشته باشند برای خوانش یک کتاب خاطرات اسارت، اما چنین نیست. در واقع به نظرم در این کتاب یک تمهید جدی برای تحریک ذائقه مخاطبان صورت گرفته تا بتوان آنها را درگیر این ادبیات کرد. با سرفصلهایی که قاب گرفته شده، کوتاه، تاثیرگذار و موجب درنگ است. از این لحاظ ساختار یا قاببندی اولیهای در این کار بوده و تیم تحقیقی هم در این کار همراهی خوب و موثری کرده است که در کل ابداع و اقدام هوشمندانه خوبی صورت گرفته است.
چهل خاطره از لحظه اسارت
چهلنامهها، چهل خاطره و داستان در ادبیات دینی و عرفانی و بعضا داستانی ما معمول و مرسوم است و کتاب تابستان 1369 هم چهل خاطره از لحظه اسارت که شاید عادی و ساده به نظر بیاید، اما در بحث اسارت آن دقایق آغازین بسیار محل اعتناست. به گونهای که در غرب حتی در مطالعات بالینی و روانشناسی بیشترین مکث، تامل و تحقیق دانشگاهی را در پی دارد. به این دلیل که یک لحظه دگردیسی و دگرگونی ۱۸۰ درجهای زندگی از آزادی به اسارت است. هجوم خاطرات، تاثیر و تاثرات زیسته در آن لحظه خیلی در غلیان و اوج است و ساده نیست!
در لحظه اسارت چه گذشته است
آنچه که در کتاب تابستان ۱۳۶۹ چاپ شده برای ما سند انسانشناسی از چهل انسان معاصر است که تعدادی از آنها هنوز در بین ما زندگی میکنند و فکر میکنم تعدادی از آنها در سنوات اخیر به شهادت رسیده باشند. این کاری که صورت گرفته و در آن لحظه اسارت قاببندی و کوتاه شده برای مخاطب امروز است که بخواند و دریابد که در لحظه اسارت اسرای ایرانی در عراق چه گذشته است.(با سپاس از ماهرخ ابراهیمپور و داوود ضامنی)
محمد قاسمیپور - منتقد و پژوهشگر
وضعیتی نزدیک به فاجعه!
اکنون که نزدیک به چهلواندی سال از آن زمان میگذرد، اگر قرار است در این سرفصل موضوعی گامی برداشته شود، گویی همان فردی که آغازگر راه بوده، باز هم باید برای برخی پیگیریها گامهای اساسی را خودش بردارد.امروز چنین وضعیتی را باید نزدیک به فاجعه بدانیم که دو سال از انتشار یک اثر میگذرد و از کتاب «تابستان ۱۳۶۹» چندان بررسی، نقد و تاملی صورت نگرفته است. در کل یک معرفی از کتاب در سایت ناشر موجود است و بعد یک گزارش از مراسم رونمایی، معرفی کتاب و تمام.
فرد مشهور در ادبیات جنگ
استاد سرهنگی فرد مشهوری در ادبیات جنگ است واثبات شده که در مداقه، تامل و جزئینگری دقیق درموضوعاتی که ورود پیدا میکند، فرد سرآمد و باهوشی است. در این موضوع که در حوزه تخصصی و دلمشغولی اصیل و پایدار اوست، به عبارتی فعالیتش در این عرصه قدمتی بیش از چهل سال دارد. از اینرو مکث و تامل برای انتخاب سوژه این کتاب امری حسابگرانه است که پهلو به ذائقهشناسی مخاطب میزند. استاد سرهنگی با قاطعیت اعتقاد دارد که ما وظیفه داریم که مخاطبان را با ادبیات اردوگاهی آشنا کنیم، چون این ژانر ادبیات مهم و جدی ملل است و خاص ما نیست.
دو، سه میلیون رزمنده جنگ
شاید غصه بخوریم چرا این ادبیات در کشور ما مخاطب کمی دارد و اقبال زیادی به آن نیست. کارها پس از نشر در یک چاپ میمانند و تجدید چاپ نمیشوند. در حالیکه با فراوانی جمعیت ایران و دو، سه میلیون رزمنده جنگ دیده که داریم؛ تعداد آزادگان با فرزندان و بستگانی که پیرامون آنهاست و خودشان باید یک جامعه آماری تعیینکنندهای داشته باشند برای خوانش یک کتاب خاطرات اسارت، اما چنین نیست. در واقع به نظرم در این کتاب یک تمهید جدی برای تحریک ذائقه مخاطبان صورت گرفته تا بتوان آنها را درگیر این ادبیات کرد. با سرفصلهایی که قاب گرفته شده، کوتاه، تاثیرگذار و موجب درنگ است. از این لحاظ ساختار یا قاببندی اولیهای در این کار بوده و تیم تحقیقی هم در این کار همراهی خوب و موثری کرده است که در کل ابداع و اقدام هوشمندانه خوبی صورت گرفته است.
چهل خاطره از لحظه اسارت
چهلنامهها، چهل خاطره و داستان در ادبیات دینی و عرفانی و بعضا داستانی ما معمول و مرسوم است و کتاب تابستان 1369 هم چهل خاطره از لحظه اسارت که شاید عادی و ساده به نظر بیاید، اما در بحث اسارت آن دقایق آغازین بسیار محل اعتناست. به گونهای که در غرب حتی در مطالعات بالینی و روانشناسی بیشترین مکث، تامل و تحقیق دانشگاهی را در پی دارد. به این دلیل که یک لحظه دگردیسی و دگرگونی ۱۸۰ درجهای زندگی از آزادی به اسارت است. هجوم خاطرات، تاثیر و تاثرات زیسته در آن لحظه خیلی در غلیان و اوج است و ساده نیست!
در لحظه اسارت چه گذشته است
آنچه که در کتاب تابستان ۱۳۶۹ چاپ شده برای ما سند انسانشناسی از چهل انسان معاصر است که تعدادی از آنها هنوز در بین ما زندگی میکنند و فکر میکنم تعدادی از آنها در سنوات اخیر به شهادت رسیده باشند. این کاری که صورت گرفته و در آن لحظه اسارت قاببندی و کوتاه شده برای مخاطب امروز است که بخواند و دریابد که در لحظه اسارت اسرای ایرانی در عراق چه گذشته است.(با سپاس از ماهرخ ابراهیمپور و داوود ضامنی)
محمد قاسمیپور - منتقد و پژوهشگر