نسخه Pdf

قصه‌گویی طوبی در مسیر اربعین

بررسی اهمیت تنیدن مفاهیم عاشورایی به عناصر درام در سریال‌‌های تلویزیونی

قصه‌گویی طوبی در مسیر اربعین

اربعین حسینی را پیش رو داریم. بسیاری کوله‌بار سفر بستند تا به صورت نمادین پا در مسیری بگذارند که سیدالشهدا (ع) و یارانش در سال 61 هجری قمری دل به آن سپردند. گرچه این سفر بی‌بازگشت بود اما ثمره فراوان داشت و پیام آن بر جریده عالم ثبت شد. ندایش به گوش جهانیان رسید. حرفش به دل قصه‌ها خزید و نقل داستان مادربزرگ‌ها برای نوه‌ها شد.

خطبه شد وهمچنان از منبرها به گوش می‌رسید. درس شد و به صفحات کتاب‌های مدارس رسید.همچنان نیز کلام روز است، منطبق با زمانه است و جان‌مایه‌اش کهنه نمی‌شود چون از حق وحقیقت روایت دارد. در واقع عاشورا، واقعه‌ای است که ریشه در تاریخ و مذهب دارد و مفاهیم بلند آن به دیگرساحت‌ها نظیر سیاست،جامعه‌شناسی،فرهنگ، اخلاق و...نیزمی‌رسد.اباعبدا...(ع)وقیام تاریخی‌اش که امروز سبب وفاق ملت‌ها شده و شیعیان را در پاسداشت چهلمین روز آن، از سراسر جهان به کربلا می‌رساند، خود رسانه‌ بود و حرکت شجاعانه و بی‌بدیلش چنان لرزه‌ای بر اندام روایت‌های تاریخی انداخت که همچنان ردپایش در رسانه‌ها باقی است. زینب (س) که همگام با حسین(ع) و در این مکتب بالنده شده بود نیز رسالت رسانه‌گونه‌اش رادرپی حادثه نینوا پی گرفت و صدای کسانی شد که گلوی‌شان به ناحق در کربلا دریده شدوخون‌شان برزمین ریخت.امروز برای امتداد این راه ودرمقابله باروایت‌های برساخته و دروغین یزیدیان زمانه، باید از ظرفیت رسانه‌ها، هوشمندانه بهره برد.به همین دلیل بیش از پیش براهمیت روایت به زبان قصه و تصویر تاکید و از معجزه نمایش برای بیان حقایق نام برده می‌شود. 

وارسته از شعار
در ادبیات داستانی و نمایشی تلاش‌هایی برای پاسداری ازاین قیام وانتشار آن به جهانیان صورت گرفته است.یکی ازآخرین فعالیت‌های رسانه‌ملی در این خصوص، سریال «طوبی»است که نگاهی تازه به این مهم داشته است؛ نگاهی وارسته از شعار و مستقیم‌گویی. این سریال، قابی از تاریخ کربلا را در تصویر جا نداده است و قرار نیست با سفر به تاریخی دور، از دهه 60 هجری قمری قصه بگوید. روایتش معاصر است. از ایران و کشور همسایه‌اش می‌گوید و در بطن این قصه، نقبی نیز به فرهنگ عاشورا می‌زند. طوبی  به نویسندگی سیدحسین امیرجهانی و کارگردانی سعید سلطانی، به مدد دست‌اندرکاران حرفه‌ای و متنی حساب‌شده، کتابی را منبع فیلمنامه خود قرار داده است که در آن مفاهیم عاشورایی و وطنی با یکدیگر پیوند خورده است. شخصیت اصلی نیز که در جایگاه راوی (و به نوعی رسانه) قرار دارد یک بانوی ایرانی است.
 
همجواری با سیدالشهدا (ع)
طوبی برای به تصویر کشیدن متن کتاب، بارها بازنویسی شده و هوشمندانه دگرگونی‎هایی یافته است. سریال روایتی تخت و حتی خطی از یک واقعه ندارد بلکه در دل این قصه شاهد رخدادهای سیاسی و اجتماعی، التهابات کشور در دهه 50، دفاع‌مقدس و... هستیم که در نهایت پای شخصیت اصلی را به خاک عراق می‌رساند و او را همجوار امام حسین(ع) می‌کند؛ تنها پناه و آشنای این بانوی غریب در غربت. طوبی از این منظر به جای دست گذاشتن روی نقاط اختلاف دو ملت و فرهنگ‌های گاه متفاوت‌شان، از اشتراکات روایت دارد. از قصه دلدادگی ایرانیان و عراقی‌ها به اباعبدا...(ع)، ازدست و پنجه نرم کردن مردم ایران با حکومت طاغوت و انقلاب ملت در سال 1357و از سوی دیگر از سیطره رژیم بعث به خاک عراق و درگیر شدن ملت‌ها با جنگ هشت ساله. در نهایت نیز با حفظ عشق حسین(ع) در پیوند با قصه، به پیاده‌روی اربعین که بزرگ‌ترین تجلی وفاق این دو کشور همسایه است، می‌پردازد. همان‌طور که اشاره شد در تمام این پرداخت‌ها تا امروز، شاهد زیاده‌گویی و شعارزدگی نبودیم و امید است پس از این نیز سریال بتواند با طی همین مسیر، مخاطبان را با خود همراه کند. 
 
معجزه قصه‌گویی
از معجزات قصه همین است که می‌توان در آن مفاهیم والا را به شیوه‌های غیرمستقیم گنجاند و به شیرینی به مخاطبان منتقل کرد. در همین راستا محمدحسن امامیان،نویسنده کتاب اربعین طوبی گفته: داستان رمان از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آغاز می‌شود. در آن کودتا پدر دختر به رحمت خدامی‌رود وداستان از آن زمان آغاز می‌شود. اما شرایط داستان اقتضا نمی‌کرده که از دهه ۳۰ شروع شود و دهه ۵۰ نقطه آغازین سریال می‌شود. سریال وسینما و درام حکم می‌کند که از بعضی واقعیت‌ها صرف‌نظر شود. به همین دلیل، در متن سریال تغییراتی صورت گرفته است. ماجرا از این قرار است که پیاده‌روی طوبی در اربعین بستری برای روایت گذشته‌اش می‌شود، یعنی طوبی به همراه نوه‌های خود به سمت کربلا می‌رود ودراین مسیرگذشته خودش رابرای نوه‌هایش تعریف می‌کند.ما با مرور قصه طوبی متوجه می‌شویم که پایه‌های زیارت اربعین و ارتباط بین دو ملت ایران و عراق از کجا‌ها شکل گرفته و چه عمقی داشته است. 
 
سفر بتول به خاک نینوا
آن‌طور که نویسنده کتاب بیان می‌کند،این داستان برگرفته ازواقعیت ودرباره زندگی زنی به نام بتول است.دربخشی از کتاب هم می‌خوانیم: «چند سال پیش، توفیق رفیق‌مان شد وهمراه جمعی ازمحبان آل‌ا...راهی سفر اربعین حسینی شدیم. سفر از کاظمین و سامرا شروع و به نجف و بعد کربلای معلی ختم شد. در این سفر که مأمن ما سایه عنایت ائمه‌اطهار‌(ع) بود، مسکن‌مان خانه پرمهر زنی پا‌به‌سن نهاده، اما پویا و سرزنده بود که به او خاله بتول می‌گفتند. بتول، زاده تهران و ایرانی‌الاصل بود که در نوجوانی به همسری مردی عراقی درمی‌آید و باقی عمرش را در بصره زندگی می‌کند. یکی از همراهانمان در این سفر که از اقوام ایرانی خاله بتول به حساب می‌آمد، خلاصه زندگی پرفراز‌و‌نشیب خاله را برایمان بازگوکرد.زندگی پرازماجرا همراه با شادی،غم وحالاانتظار. هرچندبتول برسختی‌های زندگی‌اش همچون یتیمی، غربت،اذیت‌های هوو،فوت همسرودیگرعزیزانش فائق آمده واینک درمیان خانواده‌اش جایگاه خاصی دارد، اما داستان زندگی او هنوز به اتمام نرسیده وسال‌هاست منتظر پسر مفقودالاثرش چشم به راه و گوش به زنگ دارد. تقریبا همه اعضای خانواده بتول از بازگشت گمشده‌شان مایوس شده وعکس اوراباعنوان شهید بر سینه دیوار نصب کرده‌اند، اما حسی مادرانه، همچنان نوید بازگشت پسر را در دل او زنده نگه می‌دارد.»

امیر حکمت‌شعار - از اهالی قلم