گفتوگو با دیوید اویلووبازیگر سریال «مردان قانون» که از شبکه چهار پخش شد
داستانهای خودمان را تعریف میکنیم
دیوید اویلوو که در کنار بازیگری یکی از فعالان مدنی پرتحرک در جامعه آمریکا به حساب میآید از زمان بازی در نقش مارتین لوترکینگ در درام اجتماعی «سلما»درسال 2014، در فکر بازی در نقش شخصیت مهمی چون باس ریوز بوده است. این شخصیت برای او هم مثل بسیاری از سیاهپوستان آمریکا، از اهمیت ویژه و بالایی برخوردار بوده است.
به همین دلیل، زمانی که تیلور شریدان، برنامهساز موفق و سرشناس تلویزیونی با اویلوو درباره سریالی در ارتباط با این چهره افسانهای تاریخ سیاهان و آمریکا صحبت کرد، او بلافاصله پاسخ مثبت داد و حتی گفت برای حضور جلوی دوربین فیلمبرداری لحظه شماری میکند. بازیگر 48ساله سینما و تلویزیون در گفتوگوی اینترنتی زیر درباره سریال پربیننده و بسیار موفق «باس ریوز/مردان قانون» و شخصیت محبوب و مورد علاقه همیشگیاش صحبت میکند.
همه میدانیم که برای بازی در نقش چهره افسانهای غرب وحشی که به اولین مرد قانون سیاهپوست تاریخ کشور تبدیل شد بسیار علاقهمند بودید.
شوق زیادی داشتم و چند بار این سریال را در ذهنم بازی و فیلمبرداری کردم. بازی در باس ریوز برایم مثل قدم زدن در دنیای رویاییای بود که همیشه به آن فکر میکردم و شوق حضور در آن را داشتم. در کودکی همیشه نقش کابویها و گاوچرانها را برای خودم بازی میکردم و از همان روزی که کار بازیگری را شروع کردم، به خودم میگفتم بالاخره یک روز در وسترنی اجتماعی و نفسگیر این نقش را بازی خواهم کرد.
تیلور شریدان چگونه کارگردان و برنامهسازی است؟
میتوانم بگویم یکی از بهترینهای این کار در کل سیاره است. او داستان زندگی ریوز را به بهترین شکل ممکن تعریف و ارائه کرده و حق مطلب را دربارهاش خیلی خوب ادا کرده است.
با این حال، به نظر میرسد کارگردانی و هدایت شما سر صحنه فیلمبرداری نباید کار چندان سختی بوده باشد!
خب، من مثل بسیاری دیگر از رنگینپوستان با داستان زندگی و فعالیتهای ریوز آشنایی نزدیکی داشتم. نهتنها عموم سیاهان که بسیاری از مردم سفیدپوست هم چیزهای زیادی درباره مرد شجاعی میدانند که ابتدا برده بود و بعد از آزادی توانست با رشادتهایش لقب اولین مارشال ایالتی خاک کشور را دریافت کند. این نوع داستانها به تمام فعالان اجتماعی و طرفدار حقوق مدنی روحیه کافی برای ادامه فعالیت میدهد و من بهعنوان یک بازیگر، خیلی خوب میدانستم مشغول بازی در نقش چه کسی هستم. با وجود این، راهنماییهای شریدان بسیار خوب بود. او برای خلق سریال سراغ تعداد بسیار زیادی از هنرمندان و دستاندرکاران سیاهپوست رفت و فضای بسیار خوبی برای کار بهوجود آورد. داستان او عدالت را در مورد ریوز اجرا کرد و این نکته مهمی است.با این همه، سریال فقط درباره یک چهره افسانهای و اقدامات او نیست. فراتر از آن، این مجموعه فرصت آن را فراهم کرد تا بتوانیم درباره اکثریت خاموشی صحبت کنیم که خیلیها تلاش دارند چیزی دربارهشان گفته و پخش نشود. احساس میکنم شیوه داستانگویی در تلویزیون و سینما دارد تغییر میکند و دیگر قرار نیست فقط شاهد روایت داستانهایی باشیم که توسط یک اقلیت گفته میشود و اغلب اوقات تحریف کامل تاریخ و رویدادهای آن است. حالا ما با هنرمندان رنگینپوستی روبهرو و طرف هستیم که میخواهند داستانهایشان را خودشان تعریف کنند، نه دیگران. این نکته، قواره داستانگویی را تغییر داده و راه را به سمت تعادلی قابلقبول میبرد.
به نظر میرسد ظهور شبکههای دیجیتالی و استریم که بهدنبال جذب مخاطب بیشتر هستند، در این رابطه بیتاثیر نبوده است.
بله. حالا خیلیها متوجه این نکته مهم شدهاند که بسیاری از تماشاگران قاب کوچک مشتاق تماشای داستانهایی هستند که توسط خود سیاهان و رنگینپوستان گفته و تعریف میشود. سیاهان و بقیه رنگینپوستان بخش بسیار مهمی از بینندگان را تشکیل میدهند و این در حالی است که حتی بسیاری تماشاگران سفیدپوست هم خواهان تماشای سریالهایی هستند که به دور از دیدگاههای نژادپرستانه، میخواهند واقعیتهای زندگی رنگینپوستان و سیاهان را به نمایش بگذارند.بهعنوان مثال سریال موفق «بازی مکعب» نمونه کرهای خوبی است. موفقیت این مجموعه ثابت کرد تماشاگران در سراسر دنیا بهدنبال یک داستانسرایی جدید و متفاوت از آن چیزی هستند که تا قبل از این به آنها ارائه شده است. درعین حال، این مسأله نشان داد این ادعا که کسی خواهان تماشای داستانهای سیاهان نیست، یک دروغ بزرگ است. تماشاگران درسطح بینالمللی میخواهند داستانهایی درباره تمام گروهها و نژادهای انسانی و اجتماعی را بشنوند و فقط خواهان آن داستانهایی نیستند که قرار است توسط مدیران کمپانیهای بزرگ فیلمسازی دیکته شود. برای همین است که میگویم ما میخواهیم داستانهای خودمان را تعریف کنیم و حتما این کار را انجام میدهیم. در همین رابطه به مدیران پخش استریم هم هشدار میدهم که مراقب نوع رفتار و کارهایشان باشند، زیرا همه دارند آنها و کارهایشان را میبینند و قضاوت میکنند.
ازصحبتهایتان مشخص است که برای سینما و تلویزیون یک نقش اجتماعی هم قائل هستید و آن را فقط به چشم یک سرگرمی نگاه نمیکنید.
این درست است که فیلمها و سریالها باید در درجه اول تماشاگران خود را سرگرم کنند، اما من به این دو رسانه یک جور دیگر هم نگاه میکنم و باور دارم در کنار سرگرم کردن بیننده، باید او را در جریان اتفاقات و تحولات روز جامعه هم قرار داد. میتوان حرفها و پیامهای مثبت اجتماعی و فرهنگی را در دل داستانی جذاب به مردم ارائه کرد تا ضمن سرگرم شدن چیزهای جدیدی را نیز یاد بگیرند. واقعیت این است که بسیاری از آنهایی که تاریخ سیاهان را تحریف میکنند و ادعا دارند که فیلم و سریال باید فقط جنبه سرگرمی داشته باشد، اتفاقا در کارهایشان پیامهای دست راستی و ارتجاعی مورد نظرشان را میگنجانند تا تفکر مردم را به بیراهه ببرند. مثالهای زیادی میتوانم در این رابطه بزنم. با این حال، حرفم این است که این شیوه کار آنها دغلکاری است و این روزها تعداد بیشتری از تماشاگران متوجه این نوع دغلکاریها میشوند.
مهکامه درودی - مترجم
همه میدانیم که برای بازی در نقش چهره افسانهای غرب وحشی که به اولین مرد قانون سیاهپوست تاریخ کشور تبدیل شد بسیار علاقهمند بودید.
شوق زیادی داشتم و چند بار این سریال را در ذهنم بازی و فیلمبرداری کردم. بازی در باس ریوز برایم مثل قدم زدن در دنیای رویاییای بود که همیشه به آن فکر میکردم و شوق حضور در آن را داشتم. در کودکی همیشه نقش کابویها و گاوچرانها را برای خودم بازی میکردم و از همان روزی که کار بازیگری را شروع کردم، به خودم میگفتم بالاخره یک روز در وسترنی اجتماعی و نفسگیر این نقش را بازی خواهم کرد.
تیلور شریدان چگونه کارگردان و برنامهسازی است؟
میتوانم بگویم یکی از بهترینهای این کار در کل سیاره است. او داستان زندگی ریوز را به بهترین شکل ممکن تعریف و ارائه کرده و حق مطلب را دربارهاش خیلی خوب ادا کرده است.
با این حال، به نظر میرسد کارگردانی و هدایت شما سر صحنه فیلمبرداری نباید کار چندان سختی بوده باشد!
خب، من مثل بسیاری دیگر از رنگینپوستان با داستان زندگی و فعالیتهای ریوز آشنایی نزدیکی داشتم. نهتنها عموم سیاهان که بسیاری از مردم سفیدپوست هم چیزهای زیادی درباره مرد شجاعی میدانند که ابتدا برده بود و بعد از آزادی توانست با رشادتهایش لقب اولین مارشال ایالتی خاک کشور را دریافت کند. این نوع داستانها به تمام فعالان اجتماعی و طرفدار حقوق مدنی روحیه کافی برای ادامه فعالیت میدهد و من بهعنوان یک بازیگر، خیلی خوب میدانستم مشغول بازی در نقش چه کسی هستم. با وجود این، راهنماییهای شریدان بسیار خوب بود. او برای خلق سریال سراغ تعداد بسیار زیادی از هنرمندان و دستاندرکاران سیاهپوست رفت و فضای بسیار خوبی برای کار بهوجود آورد. داستان او عدالت را در مورد ریوز اجرا کرد و این نکته مهمی است.با این همه، سریال فقط درباره یک چهره افسانهای و اقدامات او نیست. فراتر از آن، این مجموعه فرصت آن را فراهم کرد تا بتوانیم درباره اکثریت خاموشی صحبت کنیم که خیلیها تلاش دارند چیزی دربارهشان گفته و پخش نشود. احساس میکنم شیوه داستانگویی در تلویزیون و سینما دارد تغییر میکند و دیگر قرار نیست فقط شاهد روایت داستانهایی باشیم که توسط یک اقلیت گفته میشود و اغلب اوقات تحریف کامل تاریخ و رویدادهای آن است. حالا ما با هنرمندان رنگینپوستی روبهرو و طرف هستیم که میخواهند داستانهایشان را خودشان تعریف کنند، نه دیگران. این نکته، قواره داستانگویی را تغییر داده و راه را به سمت تعادلی قابلقبول میبرد.
به نظر میرسد ظهور شبکههای دیجیتالی و استریم که بهدنبال جذب مخاطب بیشتر هستند، در این رابطه بیتاثیر نبوده است.
بله. حالا خیلیها متوجه این نکته مهم شدهاند که بسیاری از تماشاگران قاب کوچک مشتاق تماشای داستانهایی هستند که توسط خود سیاهان و رنگینپوستان گفته و تعریف میشود. سیاهان و بقیه رنگینپوستان بخش بسیار مهمی از بینندگان را تشکیل میدهند و این در حالی است که حتی بسیاری تماشاگران سفیدپوست هم خواهان تماشای سریالهایی هستند که به دور از دیدگاههای نژادپرستانه، میخواهند واقعیتهای زندگی رنگینپوستان و سیاهان را به نمایش بگذارند.بهعنوان مثال سریال موفق «بازی مکعب» نمونه کرهای خوبی است. موفقیت این مجموعه ثابت کرد تماشاگران در سراسر دنیا بهدنبال یک داستانسرایی جدید و متفاوت از آن چیزی هستند که تا قبل از این به آنها ارائه شده است. درعین حال، این مسأله نشان داد این ادعا که کسی خواهان تماشای داستانهای سیاهان نیست، یک دروغ بزرگ است. تماشاگران درسطح بینالمللی میخواهند داستانهایی درباره تمام گروهها و نژادهای انسانی و اجتماعی را بشنوند و فقط خواهان آن داستانهایی نیستند که قرار است توسط مدیران کمپانیهای بزرگ فیلمسازی دیکته شود. برای همین است که میگویم ما میخواهیم داستانهای خودمان را تعریف کنیم و حتما این کار را انجام میدهیم. در همین رابطه به مدیران پخش استریم هم هشدار میدهم که مراقب نوع رفتار و کارهایشان باشند، زیرا همه دارند آنها و کارهایشان را میبینند و قضاوت میکنند.
ازصحبتهایتان مشخص است که برای سینما و تلویزیون یک نقش اجتماعی هم قائل هستید و آن را فقط به چشم یک سرگرمی نگاه نمیکنید.
این درست است که فیلمها و سریالها باید در درجه اول تماشاگران خود را سرگرم کنند، اما من به این دو رسانه یک جور دیگر هم نگاه میکنم و باور دارم در کنار سرگرم کردن بیننده، باید او را در جریان اتفاقات و تحولات روز جامعه هم قرار داد. میتوان حرفها و پیامهای مثبت اجتماعی و فرهنگی را در دل داستانی جذاب به مردم ارائه کرد تا ضمن سرگرم شدن چیزهای جدیدی را نیز یاد بگیرند. واقعیت این است که بسیاری از آنهایی که تاریخ سیاهان را تحریف میکنند و ادعا دارند که فیلم و سریال باید فقط جنبه سرگرمی داشته باشد، اتفاقا در کارهایشان پیامهای دست راستی و ارتجاعی مورد نظرشان را میگنجانند تا تفکر مردم را به بیراهه ببرند. مثالهای زیادی میتوانم در این رابطه بزنم. با این حال، حرفم این است که این شیوه کار آنها دغلکاری است و این روزها تعداد بیشتری از تماشاگران متوجه این نوع دغلکاریها میشوند.
مهکامه درودی - مترجم