نسخه Pdf

دَم و بازدَمِ همدم

نگاهی به «همدم؛ مادر جبهه‌ها»

دَم و بازدَمِ همدم

همدم کَتایون رجبی، روایتی‌ است دم و بازدمی؛ اکسیژن روایتش بیشتر و دی‌اکسید‌ش کمتر. چون در ورود به هر کتابی نثر است، رواست نوشت که راوی نثری دارد روایت‌‌گونه، اما کدام‌گونه؟ گونه‌های قرمز پُرخونی که دقیقا از میانه‌ جستار راه خود را یافته است. جستار! کدام جستار؟ جستاری که ریشه در حکمت دارد؛ حکمتی امروزین که ریشه در متن واقعی زندگی دارد و زندگی کدام زندگی؟ دقیقا «نقش مادرانگی مادر».

حدی از حکمتی که راوی درک می‌کند، زیبایی‌شناسی است؛ نه متافیزیک سنگین به‌دردنخور. احساسات غلیظ سانتی‌مانتال و تجربه‌های زندگی در کوره‌ نثر دیرهنگام ــ و البته به‌موقع ــ گداخته شده و شکل گرفته است. و عجیب از چنته‌اش که مطلقا کلمه کم نمی‌آورد. به هر حال به قول کتاب «دستش سِکه دارد». 
مادر، محور کتاب است. اجازه بدهید ابن‌الوقت و یکهویی بنویسم، هرجا که دیالوگ‌های کتایونی مادر به رزمنده‌ها در جبهه‌ها آمدند، اشک‌هایم ریختند و بغض گلویم را فشرد. بهتر است احساساتم را کنترل کنم؛ منتقد که گریه نمی‌کند! حالا که احساساتم رو رفت، مجبورم احساس نویسنده کتاب را هم لو بدهم، ترس مرکزی راوی که تار و پود متن جذبش کرده، ترس از دست‌ دادن، فقدان؛ و دریغ است! و با همین دریغ انسانی کتاب نوشته شده است. با این‌که جستارهای کتاب مملو از توصیفات بی‌تشریفات است، همزمان مستندش به ‌قدر کافی چگال نیست؛ که اگر جمله‌جستارها، ناخودآگاه در کتاب پخش نشده بودند، مخاطب متوقع متوقف می‌ماند.کتایون رجبی آگاهانه بسیاری ادا‌ و اطوارها و جایزه‌بگیری‌ها را با کَفِّ‌نفس نویسندگی کنار گذاشته، تا با هزینه همه‌ آنها، به طرح تمییز چهره‌‌ مفقود و حیاتی این روزهای جامعه ما دست یابد؛ به مادرانگی.
و تلاقی زیبا، تلاقی ظرافت و مخصوصا سلیقه‌‌ نویسنده، باظرافت، سلیقه،صلابت و حمایتگری مادری‌ است که به قول قدیمی‌ها از هر انگشتش هنری. زبان مامان رزمنده‌ها عمق عاطفه را درنوردیده و ایدئولوژیک نیست. از عمق نگاه تاریخی به مادریت است. مادر، بدون نوستالژیک‌بازی، بازسازی آن بخش دنیای سنَّت، در دل دنیای مدرن است؛ برای زندگی.کاش دوربینی بود و نشان می‌داد مجری‌ها و پروژه‌نویس‌های «مادر مقدس نیستِ» شبکه من‌و‌تو را،وقتی به مادرشان می‌رسند. هیچ‌کس از مادر بی‌نیاز نیست؛ هیچ‌کس. چون مادر مقدس است. این را «من و ما» نمی‌گوییم، دم و بازدم‌های نوزاد در رحم می‌گوید؛ او می‌گوید «آری؛ مامان حیاتی و مقدّس است».

علی کمالی روستا - نویسنده