نگاهی به «زیر خط جنگ با دیگری» که خاطرات مهری فلاحی را منعکس کرده است
پرستارهایی که حاضر به رعایت حجاب نبودند!
«زیر خط جنگ با دیگری» کتاب تازهای از انتشارات سوره مهر است که خاطرات خودنوشت پرستار مهری فلاحی از روزهای پرتنش و سخت جنگ در آبادان را روایت میکند. البته سوره مهر خاطرات فلاحی را به تینا محمدحسینی سپرده و آنچه در کتاب میخوانیم انتخاب و بازنویسی او از انبوه خاطرات راوی بهحساب میآید.
اهل پایتختنشینی نبود
فلاحی در خاطرات خود رویدادها و وقایع روزهای محاصره آبادان راروایت میکند؛روزهایی که او و همکارانش در بیمارستان شرکت نفت آبادان باید به وضعیت صدها مجروح جنگی رسیدگی میکردند آنهم بدون امکانات و تجهیزات کافی. براساس اطلاعاتی که در مقدمه کتاب آمده، مهری فلاحی مدرک فوقدیپلم خود را سال ۱۳۵۸ از دانشکده نفت آبادان گرفته و از همان سال در بیمارستان شرکت نفت به کار مشغول میشود. او پس از ازدواج با همسرش به تهران میآید ولی دلش اهل پایتختنشینی نیست و پس از شروع بحران در خوزستان، دوباره خودش را به آبادان میرساند.
خردهداستانهای جالب
شاید نقطهعطف پرستاری مهری فلاحی، باردار شدن در همان ایام و ادامه خدمترسانی با همان وضعیت باشد. با اینکه او پیش از به دنیا آمدن بچه به تهران برمیگردد ولی همان روزهای حضورش در آبادان هم خردهداستانهای جالبی دارد.او درجایی از خاطراتش نوشته است:«روی صندلی نشسته بودم و به جنینم فکر میکردم.هرچه از زمان بارداریام میگذشت، کار برایم سختتر میشد. هنگام کار نفسنفس میزدم. راه رفتن و حرکت برایم مشکل شده بود. به اصطلاح سنگین شده بودم. پاهایم ورم داشت. بوی مواد ضدعفونیکننده آزاردهنده بود و فشار کار زیاد بود. زود کلافه میشدم. ولی چارهای هم نداشتم. نگران این بودم که در این اوضاع چه روی خواهد داد. گاهی امیدم را از دست میدادم که این بچه اصلا سالم باشد. با خودم میگفتم با این وضعیتی که من در آن هستم، عجیب نیست اگر یک بچه عقبمانده ذهنی یا معلول حرکتی به دنیا بیاورم. یکی از همکارانم به نام یگانه را دیدم. جویای حال دیگر همکاران شدم، گفت: مهین شهید شد. مهین دانشیار، از همکاران پرستارمان، سهماهه باردار بود. 18سال بیشتر نداشت و تازه ازدواج کرده بود.»
مشاهدات فردی و جزئیات شنیده نشده
مهری فلاحی در نوشتن خاطراتش به جزئیات متعددی اشاره کرده و تینا محمدحسینی هم بهخوبی از پس گردآوری و بازنویسی آنها برآمده است. کلیات دوران محاصره آبادان و وقایع مرتبط با آن را صدها نفر گفته و نوشتهاند. چیزی که یک اثر را از سایر آثار قلمی این حوزه متمایز میکند، پرداختن هوشمندانه به مشاهدات فردی و جزئیات شنیده نشده آن روزهاست. زیر خط جنگ با دیگری، از این حیث کتاب قابل احترامی بهشمار میرود.ما در لابهلای خاطرات خانم فلاحی با رخدادها و آدمهایی آشنا میشویم که مختص و متعلق به دنیای زیسته خود اوست. او در دوران پراضطراب جنگ دست به کارهایی میزند که باور آن برای خودش هم ساده نیست. مثلا کمک به زایمان خانمهای باردار در شرایطی اضطراری و دلهرهآور یا نگهداری از نوزادان و کودکان معصوم و مظلومی که خانوادهای ندارند. ما در روزگار راوی به روزهایی میرسیم که در بیمارستان غذایی برای خوردن پیدا نمیشود و همه نگران وخامت اوضاع بیماران هستند.
صراحت و بیان واقعیت
صراحت و بیان واقعیاتی که شاید خیلی از راویان تاریخ تمایلی به گفتنشان نداشته باشند، شاخصه دیگر این کتاب محسوب میشود. بخش عمدهای از خاطرههای مهری فلاحی به ارتباط خودش با پرستارها و مسئولان بیمارستان اختصاص یافته است. این نوع خاطرهنویسی سبب شده تا خواننده علاوه بر سوژه، خردهروایتهای جذاب دیگری را هم دنبال کند. او در بعضی از خاطرهها به تصمیمات سلیقهای و خارج از قاعده مسئولان بیمارستان هم اشاره میکند که موجب اخراج یا فراری دادن پرستارها میشود. حتی ما در خاطرات فلاحی، پرستارهایی را میبینیم که حاضر به رعایت حجاب اسلامی نیستند و همین مسأله مشکلاتی را برای بیمارستان و روند رسیدگی به بیماران ایجاد میکند.
رد قلم تینا محمدحسینی
زیر خط جنگ با دیگری در طراحی جلد حرف خاصی برای گفتن ندارد. استفاده از «باند پانسمان» در کنار تایپوگرافی، کمک چندانی به جذابیت کتاب نکرده و چنگی به دل نمیزند. از رو و پشت جلد که بگذریم، از نقش نویسنده نباید بهسادگی عبور کنیم. رد قلم تینا محمدحسینی در کتاب کاملا مشهود است. او تلاش کرده تا با تدوین و پس و پیش کردن روایتها به یک خط سیر منطقی و جذاب برسد. اگر سختگیرانه هم کتاب را نقد کنیم نویسنده نمره قبولی میگیرد ولی با اینحال اشتباهات آزاردهندهای در خط زمانی، مکانی و تصحیح خاطرهها دارد. روانی قلم خانم محمدحسینی هم ازپس روایت ماجرا برآمده وکتاب سکته کلافهکنندهای ندارد. هرچند که نویسنده میتوانست از گرهها و قلابهای بیشتری در چینش و بازنویسی خاطرهها استفاده کند.
عکسها و اسناد
عمده توجه مهری فلاحی بر اتفاقات و خاطرات آغاز جنگ تا سال ۱۳۶۵ است و در بعضی میانبندها هم به دوران کودکی و نوجوانی خود گریز زده است. او تا سال ۱۳۶۰ در آبادان، ماهشهر، مسجدسلیمان و آغاجاری حضور مداوم داشته و بعد از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ سالی یکبار مأموریت داشته که در این شهرها و در پشت جبهه به مداوای مجروحان بپردازد. محمدحسینی در پایان کتاب، عکسها و اسنادی از مهری فلاحی را برای آشنایی بیشتر خوانندگان با راوی قرار داده است. اینکتاب با ۲۳۵ صفحه و قیمت۲۰۰ هزار تومان عرضه شده است.
یک شاخصه درخشان
در پایان باید به این واقعیت هم بپردازیم که تولید چنین آثاری که خاطرات رزمندههای گمنام گوشهوکنار کشور را بازخوانی میکند، حرکت خوب و پسندیدهای است. زیر خط جنگ با تمام ضعفها و قوتهایش، یک شاخصه درخشان دارد؛ دیدن آدمهایی که فرصت دیده شدن ندارند. همین یک شاخصه، تولید این اثر را توجیه میکند.
حمید بناء - نویسنده و منتقد ادبی
فلاحی در خاطرات خود رویدادها و وقایع روزهای محاصره آبادان راروایت میکند؛روزهایی که او و همکارانش در بیمارستان شرکت نفت آبادان باید به وضعیت صدها مجروح جنگی رسیدگی میکردند آنهم بدون امکانات و تجهیزات کافی. براساس اطلاعاتی که در مقدمه کتاب آمده، مهری فلاحی مدرک فوقدیپلم خود را سال ۱۳۵۸ از دانشکده نفت آبادان گرفته و از همان سال در بیمارستان شرکت نفت به کار مشغول میشود. او پس از ازدواج با همسرش به تهران میآید ولی دلش اهل پایتختنشینی نیست و پس از شروع بحران در خوزستان، دوباره خودش را به آبادان میرساند.
خردهداستانهای جالب
شاید نقطهعطف پرستاری مهری فلاحی، باردار شدن در همان ایام و ادامه خدمترسانی با همان وضعیت باشد. با اینکه او پیش از به دنیا آمدن بچه به تهران برمیگردد ولی همان روزهای حضورش در آبادان هم خردهداستانهای جالبی دارد.او درجایی از خاطراتش نوشته است:«روی صندلی نشسته بودم و به جنینم فکر میکردم.هرچه از زمان بارداریام میگذشت، کار برایم سختتر میشد. هنگام کار نفسنفس میزدم. راه رفتن و حرکت برایم مشکل شده بود. به اصطلاح سنگین شده بودم. پاهایم ورم داشت. بوی مواد ضدعفونیکننده آزاردهنده بود و فشار کار زیاد بود. زود کلافه میشدم. ولی چارهای هم نداشتم. نگران این بودم که در این اوضاع چه روی خواهد داد. گاهی امیدم را از دست میدادم که این بچه اصلا سالم باشد. با خودم میگفتم با این وضعیتی که من در آن هستم، عجیب نیست اگر یک بچه عقبمانده ذهنی یا معلول حرکتی به دنیا بیاورم. یکی از همکارانم به نام یگانه را دیدم. جویای حال دیگر همکاران شدم، گفت: مهین شهید شد. مهین دانشیار، از همکاران پرستارمان، سهماهه باردار بود. 18سال بیشتر نداشت و تازه ازدواج کرده بود.»
مشاهدات فردی و جزئیات شنیده نشده
مهری فلاحی در نوشتن خاطراتش به جزئیات متعددی اشاره کرده و تینا محمدحسینی هم بهخوبی از پس گردآوری و بازنویسی آنها برآمده است. کلیات دوران محاصره آبادان و وقایع مرتبط با آن را صدها نفر گفته و نوشتهاند. چیزی که یک اثر را از سایر آثار قلمی این حوزه متمایز میکند، پرداختن هوشمندانه به مشاهدات فردی و جزئیات شنیده نشده آن روزهاست. زیر خط جنگ با دیگری، از این حیث کتاب قابل احترامی بهشمار میرود.ما در لابهلای خاطرات خانم فلاحی با رخدادها و آدمهایی آشنا میشویم که مختص و متعلق به دنیای زیسته خود اوست. او در دوران پراضطراب جنگ دست به کارهایی میزند که باور آن برای خودش هم ساده نیست. مثلا کمک به زایمان خانمهای باردار در شرایطی اضطراری و دلهرهآور یا نگهداری از نوزادان و کودکان معصوم و مظلومی که خانوادهای ندارند. ما در روزگار راوی به روزهایی میرسیم که در بیمارستان غذایی برای خوردن پیدا نمیشود و همه نگران وخامت اوضاع بیماران هستند.
صراحت و بیان واقعیت
صراحت و بیان واقعیاتی که شاید خیلی از راویان تاریخ تمایلی به گفتنشان نداشته باشند، شاخصه دیگر این کتاب محسوب میشود. بخش عمدهای از خاطرههای مهری فلاحی به ارتباط خودش با پرستارها و مسئولان بیمارستان اختصاص یافته است. این نوع خاطرهنویسی سبب شده تا خواننده علاوه بر سوژه، خردهروایتهای جذاب دیگری را هم دنبال کند. او در بعضی از خاطرهها به تصمیمات سلیقهای و خارج از قاعده مسئولان بیمارستان هم اشاره میکند که موجب اخراج یا فراری دادن پرستارها میشود. حتی ما در خاطرات فلاحی، پرستارهایی را میبینیم که حاضر به رعایت حجاب اسلامی نیستند و همین مسأله مشکلاتی را برای بیمارستان و روند رسیدگی به بیماران ایجاد میکند.
رد قلم تینا محمدحسینی
زیر خط جنگ با دیگری در طراحی جلد حرف خاصی برای گفتن ندارد. استفاده از «باند پانسمان» در کنار تایپوگرافی، کمک چندانی به جذابیت کتاب نکرده و چنگی به دل نمیزند. از رو و پشت جلد که بگذریم، از نقش نویسنده نباید بهسادگی عبور کنیم. رد قلم تینا محمدحسینی در کتاب کاملا مشهود است. او تلاش کرده تا با تدوین و پس و پیش کردن روایتها به یک خط سیر منطقی و جذاب برسد. اگر سختگیرانه هم کتاب را نقد کنیم نویسنده نمره قبولی میگیرد ولی با اینحال اشتباهات آزاردهندهای در خط زمانی، مکانی و تصحیح خاطرهها دارد. روانی قلم خانم محمدحسینی هم ازپس روایت ماجرا برآمده وکتاب سکته کلافهکنندهای ندارد. هرچند که نویسنده میتوانست از گرهها و قلابهای بیشتری در چینش و بازنویسی خاطرهها استفاده کند.
عکسها و اسناد
عمده توجه مهری فلاحی بر اتفاقات و خاطرات آغاز جنگ تا سال ۱۳۶۵ است و در بعضی میانبندها هم به دوران کودکی و نوجوانی خود گریز زده است. او تا سال ۱۳۶۰ در آبادان، ماهشهر، مسجدسلیمان و آغاجاری حضور مداوم داشته و بعد از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ سالی یکبار مأموریت داشته که در این شهرها و در پشت جبهه به مداوای مجروحان بپردازد. محمدحسینی در پایان کتاب، عکسها و اسنادی از مهری فلاحی را برای آشنایی بیشتر خوانندگان با راوی قرار داده است. اینکتاب با ۲۳۵ صفحه و قیمت۲۰۰ هزار تومان عرضه شده است.
یک شاخصه درخشان
در پایان باید به این واقعیت هم بپردازیم که تولید چنین آثاری که خاطرات رزمندههای گمنام گوشهوکنار کشور را بازخوانی میکند، حرکت خوب و پسندیدهای است. زیر خط جنگ با تمام ضعفها و قوتهایش، یک شاخصه درخشان دارد؛ دیدن آدمهایی که فرصت دیده شدن ندارند. همین یک شاخصه، تولید این اثر را توجیه میکند.
حمید بناء - نویسنده و منتقد ادبی