نسخه Pdf

خاطرات شورانگیز یک پلیس

با جملات ساسان ناطق، قدمی زده‌ایم در یک «خانه امن»

خاطرات شورانگیز یک پلیس

چند ماهی می‌شد که «خانه امن» به دستم رسیده بود ولی وقت خواندنش را نداشتم تا این‌که در یکی از روزهای گرم آخر تابستان کتاب را برداشتم و شروع کردم به خواندن. شروع سختی هم نبود چون‌که هم راوی کتاب را می‌شناختم و هم نویسنده آن را.

سردار بهرام نوروزی راوی  خانه امن» یکی از فرماندهان قدیمی و خوشنام نیروی انتظامی محسوب می‌شود که این‌روزها دوران بازنشستگی خود را سپری می‌کند. ساسان ناطق هم نویسنده میان‌سال و خوش قلم ادبیات پایداری است که آدم از خواندن آثارش پشیمان نمی‌شود.

هنرِ نویسنده خوب
نویسنده، تدوین خاطرات سردار نوروزی را از روزهای کودکی و نوجوانی وی آغاز کرده و چینش خاطره‌ها به شکل خطی در سال 1370 به پایان می‌رسد. جزئیات روایت‌ها نشان می‌دهد که ساسان ناطق حساسیت بالایی به خرج داده تا خاطرات، مستند و دقیق باشند. قلم ایشان هم توانسته ضمن حفظ اصالت شکل و شیوه گفتار راوی، خاطره‌ها را شیرین و خواندنی کند. این هنر یک نویسنده خوب است که بدون تغییر زیاد در واژه‌ها و به اصطلاح حرف گذاشتن در دهان راوی، کتاب خوب و جذابی بنویسد.
 
ماجرای ادغام کمیته
خواندن خاطرات سردار نوروزی برای من شیرینی خاصی داشت. صفحه به صفحه که جلو می‌رفتم رویدادها و اتفاقات زندگی حاج بهرام هیجان‌زده‌ام می‌کردند. بهرام نوروزی در دهه‌های 40، 50 و 60، ماجراهایی را تجربه کرده که هرکدام بخش‌ مهمی از تاریخ انقلاب هستند. درواقع مخاطب «خانه امن» علاوه بر خواندن خاطرات آقای نوروزی، از نگاه او مسافر تاریخ معاصر کشورمان هم می‌شود. راوی خانه امن در متن و بطن رخدادهایی قرار داشته که هر کدام برای خودشان یک فصل مهم تاریخ ایران هستند. چیزهایی مثل کتک خوردن طلاب در فیضیه، تشکیل کمیته و عضویت راوی در این نهاد انقلابی، مبارزه بچه‌های کمیته و ارتش و سپاه با اشرار در شهرهای غربی کشور، سنگ‌اندازی بنی‌صدر جلوی پای نیروهای سپاه، همراهی راوی با بزرگانی همچون بروجردی و پیچک و کچویی و ابوشریف، ترور نیروهای ارزشمند نظام در سطوح مختلف به دست منافقین، مقابله با سازمان مجاهدین خلق، درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر، حج خونین، دفاع‌مقدس، عملیات مرصاد، رحلت امام خمینی(ره) و نهایتا ماجرای ادغام کمیته و ژاندارمری و شهربانی.
   
خاطره‌های شورانگیز 
به‌نظر بنده اگر خواننده کتاب در حد همین خاطرات سردار نوروزی هم با این وقایع آشنا بشود، «خانه امن» به هدف خودش رسیده و می‌توانیم آن را یک اثر مفید برای عموم مخاطبین قلمداد کنیم. جدای از جنس صمیمی و مهربان و در عین حال شورانگیز خاطره‌ها، از این منظر نیز خانه امن آقای نوروزی ارزش و قدر بالایی دارد.مطالعه اثر نشان می‌دهد که ساسان ناطق علاوه بر تدوین خاطرات، پژوهش هم کرده تا اشارات راوی صحیح و بدون اشکال باشد. از سر و شکل خاطره‌ها می‌توان به این نکته پی‌برد که ناطق تلاش از کنار جزئیات به‌سادگی عبور نکرده و دقّت روایت‌ها برایش مهم بوده است. رفت و برگشت‌های زمانی کتاب هم یکی دیگر از شگردهای او برای جذاب‌تر شدن خانه امن به‌شمار می‌رود. در کل بنده انتخاب این نویسنده برای گفتگو با سردار نوروزی و نوشتن خاطرات ایشان را مثبت ارزیابی می‌کنم. یقیناً نویسنده می‌توانست با استفاده از برخی تکنیک‌های نویسندگی، بدون تصرف در حرف‌های راوی، درون‌مایه هیجانی خاطره‌ها را بیشتر کند.روایت اوّل شخص کتاب، انتخاب زیرکانه‌ای به‌نظر می رسد. ساسان ناطق با این انتخاب توانسته خودش را از روایت بیرون بکشد و خواننده را بچسباند به راوی.

ماجرا محور بودن خاطرات
قلم ساسان ناطق در این اثر یک ویژگی درخشان دیگر هم دارد. او تا آنجا که توانسته ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی و نظامی سردار نوروزی را در این کتاب 312 صفحه‌ای روایت کرده است.  با این‌حال ما در خانه امن بیش از هر چیزی با ماجراهای زندگی بهرام نوروزی روبه‌رو می‌شویم. همین ماجرا محور بودن خاطرات یکی دیگر از شاخصه‌های ارزنده خانه امن به‌حساب می‌آید. درگیر شدن ذهن و دل مخاطب با سوژه و ماجراهای مربوط به آن می‌تواند یک اثر را ماندگار کند.

مشوقی برای خواندن
«خانه امن» را سوره مهر در سال 1400 به سفارش نیروی انتظامی چاپ و منتشر کرد و در همان سال هم به چاپ سوّم رسید. استفاده از تصویر بال‌گرد نظامی در طرح جلد تا حدود زیادی تکلیف مخاطب با مفهوم «خانه امن» را مشخص می‌سازد. ترکیب رنگ و نقش و جنس طرح جلد کتاب به دل من ننشست و بعید می‌دانم این چیدمان هنری، در ویترین یک کتاب‌فروشی چشم مخاطب را بگیرد و او را به‌سمت کتاب بکشاند. بنده دلیل استفاده از رنگ خاکی جلد در حالی‌که کاغذ کتاب کاهی است را نفهمیدم. بگذریم! حرف زدن در این‌باره توضیح واضحات است. براساس پرس‌وجوی بنده هنوز هم تعدادی از این اثر در فروشگاه سوره‌مهر موجود است که نشانه خوبی نیست. معرفی یک کتاب سه سال بعد از انتشار به قول معروف محلی از اعراب ندارد با این‌حال من حیفم آمد که بعد از خواندن، چند خطی درباره آن ننویسم. نمی‌دانم چرا به غیر از یک برنامه کتابی در شبکه تلوبیونی کتاب هیچ رسانه‌ای به این اثر نپرداخته است. خدا کند این یادداشت مشوقی باشد برای خواندن «خانه‌امن».

فرزند تبریز
ساسان ناطق، سال ۱۳۵۴ در تبریز به دنیا آمد. او از سنین نوجوانی به فعالیت‌های پایگاه بسیج و مسجد علاقه‌مند شد که این ارتباطات به آشنایی‌اش با افراد مختلف انجامید. داستان‌های او، نظیر «وقتی جنگ تمام شود» و «ما سه نفر بودیم»، برگرفته از خاطرات این افراد است. ناطق در سال ۱۳۷۴ در رشته مدیریت دولتی پذیرفته شد و هم‌زمان نویسندگی را آغاز کرد. اگرچه مدرک تحصیلی‌اش چندان به کارش نیامد، اما تجربیات آن سال‌ها تأثیر زیادی بر آثارش گذاشت. داستان‌هایی چون «ترس‌خورده» و «دقیقه‌های بارانی» نتیجه همین تجربیات هستند.

حمید بناء - نویسنده و منتقد ادبی