
روایت امیر پارسی از دیروز و امروز و نقش معروف اوستا
مرد نکونام نمیرد هرگز
امیر پارسی، هنرمند عرصه طنز رادیو، تلویزیون و تئاتر، بازیگر محبوب دهههای 60 تا 70 تلویزیون متولد 1334 است که با بازی در ماجراهای «عبدلی و اوستا» و ایفای نقش آمیرزا یا اوستای خسیس عبدلی به شهرت رسید.
او دبیر بازنشسته ریاضی است و سالهاست درعرصه هنر فعالیت میکند. پارسی این روزها بیشتر در رادیو و تئاتر فعال است. پای صحبتهای این پیشکسوت عرصه هنر نشستیم تا برایمان از قصه شروع کار هنریاش، رسیدن به این نقش معروف و امروز روایت کند.
کار اصلیام در رادیو و تئاتر است
سر صحبت را با پارسی درباره شروع کار هنریاش باز میکنیم؛ اینکه چه سالی و چگونه کار در صداوسیما را شروع کرده، اگر دوباره به سالهای قبل برگرده باز وارد رسانه میشود یا خیر؟ این هنرمند پیشکسوت در پاسخ به این پرسشها بیان میکند: از سال 1353 فعالیت اصلیام را شروع کردم، اگرچه قبل از این زمان، در محیط دانشجویی به همراه جواد انصافی و دیگر دوستان تئاتر کار میکردم. اولین کارم در تئاتر وهمچنین دررادیو با آقای انصافی(بازیگرنقش عبدلی) بود. دربدو ورودم به صداوسیما سال 1356 وارد رادیو شدم. «راه شب» اولین برنامهای بود که در رادیو داشتم. کمکم وارد تلویزیون شدم و تا سال 1368 نتوانستم با رادیو کار کنم تا این که با برنامه «صبح جمعه» مجدد به رادیو دعوت شدم. در پاسخ به این پرسش که آیا از شغلم راضی هستم یا این که اگر به سالهای قبل برگردم مجدد کار در رسانه را انتخاب میکنم یا خیر، باید بگویم که فرهنگیام و بازنشسته آموزشوپرورش هستم. دبیر ریاضی دوره دبیرستانها و پیشدانشگاهی بودم که پس از 32 سال خدمت در آموزشوپرورش سال 1387 بازنشسته شدم.بازیگر پیشکسوت رادیو و تئاتر در ادامه میافزاید: مجموعه «عبدلی و اوستا» برای اولینبار در نوروز سال 1368 از تلویزیون پخش و آن زمان این کار خیلی دیده شد. بعدها تصمیم گرفتیم عبدلی و اوستا را در برنامه رادیویی «صبح جمعه با شما» نیز اجرا کنیم.
ایفای نقش در شهر فرنگ و صبامک
پارسی بابیان فعالیتهای این روزهایش در رادیو عنوان میکند: درحال حاضر دررادیوبا شبکه رادیویی صبا «شهر فرنگ» همکاری میکنم، این جُنگ مفرح با بخشیهای جذاب نمایشی و پخش ترانههای نشاطآفرین با بیان طنز هر روز از ساعت 9 تا 10 صبح به نقد مسائل سیاسی، اقتصادی، ورزشی و اجتماعی میپردازد. بهجز نقشهای متغیری که در این برنامه اجرا میکنم، ایفاگر نقش آقارحیم هستم که خیلی دنبال صرفهجویی آب، برق و گاز است. در برنامه دیگری هم با عنوان «صبامک» نقشآفرینی میکنم که شنبه تا چهارشنبه ساعت 8 تا 8:30 از رادیو صبا به تهیهکنندگی محمد اوزی روی آنتن میرود. این برنامه از قدیمیترین برنامههای رادیو صباست که از اولین روزهای راهاندازی این شبکه همیشه همراه مخاطبان بوده. در این برنامه تلاش میشود با طرح چالشهای مختلف اجرای نمایشهای کوتاه، داستانخوانی و بازخوانی لطیفههای ارسالی مخاطبان تعامل بیشتری با آنها داشته باشیم. در حال حاضر کار تلویزیونی ندارم، گاهی به مناسبتها و اعیاد دعوتم میکنند اما کار اصلیام در تئاتر و رادیوست. وی در ادامه درباره فعالیتهایی که امسال در تئاتر داشته است، اشاره میکند: در تئاتر فعال هستم، معمولا سالی دوسه برنامه دارم. امسال دو برنامه داشتم. یک تئاتری به نام «بادبزن خانم ویندر میر» اثری از اسکار وایلد به کارگردانی وحید اخوان بود که در فرهنگسرای ارسباران اجرا شد، البته قرار شده اردیبهشت سال۱۴۰۴ هم در تالار حافظ روی صحنه برود. تئاتر دیگری را هم که سنتی ایرانی بود با عنوان «بمون، بخون، بخندون» به نویسندگی و کارگردانی سمیه مهری در تماشاخانه سنگلج به همراه جواد انصافی و دیگر دوستان اجرا کردیم. بازیگر طنز رادیو و تلویزیون درباره این که به چه علت کار سینمایی نداشته، توضیح میدهد: در سینما یک تجربه بیشتر ندارم، آن هم برای سالهای قبل است. چون فرهنگی بودم، نمیرسیدم و فرصت نمیکردم، نه اینکه برای سینما رفتن ناز کنم اینگونه نبود. خیلی پیشنهاد داشتم. مثلا برای یک کار سینمایی باید دو ماه برای ضبط به شهرستان میرفتم، واقعا نمیتوانستم. حتی همین تئاتریها و تلویزیونیها هم چون میدانستند که آموزش و پرورشی هستم، زمانهایی از من استفاده میکردند که کلاسها تعطیل بود. بعدازظهرها کار میکردم و شاید برای همین هم کار سینمایی انجام ندادم.
لزوم شغل دیگر کنار بازیگری
پارسی باور دارد که باید شغل دیگری هم کنار بازیگری داشت تا گذران زندگی آسانتر شود. وی میگوید: بازیگران باید در کنار هنر همیشه شغل دیگری هم داشته باشند تا اگر در حرفه بازیگری دعوت به کار نشدند، بتوانند گذران زندگی کنند. از آنجا که با حقوق بازنشستگی نمیتوان گذران زندگی کرد، باز کارم را ادامه دادم.
بازیگر پیشکسوت تلویزیون در ادامه با پاسخ به این پرسش که مهمترین دلیل ماندگاری برنامههای پرمخاطب و ماندگار در گذشته چه بود؟ توضیح میدهد: به نظرم اصل ماجرا اینگونه بوده که در گذشته تولیدات زیاد نبود، بنابراین خیلی روی برنامهها و کیفیت آنها تاکید میکردند و هر برنامهای را پخش نمیکردند. خوب به یاد دارم زمانی که اوج کار ما بود و هر شب در تلویزیون برنامه داشتیم، دو کانال بیشتر نبود و بعدها به پنج و شش کانال افزایش پیدا کرد. آن زمان تمام بازیگران، نویسندهها و کارگردانها دنبال این بودند که واقعا کارشان را به نحو احسن انجام دهند، از این بابت برنامهها خیلی پرمخاطب میشد و مردم پای برنامههای مینشستند و آنها رانگاه میکردند.به نظرم اگرتعداد برنامهها راکم کنند،بیشک کیفیت کاربالا خواهدرفت وبرنامههاگزیده خواهد بود.پارسی درخصوص این که برای حفظ و جذب مخاطبان میشود بیشتر از برنامههای طنز استفاده کرد؟ پاسخ میدهد: به نظرم اینگونه نیست که برای جذب مخاطب فقط برنامههایی با محوریت طنز تهیه و پخش شود، مردم تمام داستانهای سریالهای دهه 60 را خوب به یاد دارند. هنوز که هنوز است، اگر برنامهای از شبکه آیفیلم پخش شود، مردم میبینند و لذت میبرند. باید در محتوای برنامهها همه چیز گنجانده شود. زندگی حول محور تمام اتفاقات میگردد. اتفاقات فقط طنز نیست، طنز هم یک بخشی از زندگی انسانهاست. باید کیفیت برنامهها را بیشتر کرد.
رادیو مسیر خوبی را طی میکند
بازیگر طنز رادیو و تلویزیون در پاسخ به این پرسش که به نظر شما در دنیای امروزی که دسترسی به انواع و اقسام رسانهها و کانالها آسان شده، رادیو در زندگی مردم تا چه اندازه نقش دارد؟ توضیح میدهد: اگر چه دسترسی به انواع و اقسام رسانهها و شبکههای اجتماعی زیادشده اما رادیو خیلی مسیر خوبی را طی میکند و وضعیت خیلی خوبی دارد. بهشخصه هنوز حضور پررنگ رادیو را در خانهها و ماشینها میبینم. اکثر مردم در ماشین، مغازه، خانهها و... رادیو گوش میدهند. اگر رادیو، رابطهاش را با مردم بیشتر کند، موفقتر خواهد بود. وی در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به اینکه در گذشته بیشتر برنامههای رادیویی میدانی اجرا میشد، میافزاید: ما در گذشته بیشتر کارهای محیطی و میدانی داشتیم؛ برای اجرای برنامهها به پارکها و بوستانها میرفتیم و با مشارکت و حضور مردم برنامه را اجرا میکردیم، هم خودمان و هم مردم بیشتر لذت میبردیم. به نظرم اگر مثل گذشته رادیو بیشتر در میان مردم باشد، بیشک موفقتر خواهد بود.
رسانهای بر پایه عشق و زندگی
پارسی درباره این که مهمترین مؤلفه و ویژگی شاخص کار در رادیو چیست و بازیگران بهویژه کسانی که کار طنز میکنند چگونه در این عرصه ماندگار شدند؟ عنوان میکند: همیشه گفتهام که رادیو بر دو پایه عشق و زندگی استوار است. پیشتر هم گفتم کار در رادیو سختتر از هنرهای نمایشی است.ازسال1353 تا الان طنز کارمیکنم، کارطنز رادیویی خیلی متفاوت است؛ چرا که طنزپرداز باید ذائقه مخاطبش را بشناسد، دوم اینکه حس پشت کارش باشد و چیزهایی را که میگوید به دل مخاطب بنشیند.وقتی از پارسی میپرسیم خاطرهای از اولین بازیاش دارد؟ میگوید: روزی که وارد کار تئاتر شدم، خوب به یاد دارم یک نمایشی بود که اصلا حرف نمیزدم. فقط یک ظرف انگور دستم بود، پادشاه میآمد و میگفت: غلام انگوری، انگور بده، من ظرف را میآوردم جلو، انگور را میچید و میخورد.
یا زمانی که اجرای برنامه «جمعه ایرانی» را برعهده داشتم، همه آن برایم خاطره است؛ همه قدیمیها دور هم جمع میشدیم، گل میگفتم و گل میشنیدیم. یاد خاطرههای قدیم میافتادیم، خیلی خوش بودیم. همه اینها خاطره است.
پارسی درخصوص این پرسش که کدام یک از اعضای خانواده کار شما را دنبال میکند؟ تعریف میکند: همسرم که از اول آموزش و پرورشی بود. در مقطع تحصیلی دبستان تدریس میکرد. چند سالی است که بازنشسته شده. دو پسر و یک نوه دارم که کارم را دنبال نکردند. اوایل پسر کوچکم یکی دوتا کار انجام داد؛ چون استعداد داشت خیلی دنبالش آمدند اما خودم نگذاشتم. گفتم که از درس و زندگی میافتی. پیشنهاد کردم اگر میخواهی این کار را ادامه دهی باید تحصیلاتت را ادامه بدهی. بالاخره رفت سراغ کار خودش، اما یک نوه کوچک دارم که با وجود این که 11 سال بیشتر ندارد خیلی علاقهمند است و از حالا کارهای نریشن انجام میدهد و برای مدرسه میفرستد. حتی نمایشنامهخوانی میرود.
رفیق یا اولین مشوق
بازیگر نقش آمیرزا با بیان توصیههایی پیرامون موفقیت درعرصه اجتماع و درزندگی شخصی صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: انسانیت خیلی مهم است. «سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز/ مرده آن است که نامش به نکویی نبرند» نیک زندگی کردن، با مردم مدارا کردن، خوب بودن، انسانیت به خرج دادن در یک لفظ، «انسانیت» است که پابرجا خواهد بود؛ مثلا پس از سالها میبینیم یاد و خاطره مرحوم تختی هنوز در ذهنها زنده است. در زندگی هم باید شرافت داشت. برای شرافت هم کاری نباید کرد جز اینکه انسانیت به خرج دهیم. اینگونه است که موفقیت حاصل میشود. پارسی درباره اینکه چه کسانی در موفقیتش نقش داشتند، میافزاید: اولین شخصی که به ذهنم خطور میکند جواد انصافی است، در کودکی و نوجوانی تئاتر کار نمیکردم اما انصافی از بچگی کار تئاتر را شروع کرده بود، بهواسطه او بعد از دیپلم، سال 1353 وارد تئاتر شدم. اولین کسی که در این کار مشوقم بود جواد انصافی دوست قدیمی و پیشکسوت بازیگری تئاتر، رادیو و تلویزیون است. بالاخره نمیتوان از کسانی که در کارم یاریام کردند گذشت مثل مرحوم فنیزاده که خیلی برایم زحمت کشید یا مثلا خانم خجستهکیا در دوران جوانی خیلی در تئاتر به کمک من آمد. محمد عیوضی یکی از اساتیدی بود که خیلی به گردنم حق داشت، در واقع همهکاره تیم عبدلی و اوستا بود. همچنین مرحوم صادق عبداللهی، طنزپرداز، نویسنده و کارگردان صدا وسیما که نویسندگی صبح جمعه با شما را بر عهده داشت. خودم را خیلی مدیون این استادان میدانم.
پایداری تا رسیدن به هدف
پارسی در پاسخ به این پرسش که به علاقهمندان بازیگری و اجرا چه توصیه یا پیشنهادی دارد، بیان میکند: قبل از شروع فعالیتهایم در رادیو، تصور میکردم که کار کردن در این زمینه بسیار ساده است، اما زمانی که کارم را در رادیو آغاز کردم، متوجه شدم این کار واقعا دشوارتر از هر فعالیت نمایشی دیگری، از جمله تئاتر، تلویزیون و سینماست. در گذشته هر کسی به همین راحتی نمیتوانست وارد رادیو شود اما در حال حاضر رادیو همه جوانها را دربرگرفته و راه برای جوانان باز است. علاقهمندان این حرفه باید کمی صبور باشند، جوانهای امروزی خیلی زود میخواهند به نتیجه برسند، یعنی میخواهند راه صدساله را یکشبه طی کنند. باید بدانند که کار هنر به هیچوجه اینگونه نیست؛ باید تحصیلات مرتبط داشته باشند یا اینکه در کلاسهای آموزشی شرکت کنند، بیاموزند و تجربه کسب کنند.در گذشته زمان ما کلاسهای بازیگری و کارگاههای آموزشی بازیگری یا اجرا نبود، خودمان باید کارها را میدیدم، کار میکردیم تا ببینند استعداد داریم یا خیر. وقتی موردپسند واقع میشدیم ما را به کار دعوت میکردند. در حال حاضر شرایط تغییر کرده، باشگاههای مخاطبان راهاندازی شده و افرادی که استعداد دارند جذب میشوند یا جشنوارههای مختلفی که در رادیو با هدف استعدادیابی نیروهای جوان و خوشذوق برگزار میشود، خیلی خوب است. در برنامههایی که در قالب مسابقه گویندگی در رادیو برگزار میشود، جوانها میتوانند شرکت کنند. اگر خوب باشند، انتخاب میشوند و وارد رادیو خواهند شد. امیدوارم جوانهایی که میآیند یک مقدار پایداری داشته باشند تا بتوانند وارد صحنه شوند.
بیشتر به تئاتر علاقهمندم
این بازیگر اوقات فراغتش را هم با کاردررادیو وایفای نقش در تئاترمیگذراند وعنوان میکند: کاردررادیو وتئاتر جزو دلمشغولیهای این روزهایم است. بیشتر به تئاتر علاقهمند هستم. خیلی دعوتهای تئاتری دارم، میروم و از نزدیک کار دیگر دوستان را میبینم. گاهی اوقات با بچههای تئاتر کار میکنم و گاهی هم خودم کار نمایش دارم. وقتی از پارسی میپرسیم که چقدر اهل مطالعه است و مطالعه در کارش چه نقشی دارد، پاسخ میدهد: مسلما برای کار ما مطالعه بسیار ضروری است؛ کار هنر به مطالعه نیاز دارد. کتابهای مختلفی را میخوانم بهویژه کتابهای تئاتری که درباره فنبیان است یا نمایشهای تئاتر میخوانم. خیلی مطالعه میکنم. به رمان هم خیلی علاقه دارم. کتابخانه بزرگی دارم که در آن کلی کتاب خوانده شده و البته خوانده نشده هم هست که سعی میکنم آنها را بخوانم. وی میگوید: در سال پیشرو آرزوی موفقیت برای همه مردم ایران بهویژه بچههای هنری میکنم. امیدوارم هنر این جوانها دیده شود از ما که گذشت، انشاءا... سال آینده هنر این جوانها بیشتر دیده شود.
مریم کریمی - خبرنگار
کار اصلیام در رادیو و تئاتر است
سر صحبت را با پارسی درباره شروع کار هنریاش باز میکنیم؛ اینکه چه سالی و چگونه کار در صداوسیما را شروع کرده، اگر دوباره به سالهای قبل برگرده باز وارد رسانه میشود یا خیر؟ این هنرمند پیشکسوت در پاسخ به این پرسشها بیان میکند: از سال 1353 فعالیت اصلیام را شروع کردم، اگرچه قبل از این زمان، در محیط دانشجویی به همراه جواد انصافی و دیگر دوستان تئاتر کار میکردم. اولین کارم در تئاتر وهمچنین دررادیو با آقای انصافی(بازیگرنقش عبدلی) بود. دربدو ورودم به صداوسیما سال 1356 وارد رادیو شدم. «راه شب» اولین برنامهای بود که در رادیو داشتم. کمکم وارد تلویزیون شدم و تا سال 1368 نتوانستم با رادیو کار کنم تا این که با برنامه «صبح جمعه» مجدد به رادیو دعوت شدم. در پاسخ به این پرسش که آیا از شغلم راضی هستم یا این که اگر به سالهای قبل برگردم مجدد کار در رسانه را انتخاب میکنم یا خیر، باید بگویم که فرهنگیام و بازنشسته آموزشوپرورش هستم. دبیر ریاضی دوره دبیرستانها و پیشدانشگاهی بودم که پس از 32 سال خدمت در آموزشوپرورش سال 1387 بازنشسته شدم.بازیگر پیشکسوت رادیو و تئاتر در ادامه میافزاید: مجموعه «عبدلی و اوستا» برای اولینبار در نوروز سال 1368 از تلویزیون پخش و آن زمان این کار خیلی دیده شد. بعدها تصمیم گرفتیم عبدلی و اوستا را در برنامه رادیویی «صبح جمعه با شما» نیز اجرا کنیم.
ایفای نقش در شهر فرنگ و صبامک
پارسی بابیان فعالیتهای این روزهایش در رادیو عنوان میکند: درحال حاضر دررادیوبا شبکه رادیویی صبا «شهر فرنگ» همکاری میکنم، این جُنگ مفرح با بخشیهای جذاب نمایشی و پخش ترانههای نشاطآفرین با بیان طنز هر روز از ساعت 9 تا 10 صبح به نقد مسائل سیاسی، اقتصادی، ورزشی و اجتماعی میپردازد. بهجز نقشهای متغیری که در این برنامه اجرا میکنم، ایفاگر نقش آقارحیم هستم که خیلی دنبال صرفهجویی آب، برق و گاز است. در برنامه دیگری هم با عنوان «صبامک» نقشآفرینی میکنم که شنبه تا چهارشنبه ساعت 8 تا 8:30 از رادیو صبا به تهیهکنندگی محمد اوزی روی آنتن میرود. این برنامه از قدیمیترین برنامههای رادیو صباست که از اولین روزهای راهاندازی این شبکه همیشه همراه مخاطبان بوده. در این برنامه تلاش میشود با طرح چالشهای مختلف اجرای نمایشهای کوتاه، داستانخوانی و بازخوانی لطیفههای ارسالی مخاطبان تعامل بیشتری با آنها داشته باشیم. در حال حاضر کار تلویزیونی ندارم، گاهی به مناسبتها و اعیاد دعوتم میکنند اما کار اصلیام در تئاتر و رادیوست. وی در ادامه درباره فعالیتهایی که امسال در تئاتر داشته است، اشاره میکند: در تئاتر فعال هستم، معمولا سالی دوسه برنامه دارم. امسال دو برنامه داشتم. یک تئاتری به نام «بادبزن خانم ویندر میر» اثری از اسکار وایلد به کارگردانی وحید اخوان بود که در فرهنگسرای ارسباران اجرا شد، البته قرار شده اردیبهشت سال۱۴۰۴ هم در تالار حافظ روی صحنه برود. تئاتر دیگری را هم که سنتی ایرانی بود با عنوان «بمون، بخون، بخندون» به نویسندگی و کارگردانی سمیه مهری در تماشاخانه سنگلج به همراه جواد انصافی و دیگر دوستان اجرا کردیم. بازیگر طنز رادیو و تلویزیون درباره این که به چه علت کار سینمایی نداشته، توضیح میدهد: در سینما یک تجربه بیشتر ندارم، آن هم برای سالهای قبل است. چون فرهنگی بودم، نمیرسیدم و فرصت نمیکردم، نه اینکه برای سینما رفتن ناز کنم اینگونه نبود. خیلی پیشنهاد داشتم. مثلا برای یک کار سینمایی باید دو ماه برای ضبط به شهرستان میرفتم، واقعا نمیتوانستم. حتی همین تئاتریها و تلویزیونیها هم چون میدانستند که آموزش و پرورشی هستم، زمانهایی از من استفاده میکردند که کلاسها تعطیل بود. بعدازظهرها کار میکردم و شاید برای همین هم کار سینمایی انجام ندادم.
لزوم شغل دیگر کنار بازیگری
پارسی باور دارد که باید شغل دیگری هم کنار بازیگری داشت تا گذران زندگی آسانتر شود. وی میگوید: بازیگران باید در کنار هنر همیشه شغل دیگری هم داشته باشند تا اگر در حرفه بازیگری دعوت به کار نشدند، بتوانند گذران زندگی کنند. از آنجا که با حقوق بازنشستگی نمیتوان گذران زندگی کرد، باز کارم را ادامه دادم.
بازیگر پیشکسوت تلویزیون در ادامه با پاسخ به این پرسش که مهمترین دلیل ماندگاری برنامههای پرمخاطب و ماندگار در گذشته چه بود؟ توضیح میدهد: به نظرم اصل ماجرا اینگونه بوده که در گذشته تولیدات زیاد نبود، بنابراین خیلی روی برنامهها و کیفیت آنها تاکید میکردند و هر برنامهای را پخش نمیکردند. خوب به یاد دارم زمانی که اوج کار ما بود و هر شب در تلویزیون برنامه داشتیم، دو کانال بیشتر نبود و بعدها به پنج و شش کانال افزایش پیدا کرد. آن زمان تمام بازیگران، نویسندهها و کارگردانها دنبال این بودند که واقعا کارشان را به نحو احسن انجام دهند، از این بابت برنامهها خیلی پرمخاطب میشد و مردم پای برنامههای مینشستند و آنها رانگاه میکردند.به نظرم اگرتعداد برنامهها راکم کنند،بیشک کیفیت کاربالا خواهدرفت وبرنامههاگزیده خواهد بود.پارسی درخصوص این که برای حفظ و جذب مخاطبان میشود بیشتر از برنامههای طنز استفاده کرد؟ پاسخ میدهد: به نظرم اینگونه نیست که برای جذب مخاطب فقط برنامههایی با محوریت طنز تهیه و پخش شود، مردم تمام داستانهای سریالهای دهه 60 را خوب به یاد دارند. هنوز که هنوز است، اگر برنامهای از شبکه آیفیلم پخش شود، مردم میبینند و لذت میبرند. باید در محتوای برنامهها همه چیز گنجانده شود. زندگی حول محور تمام اتفاقات میگردد. اتفاقات فقط طنز نیست، طنز هم یک بخشی از زندگی انسانهاست. باید کیفیت برنامهها را بیشتر کرد.
رادیو مسیر خوبی را طی میکند
بازیگر طنز رادیو و تلویزیون در پاسخ به این پرسش که به نظر شما در دنیای امروزی که دسترسی به انواع و اقسام رسانهها و کانالها آسان شده، رادیو در زندگی مردم تا چه اندازه نقش دارد؟ توضیح میدهد: اگر چه دسترسی به انواع و اقسام رسانهها و شبکههای اجتماعی زیادشده اما رادیو خیلی مسیر خوبی را طی میکند و وضعیت خیلی خوبی دارد. بهشخصه هنوز حضور پررنگ رادیو را در خانهها و ماشینها میبینم. اکثر مردم در ماشین، مغازه، خانهها و... رادیو گوش میدهند. اگر رادیو، رابطهاش را با مردم بیشتر کند، موفقتر خواهد بود. وی در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به اینکه در گذشته بیشتر برنامههای رادیویی میدانی اجرا میشد، میافزاید: ما در گذشته بیشتر کارهای محیطی و میدانی داشتیم؛ برای اجرای برنامهها به پارکها و بوستانها میرفتیم و با مشارکت و حضور مردم برنامه را اجرا میکردیم، هم خودمان و هم مردم بیشتر لذت میبردیم. به نظرم اگر مثل گذشته رادیو بیشتر در میان مردم باشد، بیشک موفقتر خواهد بود.
رسانهای بر پایه عشق و زندگی
پارسی درباره این که مهمترین مؤلفه و ویژگی شاخص کار در رادیو چیست و بازیگران بهویژه کسانی که کار طنز میکنند چگونه در این عرصه ماندگار شدند؟ عنوان میکند: همیشه گفتهام که رادیو بر دو پایه عشق و زندگی استوار است. پیشتر هم گفتم کار در رادیو سختتر از هنرهای نمایشی است.ازسال1353 تا الان طنز کارمیکنم، کارطنز رادیویی خیلی متفاوت است؛ چرا که طنزپرداز باید ذائقه مخاطبش را بشناسد، دوم اینکه حس پشت کارش باشد و چیزهایی را که میگوید به دل مخاطب بنشیند.وقتی از پارسی میپرسیم خاطرهای از اولین بازیاش دارد؟ میگوید: روزی که وارد کار تئاتر شدم، خوب به یاد دارم یک نمایشی بود که اصلا حرف نمیزدم. فقط یک ظرف انگور دستم بود، پادشاه میآمد و میگفت: غلام انگوری، انگور بده، من ظرف را میآوردم جلو، انگور را میچید و میخورد.
یا زمانی که اجرای برنامه «جمعه ایرانی» را برعهده داشتم، همه آن برایم خاطره است؛ همه قدیمیها دور هم جمع میشدیم، گل میگفتم و گل میشنیدیم. یاد خاطرههای قدیم میافتادیم، خیلی خوش بودیم. همه اینها خاطره است.
پارسی درخصوص این پرسش که کدام یک از اعضای خانواده کار شما را دنبال میکند؟ تعریف میکند: همسرم که از اول آموزش و پرورشی بود. در مقطع تحصیلی دبستان تدریس میکرد. چند سالی است که بازنشسته شده. دو پسر و یک نوه دارم که کارم را دنبال نکردند. اوایل پسر کوچکم یکی دوتا کار انجام داد؛ چون استعداد داشت خیلی دنبالش آمدند اما خودم نگذاشتم. گفتم که از درس و زندگی میافتی. پیشنهاد کردم اگر میخواهی این کار را ادامه دهی باید تحصیلاتت را ادامه بدهی. بالاخره رفت سراغ کار خودش، اما یک نوه کوچک دارم که با وجود این که 11 سال بیشتر ندارد خیلی علاقهمند است و از حالا کارهای نریشن انجام میدهد و برای مدرسه میفرستد. حتی نمایشنامهخوانی میرود.
رفیق یا اولین مشوق
بازیگر نقش آمیرزا با بیان توصیههایی پیرامون موفقیت درعرصه اجتماع و درزندگی شخصی صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: انسانیت خیلی مهم است. «سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز/ مرده آن است که نامش به نکویی نبرند» نیک زندگی کردن، با مردم مدارا کردن، خوب بودن، انسانیت به خرج دادن در یک لفظ، «انسانیت» است که پابرجا خواهد بود؛ مثلا پس از سالها میبینیم یاد و خاطره مرحوم تختی هنوز در ذهنها زنده است. در زندگی هم باید شرافت داشت. برای شرافت هم کاری نباید کرد جز اینکه انسانیت به خرج دهیم. اینگونه است که موفقیت حاصل میشود. پارسی درباره اینکه چه کسانی در موفقیتش نقش داشتند، میافزاید: اولین شخصی که به ذهنم خطور میکند جواد انصافی است، در کودکی و نوجوانی تئاتر کار نمیکردم اما انصافی از بچگی کار تئاتر را شروع کرده بود، بهواسطه او بعد از دیپلم، سال 1353 وارد تئاتر شدم. اولین کسی که در این کار مشوقم بود جواد انصافی دوست قدیمی و پیشکسوت بازیگری تئاتر، رادیو و تلویزیون است. بالاخره نمیتوان از کسانی که در کارم یاریام کردند گذشت مثل مرحوم فنیزاده که خیلی برایم زحمت کشید یا مثلا خانم خجستهکیا در دوران جوانی خیلی در تئاتر به کمک من آمد. محمد عیوضی یکی از اساتیدی بود که خیلی به گردنم حق داشت، در واقع همهکاره تیم عبدلی و اوستا بود. همچنین مرحوم صادق عبداللهی، طنزپرداز، نویسنده و کارگردان صدا وسیما که نویسندگی صبح جمعه با شما را بر عهده داشت. خودم را خیلی مدیون این استادان میدانم.
پایداری تا رسیدن به هدف
پارسی در پاسخ به این پرسش که به علاقهمندان بازیگری و اجرا چه توصیه یا پیشنهادی دارد، بیان میکند: قبل از شروع فعالیتهایم در رادیو، تصور میکردم که کار کردن در این زمینه بسیار ساده است، اما زمانی که کارم را در رادیو آغاز کردم، متوجه شدم این کار واقعا دشوارتر از هر فعالیت نمایشی دیگری، از جمله تئاتر، تلویزیون و سینماست. در گذشته هر کسی به همین راحتی نمیتوانست وارد رادیو شود اما در حال حاضر رادیو همه جوانها را دربرگرفته و راه برای جوانان باز است. علاقهمندان این حرفه باید کمی صبور باشند، جوانهای امروزی خیلی زود میخواهند به نتیجه برسند، یعنی میخواهند راه صدساله را یکشبه طی کنند. باید بدانند که کار هنر به هیچوجه اینگونه نیست؛ باید تحصیلات مرتبط داشته باشند یا اینکه در کلاسهای آموزشی شرکت کنند، بیاموزند و تجربه کسب کنند.در گذشته زمان ما کلاسهای بازیگری و کارگاههای آموزشی بازیگری یا اجرا نبود، خودمان باید کارها را میدیدم، کار میکردیم تا ببینند استعداد داریم یا خیر. وقتی موردپسند واقع میشدیم ما را به کار دعوت میکردند. در حال حاضر شرایط تغییر کرده، باشگاههای مخاطبان راهاندازی شده و افرادی که استعداد دارند جذب میشوند یا جشنوارههای مختلفی که در رادیو با هدف استعدادیابی نیروهای جوان و خوشذوق برگزار میشود، خیلی خوب است. در برنامههایی که در قالب مسابقه گویندگی در رادیو برگزار میشود، جوانها میتوانند شرکت کنند. اگر خوب باشند، انتخاب میشوند و وارد رادیو خواهند شد. امیدوارم جوانهایی که میآیند یک مقدار پایداری داشته باشند تا بتوانند وارد صحنه شوند.
بیشتر به تئاتر علاقهمندم
این بازیگر اوقات فراغتش را هم با کاردررادیو وایفای نقش در تئاترمیگذراند وعنوان میکند: کاردررادیو وتئاتر جزو دلمشغولیهای این روزهایم است. بیشتر به تئاتر علاقهمند هستم. خیلی دعوتهای تئاتری دارم، میروم و از نزدیک کار دیگر دوستان را میبینم. گاهی اوقات با بچههای تئاتر کار میکنم و گاهی هم خودم کار نمایش دارم. وقتی از پارسی میپرسیم که چقدر اهل مطالعه است و مطالعه در کارش چه نقشی دارد، پاسخ میدهد: مسلما برای کار ما مطالعه بسیار ضروری است؛ کار هنر به مطالعه نیاز دارد. کتابهای مختلفی را میخوانم بهویژه کتابهای تئاتری که درباره فنبیان است یا نمایشهای تئاتر میخوانم. خیلی مطالعه میکنم. به رمان هم خیلی علاقه دارم. کتابخانه بزرگی دارم که در آن کلی کتاب خوانده شده و البته خوانده نشده هم هست که سعی میکنم آنها را بخوانم. وی میگوید: در سال پیشرو آرزوی موفقیت برای همه مردم ایران بهویژه بچههای هنری میکنم. امیدوارم هنر این جوانها دیده شود از ما که گذشت، انشاءا... سال آینده هنر این جوانها بیشتر دیده شود.
مریم کریمی - خبرنگار